با دستگیری 4 سارق حرفه‌ای فاش شد

نقشه هالیوودی برای سرقت خودپردازها

چهار مجرم سابقه‌دار با دیدن فیلم‌های هالیوودی تصمیم گرفتند سرقت دستگاه‌های خودپرداز را آغاز کنند. سارقان در مدت دو ماه 11 دستگاه خودپرداز را در تهران و کرج سرقت کردند. چهار سارق حرفه‌ای ،چهار روز پس از آخرین سرقت خود در عملیات همزمان پلیس آگاهی دستگیر شدند.
کد خبر: ۱۱۳۶۵۰۹

به گزارش جامجم، ماجرای سرقتهای اعضای این باند از چهارم اسفند سال گذشته و با سرقت دستگاه خودپردازی از یک مجتمع تجاری در حوالی میدان ونک آغاز شد. دزدان شبانه با یک دستگاه خودروی تیزرو و یک دستگاه نیسان به مقابل مجتمع رفتند و دستگاه خودپرداز را سرقت کردند.

21 اسفند ماه سارقان دومین سرقت خود را مرتکب شدند و این بار دستگاه خودپرداز را از یک آموزشگاه موسیقی سرقت کردند. در این سرقت هم دزدان به شیوهای مشابه عمل کردند. بعد از این سرقت پلیس با پرونده سرقتهای سریالی رو به رو شد و با دستور قاضی شهرام خسروی، بازپرس شعبه پنجم دادسرای ناحیه 3 تهران، کارآگاهان اداره 17 پلیس آگاهی تحقیقات در این باره را آغاز کردند.

بررسی دوربینهای مداربسته محلهای سرقت کمکی به پلیس نکرد. دزدان حرفهای بودند و با تغییر چهره و استفاده از خودروهای سرقتی ردی از خود باقی نمیگذاشتند.

23 فروردین امسال دزدان دوباره سرقتهای خود را از سر گرفتند و طی دو مرحله دو دستگاه خودپرداز را از بانک کارآفرین در خیابان میرداماد سرقت کردند.

با این سرقت و انتشار فیلم آن در فضای مجازی، تحقیقات پلیس برای دستگیری دزدان جدیتر شد اما اعضای این باند سه روز بعد، از فروشگاه رفاه در نازی آباد دستگاه خودپرداز دیگری را سرقت کردند.

سرانجام با تحقیقات پلیسی هویت اعضای این باند شناسایی و آنها در عملیات پلیسی دستگیر شدند.

تحقیقات پلیسی نشان داد سرکرده این باند که فردی بیسواد و سابقهدار است، پس از آزادی از زندان سراغ همبندی خود میرود و به اتفاق هم تصمیم میگیرند که سرقتها را آغاز کنند. در ادامه با اضافه شدن دو نفر دیگر به این باند، سرقتهای سریالی خودپردازها در پایتخت آغاز شد.

با دستگیری اعضای این باند مشخص شد آنها علاوه بر تهران در کرج هم سرقتهای مشابه مرتکب شده اند که تحقیقات برای شناسایی دیگر سرقتهای اعضای این باند ادامه دارد.

سرقتهای هالیوودی

اعضای این باند مدعی شدهاند سرقتهای خود را تحت تاثیر یک فیلم هالیوودی درباره سرقت خودپرداز بانک انجام دادهاند. آنها قبل از هر سرقت این فیلم را میدیدند تا نقشه سرقت را فراموش نکنند. بعد از انتشار فیلم سرقتهای اعضای باند در شبکههای اجتماعی، دزدان در جلسات هفتگی خود این فیلمها را مرور میکردند تا عیب کار خود را پیدا کنند تا در سرقتهای بعد تکرار نکنند. همزمان با دستگیری اعضای این باند در غرب تهران، سرپرست پلیس آگاهی دیروز در نشستی خبری به جزئیات اقدامات مجرمانه این باند پرداخت و گفت: اسفند 96 بود که خبر مربوط به سرقت دستگاههای خودپرداز به پلیس اطلاع داده شده و بلافاصله تیمی مسئول رسیدگی به این پرونده شد. سرهنگ حمیدرضا یاراحمدی با بیان این که در همان سرقتهای اولیه ماموران پلیس موفق به ردزنی سارقان شدند، افزود : ابتدا تصور بر این بود که شش نفر این سرقتها را انجام داده بودند اما در تحقیقات بعدی مشخص شد چهار نفر اقدام به سرقت دستگاههای عابر بانک کردهاند که اقدامات پلیس برای شناسایی و دستگیری این افراد ادامه داشت.

وی با بیان این که اعضای این باند اقدام به سرقت دستگاههای عابربانک در کرج نازی آباد، بلوار میرداماد و میدان ونک کرده بودند، گفت: این افراد بهطور متوسط از هر دستگاه عابربانک بین 20 تا 30 میلیون پول برداشت کرده بودند که در مجموع چیزی حدود 150 میلیون تومان از این طریق به دست آورده بودند که از این پول نفری حدود 15 میلیون تومان را تقسیم کرده و بقیه را هنوز میان خودشان تقسیم نکرده بودند. البته هنوز تعداد سرقتهای اعضای این باند در کرج مشخص نشده که تحقیقات در این باره ادامه دارد.

یاراحمدی با بیان این که سارقان عصر جمعه در مخفیگاههایشان طی عملیاتهای جداگانه در محدوده غرب تهران دستگیر شدند، خاطر نشان کرد: این افراد بین 30 تا 35 ساله هستند و همگی به اتهام جرایمی چون سرقت محموله و... دستگیر شده بودند. همچنین یکی از متهمان دستگیر شده در مرخصی از زندان بوده است.

سرپرست پلیس آگاهی تهران بزرگ با اشاره به شگرد متهمان در سرقت عنوان کرد: این افراد که به اعتراف خودشان دوست داشتند پولدار شوند، ابتدا محل را بازبینی کرده و با شناسایی مراکزی که عابربانک آنها از ضریب ایمنی کمتری برخوردار بود، نقشه خود را برای سرقت طرح میکردند.

وی ادامه داد: متهمان سپس با خودروهای سرقتی که شامل یک خودروی تیزرو و یک خودروی باری بود، از آنها در اجرای نقشهشان استفاده میکردند. تاکنون سه دستگاه خودپرداز از متهمان کشف شده است.

یاراحمدی با بیان این که اداره هفدهم پلیس آگاهی رسیدگی به این پرونده را به عهده داشت، گفت: آخرین سرقت این افراد روز 26 فروردین در محدوده نازیآباد بود که پس از آن کارآگاهان اقدام به دستگیری آنان کردند.

وی درباره چگونگی بازگشایی مخزن عابربانکها نیز گفت: متهمان با استفاده از تجهیزات خود و دستگاههای برش اقدام به برش دستگاه عابربانک کرده و پولها را برداشت میکردند.

تا زمان دستگیری دزدی میکردیم

حسین30 ساله ،متاهل و دارای دو فرزند خردسال است. چندبار به زندان افتاده و رفت و برگشتش به زندان او را تنبیه نکرده و دوباره پای او را این بار به اتهام تشکیل باند سرقت از خودپرداز بانکهای تهران و کرج به زندان بازکرده است. خودش میگوید سرکرده نیست اما سه همدستش، او را طراح اصلی این سرقتها میدانند.

قبلا چه کاره بودی؟

آرماتور بندی میکردم. ابتدا شرایط کار و زندگی ام بد نبود اما دچار مشکلات مالی شدم و از این کار بیرون آمدم.

بعد چه شد؟

با سه نفر دوست شدم، کار سرقت از مغازهها را بهطور سریالی انجام میدادند. من هم هفت سال پیش با آنها همراه شدم. آن زمان باند ما 90 فقره سرقت انجام داد که پس از مدتی دستگیر شدیم. همه به حبس محکوم شدیم و من شش سال حبس گرفتم. ردمال من 164 میلیون تومان بود. با
164 میلیون پول دزدی، هزینه زندگیام و بدهیام را پرداخت کردم. بعد از این که دستگیر شدم بخشی از پولهای دزدی را خانوادهام پس دادند. اما 70 میلیون تومان بقیه مانده بود. شش سال حبسم را گذراندم اما دو سال بیشتر ماندم چون بقیه پول را نتوانستم، بدهم . بعداز آزادی 90 میلیون تومان پول نزول کردم و قرار شد دو ماهه آن را پس دهم. 70 میلیون تومان آن را بابت رد مال دادم و بعد از آن این باند جدید را تشکیل داده و از خودپردازها سرقت کردیم تا پول نزول را بدهم .

چطور خودپردازها را سرقت میکردید؟

من و دوستانم که سابقه دارند، باندی جدید تشکیل دادیم. برای اجرای نقشه سرقت در خانه مجردیمان جمع میشدیم و بعد خودروهای پرادو،وانت مزدا، بیام و..... را سرقت کرده و با یک خودروی مدل بالا و یک خودروی وانت، به محل سرقت خودپردازها میرفتیم. همه سرقتهای خودرو در تهران و بهطور عادی بود .

سهم تو از سرقتها چقدر بود؟

30 تا 40 میلیون تومان سهم من شد اما کل پولهای سرقتی از سه خودپرداز بانک، 150 میلیون تومان بود که میان هم تقسیم کردیم. در این مدت غیر از سرقت پنج خودپرداز در تهران، شش خودپرداز را به شیوهای مشابه در کرج سرقت کردیم.

تا چه زمانی به سرقتها ادامه میدادید؟

تا زمان دستگیری همچنان سرقت میکردیم.

2 دقیقهای خودرو سرقت میکردم

ابوالفضل 40 ساله، متاهل است و دو فرزند دارد. پیش از این در میدان میوه و ترهبار تهران کار میکرده و معتاد به شیشه است. آنقدر خمار است که بسختی روی پاهایش میایستد و حرف میزند. سابقه دار است و برای تامین هزینه اعتیادش با این باند همراه شده بود. شیفته ماکسیماست و چند مرتبه به اتهام سرقت ماکسیما راهی زندان شده است . چندی پیش که از زندان آزاد شد، به این گروه پیوست و دزدیهای شبانه را از سر گرفت.

نقش تو در این سرقتها چه بود؟

من سارق حرفهای خودرو بودم به همین دلیل در این سرقتها نقشم این بود که کشیک بدهم و قبل از هر سرقت خودروهای مورد نیاز گروهمان را تهیه کنم . من در دو دقیقه دزدگیر خودروها را ازکار میانداختم و آن را سرقت میکردم یک روز قبل از سرقت خودپرداز، ماشین سرقتی را تحویل سرکرده گروه میدادم و شبهای سرقت هم همراهشان بودم .

سهم تو از این دزدیها چقدر شد؟

ده میلیون تومان سهم من شد .

در سرقت خودپردازهای کرج هم با اعضای باند بودی؟

بله .

در سرقتها شوکر یا اسپری با خود نمیبردید؟

ما سرقتها را آخر شب انجام میدادیم که کسی در خیابان نباشد و متوجه دزدیهایمان نشودس نمیخواستیم با کسی مقابله کنیم و درگیر شویم. به همین علت از شوکر و سلاح استفاده نمیکردیم. از طرفی من و همدستانم میدانستیم اگر سلاح گرم به دست داشته باشیم بعد از دستگیری و محاکمه حکم اعدام به ما میدهند. از ترس اعدام نشدن سلاح گرم با خودمان نمیبردیم.

دستگاههای خودپرداز را تو تخریب میکردی؟

خودپردازها براحتی تخریب نمیشدند . به همین دلیل به مکان دیگری انتقال میدادیم و بعد در آنجا با چکش و دستگاه سنگ فرز آن را برش داده و پولها را سرقت میکردیم. بعد هرکس سهم خودش را برمی داشت.

فیلم سرقتها را میدیدیم تا ردی به جا نگذاریم

مجید 41 سال از زندگیاش میگذرد و دومین مهره کلیدی باند سرقت از خودپردازهای تهران و کرج است. او پس از تشکیل باند، برادرزادهاش را هم عضو باند کرد.

قبل از شروع سرقت چه کاره بودی؟

من تعمیرکار موتورم بودم اما به خاطر بدهی و ورشکستگی مدتی به سرقت روآورده و در زندان بودم. در همان جا بود که با حسین ـ سرکرده باند ـ آشنا شدم. خانواده ام با قرض بخشی از بدهیهایم را پرداخت کردند. مدتی پیش از زندان مرخصی گرفتم و بیرون آمدم. در این دوران حسین سراغم آمد و نقشه دزدی هایش را برایم تعریف کردکه من قبول کردم با او همراه شوم. برادرزادهام را هم من به گروهمان آوردم .

سهم تو از سرقتها چقدر شد؟

سهم من 17 میلیون تومان شد. چون ما آخر شبها سرقت میکردیم پول آنچنانی در خودپردازها نبود که سهم اعضای باند بیشتر شود .

چرا از کلاه گیس استفاده میکردی؟

برای اینکه هویتمان فاش نشود از کلاه گیس استفاده میکردیم. فکر نمیکردم با توجه به این که کلاه گیس گذاشتهام و چهرهام خوب معلوم نبود پلیس ردی از ما به دست بیاورد.

نقش تو در سرقتها چه بود؟

من هم مثل برادرزادهام در حمل و جابهجایی دستگاههای خودپرداز و رانندگی خودروهایی که به محلهای سرقت آورده بودیم، نقش داشتم.

بعد از سرقت چه میکردید؟

سریع به بیابانهای اطراف تهران میرفتیم و با ابزارهایی که همراهمان بود شروع به تخریب دستگاههای خودپرداز میکردیم . بعدخانه مجردی میرفتیم ودر آنجا هر فرد سهم خودش را از دزدیها بر میداشت. تلفنی با هم حرف نمیزدیم و قرارهای سرقت در همان خانه گذاشته میشد . طبق توافق شب قبل هر سرقت دور هم جمع میشدیم، نقشه را مرور میکردیم و بعد راهی محلهای سرقت میشدیم.

خانوادهات از ماجرای دزدیها خبر داشتند؟

نمیدانستند ما چه میکنیم. شبها که برای سرقت میرفتیم و صبح میآمدیم وانمود میکردم خانه برادرزادهام هستم و او نیز وانمود میکرد خانه من میماند.

خبر سرقتها را پیگیری میکردی؟

اولین روزها میترسیدم پیگیر خبرها شوم اما بعد شنیدم برخی سایتها و شبکههای اجتماعی فیلم نحوه سرقت خودپردازها را که از طریق دوربینهای مداربسته ثبت شده، منتشر کردهاند. آن را نگاه کردم و به همدستانم نشان دادم. چندبار آن فیلمها را نگاه کردیم تا متوجه شویم ردی از خودمان جا گذاشتهایم یا نه. به همین دلیل در سرقت های بعدی هوشیاریمان را هنگام سرقت و فرار بیشتر میکردیم. پلاک خودروها را دستکاری میکردیم یا میپوشاندیم که معلوم نشود خودروها سرقتی است و پلیس ردمان را بگیرد.

فیلمهای هالیوودی میدیدیم

وحید 32 ساله، قوی هیکل است و نقشی کلیدی در سرقت دستگاههای خودپرداز داشت. او از طریق عمویش عضو باند سرقت شده است و فکر نمیکرد با توجه به این که او و عمویش کلاه گیس بر سر میگذاشتند و همراه بقیه اعضای باند نقاب به چهره زده و کلاه هم برسر میگذاشتند چهرهشان لو برود و دستگیر شود.

قبلا چه کاره بودی؟

من مغازه طلاسازی در تهران داشتم. شرایطم بد نبود، اما در پی چند معامله ورشکسته شدم و پول نزول گرفتم و بدهی پشت بدهی به بار آوردم. حتی صاحب مغازه هم میگفت پول پیش بیشتری باید بدهم. مانده بودم چه کنم.

بعد چه شد؟

عمویم هم دچار مشکلات مالی بود و به خاطر سرقت مدتی به زندان رفته بود که با گرفتن مرخصی بیرون آمد. او با سرکردهمان حسین مدتی
هم سلول بود. او به من گفت که حسین نقشه سرقت از خودپرداز بانکها را طراحی کرده که من هم به خاطر بدهی هایم قبو ل کردم و با آنها رفتم.

نقش تو در سرقتها چه بود؟

من چون در رانندگی تبحر داشتم، رانندگی موقع فرار را
بر عهده میگرفتم. علاوه بر آن نیز در حمل خودپردازها تا خودروها به عمویم و حسین کمک میکردم. تخریب خودپردازها هم چون ورزشکار و قوی هیکل بودم، بر عهده من بود.

نقشه سرقت چطور طراحی شد؟

به پیشنهاد حسین در اینترنت فیلمهای مربوط به سرقت بانکها را که به سبک فیلمهای هالیوودی وجود داشت، دانلود میکردیم و این فیلمها را چند بار در روز نگاه میکردیم تا شیوه سرقتها ملکه ذهنمان شود. بعد در خانه مجردی که داشتیم قبل از سرقت جمع میشدیم، نقشه را چند بار مرور میکردیم و نقش هرکدام طبق نقشه مشخص میشد.

بعد چه شد؟

در این فیلمها دزدان با دستگاه مخصوص خودپردازها را سرقت میکردند، اما ما چون این دستگاه را نداشتیم، برای جابهجایی آنها از زور بازو استفاده میکردیم.

یک مرحلهای سرقت میکردید؟

بله. فقط در سرقت از بانک کارآفرین دو مرحلهای عمل کردیم.

ارزش خود دستگاههای خودپرداز چقدر بود؟

ارزش هر بدنه دستگاه خودپرداز 150 میلیون تومان بود اما فروش آن برایمان دردسر داشت و ما فقط پولها را نیاز داشتیم. از آنجا که محل نصب خودپردازها ایمنی نداشت و راحت کنده میشد، هر سرقت را شش دقیقهای انجام میدادیم. بعد دستگاهها را به احمدآباد مستوفی و شهریار منتقل کرده و در بیابانهای آنجا دو ساعته دستگاه را تخریب کرده و هر کدام سهم خودش را برمی داشت. سهم من 30 میلیون تومان شد که بیشتر آن را بابت بدهیهایم دادم.

چرا در سرقتها از کلاه گیس استفاده میکردی؟

من و عمویم مجید طاس بودیم و هراز گاهی در خیابان کلاه گیس میگذاشتیم. به همین خاطر برای این که زودتر شناسایی نشویم در سرقتها کلاه گیس سرمان میگذاشتیم.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها