در این زمینه جام جم آنلاین گفتوگویی با محمود احمدی افزادی، رئیس دانشکده خبر داشته تا از وی درباره روند تحولات و همچنین جایگاه مخاطب یا همان کاربران فعلی بپرسد که در ادامه میخوانیم.
• طی 15 سال اخیر به نظر شما فضای رسانهای چه تغییراتی به خود دیده است؟
اجازه دهید پاسخ شما را با خاطرهای بدهم. در آن دوره زمانی، به عنوان مدیر خبر جام جم مشغول به کار بودم، یکی از دوستانم به نام آقای حمید حامدی که ایشان هم در رسانه ملی فعالیت دارند به من گفت: «به این نتیجه رسیدهام که جای یک خبرگزاری خصوصی در فضای رسانهای خالی است و به دنبال افتتاح یک خبرگزاری هستم».
من پاسخ دادم اینکار منطقی نیست و در پی آن آقای حامدی زمانی که به دنبال ایجاد چنین رسانهای بود مجبور به پاسخ دادن به سئوالهای زیادی شدند. اما امروز میبینیم نه تنها رسانههای زیادی به صورت خصوصی و یا دولتی فعالیت میکنند، بلکه کاربران هم درحال تاثیرگذاری در انتشار اخبار شدهاند. در آن دوره فعالان سنتی رسانهها شاید مقاومت زیادی درمقابل تغییر داشتند و به نوعی اصولا تصور تغییر به شکل امروزی غیرممکن بود.
پس اگر بخواهم پاسخ روشنی به سئوال شما بدهم، این است که فکر میکنم در دوران فعلی سیستم خبررسانی کاملا متفاوت شده و تغییر یافته که اصلیترین تغییر نبود انحصار در این زمینه است.
• برخی از کارشناسان معتقدند این تحولات باعث شده بعد زمان و مکان در شیوههای نوین از بین رفته باشد؛ شما در این زمینه چه نظری دارید؟
به نظر من بُعد زمان و مکان هنوز هم مهم و ارزش خبری شیلتون تغییر نکرده است. اما اگر منظور شما بازنشر اخبار است، باید به شیوهدیگری به موضوع بنگریم و درباره آن اظهار نظر داشته باشیم.
• بله؛ منظور بازنشر اخبار بخصوص در شبکههای اجتماعی است.
در این زمینه باید توجه داشته باشیم، هنوز شبکههای خبری و نظامهای خبری معتبر سعی میکنند نفر خودشان را درصحنه داشته باشند یا حداقل منبعی که خبر را برای این رسانهها ارسال میکند، نزدیکترین فرد قابل اعتماد به محل وقوع رویداد باشد. از این رو معتقدم گسترش نظامهای بازنشر و تکثیر اخبار هیچ لطمهای به اصالت جغرافیایی یا ارزش مجاورت نزده است.
• طی یک دهه گذشته بارها مطرح شده روزنامه با آمدن سیستمهای نوین خبررسانی درحال حذف شدن است آیا با این فرض موافق هستید؟
بیست سال است که میگوییم دنیای روزنامه تمامشده، اما همچنان میبینیم روزنامهها نه تنها در ایران بلکه در سراسر جهان فعالیت خود را ادامه میدهند. فکر میکنم هر وقت گفتیم دنیای رادیو، تلویزیون تمامشده؛ میتوانیم بگوییم دنیای روزنامه هم سرآمده است. البته نکته بالا بستگی به این دارد که روزنامه را چه ببینیم. امروز نیویورکتایمز یا روزنامه داخلی خودمان نسخ الکترونیکی را زودتر از نسخه چاپی بدست مخاطبان میرسانند، درحالی که هنوز دوست داریم روزنامه را ورق بزنیم. بطور کلی ممکن است روزنامه از شکلی به شکل دیگر تغییر کند. منظور این است که امروز روزنامه محدود به کاغذ و حروف سربی نیست، شاید از روزنامه تنها وجه تشابهی که ازنظر سنتی باقیمانده همان کاغذی است که ما لمس میکنیم. ولی نباید فراموش کنیم، روزنامه چیزی فراتر چارچوب و قالب است. این روزنامه که از آن سخن میگوییم ستونهای مختلف، سخن سردبیر و تحلیل دارد. پس دور از واقعیت نیست که بگوییم روزنامه چیزهایی دارد که مختص به خودش بوده و همچنان میتواند برای مخاطبان جذاب باشد. بهتر است بگوییم روزنامه هنوز روزنامه است ولی رقبایش گسترش یافته و زیادتر شدهاند.
روزنامه هنوز روزنامه است ولی رقبایش گسترش یافته و زیادتر شدهاند |
• یکی از رقبای روزنامهها و دیگر رسانهها شبکههای اجتماعی هستند، اما اشکال عمدهای که به آنها وارد است مربوط به صحت اخبار منتشر شده در آنهاست، راهکار شما برای تایید صحت اخبار شبکههای اجتماعی چیست؟
ببینید همیشه روشهای پایایی و اعتبار سنجی که در روش تحقیق بکار میبریم کموبیش توسط عامه مردم هم بکار گرفته میشود. مثلاً در روش تحقیق کیفی مصطلحسازی داریم. یعنی یک یافته را با دیگری مقایسه میکنیم و بعد از آن دومین یافته را به سومین مورد مقایسه خواهیم کرد. بنابراین وقتی کاربر با درنظر گرفتن پیشینه اطلاعاتی خود یک سوژه یا خبر را با سه یا چهار منبع مقایسه میکند و به یک نتیجه میرسد و در خواهد یافت که این خبر صحت دارد یا خیر. من معتقدم درنهایت این سواد رسانهای افراد است که تعیین کننده میشود.
• درباره بازنشر اخبار هم در شبکههای اجتماعی همین نظر را دارید؟
اصولا لازم نیست، تمام بخشهای یک خبر را راستی آزمایی کنیم، چون در واقع فقط هسته اصلی خبر دارای اطلاعاتی است که باید صحت آنها را تایید یا تکذیب کنیم. بخشهای دیگر نظرات شخصی خبررسان را منعکس میکند. مشکل اصلی تداخل بین کاربر و مخاطب است.
• در این زمینه بیشتر توضیح دهید.
باید به خاطر داشته باشیم اصولا کاربر کسی است که میتواند در فرآیند یا در روند انتقال اطلاعات تغییر ایجاد کند، به این معنی که خودش میتواند بخشی از خبر را اضافه یا کم کند. این درحالی است که براساس سطوح مختلف سواد رسانهای فکر میکنم هنوز خیلی زود است که همه را کاربر فرض کنیم. بنابراین راستی آزمایی یکی از بزرگترین معضلات و مشکلات رسانههای خبری معتبر در شرایط فعلی است. براساس تحقیقاتی که در این زمینه داشتهام رسانههای معتبر خبری از حدود ده سال پیش به اینسو که ژورنالیست شهروندی جهش قابلمقایسهای پیدا کرده نسبت به قبل راههای جدیدی را برای انعکاس خبر از طریق ژورنالیسم شهروندی پیشنهاد نکردهاند.
قدرت تبادل و جستوجوی اطلاعات در شبکههای مجازی جریانهای متفاوتی ایجاد میکند که باید درباره آنها با دقت برنامهریزی کنیم و هوشیار باشیم. |
دقیقا به همین دلیل همچنان خبررسانهای معتبر متکی به منابع خودشان هستند و حاضرند این منابع را به طریقی در تملک خود داشته باشند. مثل رویترز که همچنان درحالتوسعه شعب خود در سراسر دنیاست و هیچوقت از یک شهروند فاقد هویت رسانهای؛ خبری را دریافت نمیکند. فراموش نکنید درباره فضای رسمی خبررسانی صحبت میکنیم و در فضای غیررسمی که امروز شاهد آن هستیم نکاتی وجود دارد که باید تعریف خودش را داشته باشیم.
• برسیم به فرهنگ استفاده از شبکههای اجتماعی، آیا واقعا ما فرهنگ استفاده از این شبکهها را در جامعه ایجاد کردهایم؟
من فکر میکنم، نمیتوانستیم فرهنگ استفاده از شبکههای اجتماعی را بیاریم به این دلیل که سرعت ورود و توسعه شبکههای اجتماعی آنقدر بالا بوده که غافلگیر شدیم.
• منظور شما همان راستی آزمایی اخبار در شبکههای اجتماعی است؟
در شرایط فعلی اصلاً موضوع راستی آزمایی نیست. من فکر میکنم مخاطبان به مفهوم کاربر، خودشان به شیوههای مختلف راستی اخبار را کنترل میکنند. همانطور که قبلا اشاره کردم موضوع اصلی سواد رسانهای است. من معتقدم سواد رسانهای، واقعاً طی چند سال اخیر افزایشیافته است. به عنوان مثال کسانی را میشناسم که سن بالایی دارند و تا مثلاً 5 دبستان آنهم چند دهه قبل سواد دارند که واقعاً نمیتوانستند حتی قبض برق را بخواند. ولی امروز در فضای مجازی درحال تایپ کردن و مقایسه اخبار هستند. این اتفاق عجیبی است، یعنی نهتنها سواد متعارف افزایشیافته بلکه سواد رسانهای هم رشد کرده است. این فرایند شرایطی را ایجاد کرده که امکان ایجاد جریانهای خبری بسیار ساده شده است. من فکر میکنم باید از موضوع اعتبار و صحت اخبار بگذریم امروز باید بیشتر به جریان سازیهای رسانهای توجه داشته باشیم که هم میتوانیم نگران باشیم و هم میتوانیم خوشحال باشیم. لازم است به این فکر کنیم که چطور یک نظام رسانهای میتواند نکتهای را به جریان تبدیل کند و در فضای عمومی بخش زیادی از مخاطبان را به خود وابسته کند. این اتفاقی است که در رسانههای اجتماعی میافتاد.
• به نظر شما این جریان سازی با چه ابزاری در شبکههای اجتماعی افزایش یافته است؟
امروز قدرت تبادل و سرچ بسیار زیاد اطلاعات در فضای مجازی باعث شده که کاربران یا همان مخاطبان سابق همه اخبار و یا بطور کلی جریانی خاص را در یک بسته دریافت کند. این اتفاق در رسانههای سنتی مثل تلویزیون و روزنامه نیست. بنابراین دو نکته باعث شده که از فضای نوین رسانهای عقب افتاده باشیم که عبارتند از : 1) سرعت شبکههای اجتماعی؛ 2) قدرت گردآوری و کنترل یک بسته خبری. این تفاوت باعث شده تا رسانههای نوین قابلیت این را داشته باشند که در زمانی معین یک سوژه را به اوج برسانند و پس از آن در نقطه یا زمانی فرود آورند، درحالی که تلویزیون و رادیو چنین امکانی را ندارد به این دلیل که آنتن پیوسته نیست.
• یکی از موارد مطرح شده در شرایط فعلی مربوط به فیلترینگ است، شما با فیلتر کردن موافق هستید؟
اجازه دهید اینگونه بگویم. امروز برخی اخبار که از رادیو و تلویزیون پخش میشوند بهصورت طبیعی مواردی بودهاند که ده سال پیش در همان رسانهها فیلتر میشدند. تعبیر ساده این موضوع این است که اصولا خطوط قرمز هر روز درحال عقبنشینی یا تغییر هستند. به نظر من کلمه فیلتر دیگر برازنده یک جامعه فرهنگی نیست.
• چرا؟
وقتی پای صحبت مسئولین امنیتی و فرهنگی مینشینیم، میبینیم نظام میطلبد که امنیت شهروندان خود را در مقابل یک رسانه مجهول الهویه تامین کند. بنابراین واقعاً کمکاری شده چون تلگرام رسانه قابلاعتمادی نیست |
برای اینکه فیلترینگ توسط موجود جاندار و دارای حس و عقل نیست بلکه یک ماشین یا نرمافزار بر اساس یک سری از دادهها عمل میکند. ما خیلی آزار میبینیم که مثلاً در مورد یک موضوع علمی یا معمولی جستوجو میکنیم و یکباره فیلترینگ را تجربه میکنیم. این توهین است و جایی برای بحث و گفتوگو نیست. من اعتقاد دارم اینکه اصولاً حق انتخابی به کاربر داده نمیشود منطقی نیست. اینجاست که پای فیلتر شکنها به میان میآید چون کاربران به دنبال دستیابی به حق انتخاب خود هستند.
• آیا واقعا در فضای نوین رسانهای یا فضای مجازی کمکاری صورت گرفته است؟
بله؛ خود مطرح شدن بحث فیلترینگ شاهد مثال دقیقی است که واقعا کمکاری کردهایم. بنابراین به نظر من واقعاً ما کمکاری کردهایم بهجای اینکه مسئله را حل کنیم صورتمسئله را پاککردهایم.
• اجازه دهید شفاف بپرسم آیا با فیلتر شدن تلگرام موافق هستید؟
من ترجیح میدهیم اینگونه پاسخ بگویم؛ در این مورد خاص وقتی پای صحبت مسئولین امنیتی و فرهنگی مینشینیم، میبینیم نظام میطلبد که امنیت شهروندان خود را در مقابل یک رسانه مجهول الهویه تامین کند. بنابراین میبینیم واقعاً کمکاری شده چون تلگرام رسانه قابلاعتمادی نیست. اصولا در تلگرام فضای غیرعادی تجربه میشود. به نظر من جایگزینها وارد میشوند تا ما سواد رسانهای را بالانریم این اتفاق خواهد افتاد.
• در پایان یک خاطره از شیوه خبررسانی قبل خود یعنی دورانی که خبری از رسانههای نوین نبود بگویید.
در زمان وقوع زلزله بم، مشغول پوشش مستقیم حادثه بودیم. من مدیرکل اخبار و اطلاعات شبکه خبر بودم، در آن شرایط براین باور بودم که باید همزمان خبر را در اختیار مخاطب قرار دهیم. یعنی مردم احساس نکنند که ما زودتر یا بیشتر میدانیم. اعتقاد دارم وقتی همطرازی ذهنی ایجاد میشود، مخاطب باورپذیری بیشتری خواهد داشت. به همین دلیل هرقدر که میتوانستیم پخش مستقیم داشتیم و واقعاً نمیدانستیم آخرش چیست؟
یکی از همکاران که در منطقه حاضر بود دوربین را بالای یک بلند قرار داده بود و از داخل صحرا ستونی دود یا گردوخاک را تصویر برداری میکرد که درحال حرکت به سمت ارگ بم بود. من تشخیص دادم این صحنه باید یک قاب بالای تصویر (صفحه تلویزیون) پخش بشود.
حسی به من میگفت خبری هست. از زمانی که این ستون گردوخاک را بدون دلیل پخش مستقیم کردیم، تا زمانی که این ستون تقریباً تبدیل به چند دستگاه ماشین و وانت تبدیل و در فاصله خیلی کم از دوربین ایستاد بارها از خودم پرسیدم پایان کار چیست؟ که یکباره مقام معظم رهبری از یکی از این ماشینها پیاده شدند و در محل سخنرانی انجام دادند. پس از آن خیلی از دوستان میپرسیدند که از کجا اطلاع داشتید؛ من پاسخ دادم هیچ اطلاعی نداشتم.
پس از آن به این نتیجه رسیدم حس خبرنگار که گفته میشود، خدادادی نیست و اکتسابی است و دوم اینکه این اتفاق در لحظه رخ میدهد و باید تصمیمگرفت. بنابراین باید به غریزه خودمان اطمینان کنیم و بهنوعی حس خودمان را با مخاطب به اشتراک بگذاریم. این کاری بود که انجام دادیم و جواب گرفتیم. ریسک بود ولی جواب داد.
عماد عزتی/ جم جم آنلاین
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد