با رضا رویگری، بازیگرباسابقه و پیشکسوت سینما و تلویزیون

عیدی‌هایم خرج سینما می‌شد

رضا رویگری جزو نام‌های از یاد نرفتنی عرصه سینما و تلویزیون است.
کد خبر: ۱۱۳۲۴۹۱

او در بدو پیروزی انقلاب با خواندن سرود انقلابی ایران ایران خودش را شناساند و در سال‌های بعد در یک‌سری از بهترین‌های سینما و تلویزیون ایران با هنرمندانی چون داریوش مهرجویی، ساموئل خاچیکیان، سیف‌ا... داد، ابوالقاسم طالبی و دیگران همکاری کرد. او در دوران کاری‌اش انواع و اقسام نقش‌ها را بازی کرد. خلبان موذی کانی مانگا، آدم نوکیسه و آب زیر کاه سریال دارا و ندار، کیان سردار رشید ایرانی در سریال مختار، مغز متفکر یک بنگاه اقتصادی در به کجا چنین شتابان، استوار تک تیرانداز بازنشسته در شور شیرین، استاد دانشگاه در معراجی‌ها و ده‌ها نقش ماندگار دیگر ماحصل حضور چهل ساله رویگری در بازیگری هستند. رویگری در خوانندگی نیز سابقه درخشانی دارد و چند سال قبل آلبوم کازابلانکا با صدای او روانه بازار شد.

چند سالی است که درگیری بیماری هستید. با بیماری چگونه برخورد کردید؟

در ابتدا شرایط سختی داشتم. اما بتدریج و با لطف خدا بعد از گذشت دو سه سال از بیماریم تلاش میکنم با عوارض بیماریم کنار بیایم و شرایط را تحمل کنم. روند بهبودیم با بازی در فیلمها و سریالها تسریع پیدا میکند.

شما سوای تبحرتان در بازی در سریال و فیلمهای اجتماعی، در آثار تاریخی هم مثل مختار بازی داشتهاید. این آثار برای شما چه ویژگیهایی دارد؟

حضور و بازی درآثار تاریخی و جنگی نسبت به آثار شهری و درام کار دشوار و سختی است. یک بازیگر برای اینکه بتواند در فیلم جنگی یا تاریخی حضور موثری داشته باشد باید سوای تسلط به تکنیک بازیگری بدن آماده و ورزیدهای داشته باشد. در سریال مختار مجبور بودیم در سرمای چند درجه زیر صفر اطراف شاهرود از چهار صبح برای گریم شدن و لباس پوشیدن سر صحنه برویم و در صحنههای جنگی باید ضمن اسب سواری با شمشیر و نیزه بتوانیم مبارزه کنیم و به خودی خود این کار بازیگر را دشوار میکند. بازیگری که میخواهد در این نوع فیلمها بازی کند میبایست تیراندازی، شمشیر بازی و اسب سواری را بلد باشد. در دهه
شصت موقعی که در فیلمهای جنگی «عقابها» و «کانی مانگا» بازی کردم ماهها در پادگانهای نظامی تعلیمات نظامی دیدم. اغلب فیلمهای جنگی درمحیط طبیعی وکوه و بیابان فیلمبرداری میشود روزی هفده ساعت کارکردن در این فیلمها راحت به نظر میرسد. در حالی که با کلی خطر و اتفاقات پیشبینی نشده ممکن است مواجه شویم.

در مقاطع مختلف در سریالها و فیلمهایی مثل شور شیرین نقش پدران را خوب بازی کردید...

شور شیرین از جمله کارهای موفق سینمای دفاع مقدس است. پدردراین فیلم، شخصیت مستقلی داشت و فقط جنبه ظاهری پدر برایش در فیلم طراحی نشده بود. یک نظامی کهنه کار بازنشسته زمان ارتش پهلوی که تک تیرانداز چیرهدستی است و برای عروسی پسر بسیجیاش به کردستان میآید وموقعی که خشنونت ضد انقلاب را میبیند به رگ غیرتش برمی خورد و با آنها درگیر میشود. پدری که در ظاهر با آنها همکاری میکند، اما در باطن با زیرکی میتواند به آنها ضربه بزند. درآن دوران پدران ارتباط صمیمیتری نسبت به حالا با فرزندانشان داشتند و اهل فداکاری برای بچههایشان بودند. درفیلم هم تلاش کردم از چنین ویژگی در بازیم استفاده کنم. در سریال به کجا چنین شتابان هم نقش یک پدر منفی اما نگران دخترش را بازی کردم.

البته در نقشهای منفی هم بازی کردهاید...

نقشهای منفی برای من جذابیتهای زیادی دارد. این نوع نقشها جای کار زیادی برای من به عنوان بازیگر دارد و عیار و قدرت بازیگریام را نشان میدهد. در سریال ملکوت هم نقش منفی خوب و
پر و پیمانی بازی کردم.

در کارهایی مثل سریال دارا و نداربه خوبی از عهده ایفای نقش کمدی برآمدید. بازی در نقشهای کمدی چقدر برایتان جذابیت دارد؟

یکی از نکات حائز اهمیت در فیلمهای کمدی بخش بداهه بازی کردن بازیگر است که همیشه برای من جذاب بوده است. برای من کارگردانی که اجازه دهد بداهه کار کنم، همیشه قابل احترام و توجه است. البته در ایران کمتر کمدی خوب ساخته میشود و بیشتر فیلمها یا سریالها به سمت لودگی میرود. کارگردانی که کمدی کار میکند باید به بازیگری که در کمدی تبحر دارد، اجازه دهد تا آزادی عمل داشته باشد.

شما در سریال دارا و ندار که مدتی قبل از شبکه نسیم بازپخش شد با گفتن پس و پیش و گاه غلط جملات توانستید بازی کمدی موثری ارائه کنید...

من با توجه به مختصات آدمی که قراربود نقشش را بازی کنم. این پلان را برای نقش طراحی کردم. زیرا او آدم بیسوادی بوده که ناگهان پولدار شده است و این غلط حرف زدن موید چنین خصلتی در او بود. جاهایی میدیدیم که او برای نشان دادن سوادش تلاش میکند انگلیسی صحبت کند. اما چون بلد نیست حرف زدنش کمدی از کار در میآمد.

اولین عیدی که گرفتید را در خاطر دارید؟

بله، در اوایل دهه سی بود که کودک بودم و یک 5 ریالی عیدی گرفتم.

اولین سفری که برای نوروز رفتید ...

سفر رفتن در ایام نوروز بخصوص به شمال کشور چند سالی است که متداول شده و در آن سالها اغلب مردم در شهرهایشان میماندند و به دیدن اقوام میرفتند. آن دوران روابط خانوادگی بسیار محکم و بیشتر از این دوره و زمانه بود.

پولهای عیدی را چطور خرج میکردید؟

عشق ما در آن سالها فیلم دیدن بود و پول عیدیها راصرف رفتن به سینما میکردیم. معمولا برای فیلم دیدن به همراه پسر خالههایم بیشتر فیلمهای کمدی و آثار کمدینهای بزرگ آن دوران مثل نورمن ویزدام و جری لوئیس را انتخاب میکردیم. اگر پولی از عیدیها هم باقی میماند در روزهای آخر تعطیلات فیلم جنگی میدیدیم.

خاطرهای هم از عیدی گرفتن دارید؟

یادم میآید سالی عیدیهایم را جمع کردم که حدود 14 تومان شد و برای رفتن به سینما پولها را تقسیمبندی کردم. البته پدرم آدمی مذهبی بود و مخالف سینما رفتن و برای اینکه متوجه نشود برای رفتن به سینما از خانه بیرون میروم. سرراه بازگشت از سینما یک قوری هم خریدم تا پدرم بویی نبرد و متوجه احساس مسئولیتم هم در خانه بشود.

گفتم بگذارید شیرین‌تر بازی کنم

تلاش می‌کنم حتی درکارهای رئالیستی وتلخی مثل سریال ملکوت با استفاده از موقعیت‌ها تا حدی فضای تلخ کار را تلطیف کنم. نقشم در این سریال منفی بود. آدمی که حق و حقوق یک پیر‌زن را می‌خورد و من از کارگردان خواستم اجازه بدهد شیرین‌تر بازیش کنم. کارگردان گفت جا ندارد. من گفتم این را برعهده من قرار بدهید درستش می‌کنم و موقعی که این جوری بازیش کردم، کارگردان تائید کرد.

احمد محمد اسماعیلی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها