تلویزیون در نوروزی که گذشت هم به روال سال‌های پیش، دست پر حاضر شد و رنگین‌کمانی از مجموعه‌های نمایشی، برنامه‌های تلویزیونی، مسابقات، فیلم‌های سینمایی، انیمیشن و دیگر تولیدات ایرانی و خارجی را برای طیف‌های گوناگون مخاطبانش روانه آنتن کرد.
کد خبر: ۱۱۳۱۸۹۶
همزیستی اجتماعی، درونمایه مشترک مجموعه‌های نوروزی

امسال هم چون هر سال دیگر، هر یک از شبکه‌های تلویزیونی عرضه کننده سریالی با داستان و موضوعی متفاوت بودند؛ سریال‌هایی که یکی طنز بود، دیگری جدی. یکی خانوادگی و دیگری اجتماعی و با این حال همه این مجموعه‌های نمایشی در موضوعی واحد با نام همزیستی اجتماعی مشترک بودند؛ موضوعی که در هر سریال، به شکل و نوع متفاوتی نمود داشت و فرصت مغتنم تعطیلات و ایام فراغت مخاطبان در طول ایام نوروز بهانه‌ای شد تا مخاطبان از دریچه رسانه ملی و به‌گونه‌ای غیرمستقیم با این مفهوم بیش از گذشته آشنا شوند و شاید با خود به اهمیت آن بیندیشند.

موضوعی که پایتخت در پنجمین سری خود دستمایه پیشبرد داستان قرار داد، چون سالهای گذشته توجه به مفهوم خانواده بود. خانواده معمولی که نمادی از بخش عمده خانوادههای معمولی و متعلق به طبقه متوسط جامعه هستند، در طول این پنج سری پخش بال و پر یافتهاند و دیگر نه فقط نقی و هما و فرزندانشان در کنار بابا پنجعلی حضور دارند، بلکه شخصیتهای جدید اقوام و بستگانشان هم به عضوی ثابت از ماجرا تبدیل شده و مخاطبان را با جوی خانوادگی و صمیمیتر از هر سال آشنا کردهاند. در زمانهای که ـ معالأسف ـ بخشی از خانوادههای ایرانی روز به روز مراوداتشان با هم کمرنگ و کمتر میشود، پایتخت نمونه خوبی از یک تعامل خانوادگی است. درست است که بابا پنجعلی امسال بیرمقتر از هر سال دیگری شده و زحمتهای نگهداریاش بیشتر است، با این حال هنوز هیچ عضوی از خانواده در راه پرستاری کردن از او خم به ابرو نمیآورد. رابطه عروس و خواهر شوهری هما و فهیمه برخلاف تصور کلیشهای که از اختلافها و دعواهای میانشان داریم، صمیمانه و حتی خواهرانه است و حضور بستگان کمی دورتر چون ارسطو و رحمت و رحمان و رحیم هم خدشهای به صمیمیت میان اعضای این خانواده تبدیل نکرده و از قضا پربارترشان کرده است.

امسال در شبکه دوی سیما شاهد پخش مجموعهای نوروزی با نام تعطیلات رویایی بودیم و این مجموعه تلویزیونی هم در کنار موضوع اصلیاش که گردشگری و دعوت مخاطبان به سفرهای داخلی در عوض سفرهای گرانقیمت خارجی بود، موضوع خانواده و دور هم جمع شدن بستگان را روایت میکرد. رحیم و رستم فتوحی، شخصیتهای اصلی این مجموعه دو برادر هستند که هر دو ازدواج کرده، فرزندانی دارند و با این حال همبستگی برادرانهشان با هم ذرهای سست نشده و اصطلاحا راهشان را از هم سوا نکردهاند. گرچه این مجموعه داستانی طنز داشت و به اقتضای همین داستان در فضایی با اتفاقها و دردسرهای متفاوت برای شخصیتهایش روایت میشد، اما توجه به مفهوم خانواده و همزیستی میانشان بخوبی محسوس بود. فتوحیهای قصه تعطیلات رویایی، همه با هم تصمیم به مسافرت میگیرند و مشورت و تعامل و همکاری بخشی اساسی در روابطشان دارد.

اما دیوار به دیوار2 در شبکه سه سیما، نگاهی ویژهتر به این مفهوم اجتماعی داشته است. خانوادههای مختلف داستان که امسال برای دومین بار شاهد ماجراهایشان شدیم، نه خانوادههایی با پیوندهای خونی، که همسایههایی صمیمیاند و خود به انتخاب خود، این دور هم بودن را انتخاب کردهاند. در روزگاری که خیلی از ما حتی نام همسایههای طبقههای بالا و پایینمان را فراموش کردهایم، دلپاکها، خلیلزادهها، رضاییها و دیگر شخصیتهای داستان، خود خواستهاند کنار هم باشند و در تعاملی مشترک زندگیهایشان را پیش ببرند. این اصلیترین نمود یک همزیستی اجتماعی و تمرینی برای آموزش تعامل و روابط دوستانهتر میان اعضای یک جامعه است.

در هیات مدیره، سریال مناسبتی شبکه پنج سیما همچون مجموعه دیوار به دیوار2، شاهد یک همزیستی از نوع اجتماعی و همسایگی بودیم. زوج جوانی که ابتدای زندگی مشترک به یک آپارتمان مسکونی شلوغ نقل مکان کردهاند، بتدریج با همسایه آشنا میشوند و این آشناییها، دوستیمیانشان را رقم میزند؛ دوستیای که گرچه در آن اختلاف نظر هم هست، اما گاه به تصمیماتی بزرگ میرسد، اوضاع این ساختمان شلوغ را بهتر میکند و آرامشی را که نتیجه این تعامل است، برای ساکنانش به ارمغان میآورد.

جالب است اگر دقیقتر نگاه کنیم، حتی مجموعه عروسکی کلاهقرمزی هم خالی از این معنا نیست و از قضا، محوریت آن بر تعامل است. عروسکهای دوست داشتنی این مجموعه، سال به سال پرتعدادتر شدهاند و حالا با مشخصاتی بارز و گوناگون کنار هم روزگار فانتزیشان را سر میکنند. حتی لوکیشن تازه حیاط که در این سری به مجموعه اضافه شد هم نمودی از یک تعامل بود. در طول سریهای پیش، کلاهقرمزیها همیشه در خانه بودند و در محیط منزل از ماجراها و بیرون رفتنهایشان صحبت میکردند؛ اما این بار حضور این شخصیتها به بیرون از خانه و محیط حیاط کشید و دو شخصیت موش و گربهای که در همسایگیشان سکونت داشتند هم به رفیقانی صمیمی و عضوی ثابت برایشان تبدیل کرد. مجموعه کلاهقرمزی گرچه در این سالها بارها با موضوعات و دیالوگهایش ثابت کرده است که بیشتر برای مخاطبان بزرگسال پخش میشود تا کودک، با این حال مخاطبان کمسنوسالتری هم دارد که میتوانند از همین تعاملها بیاموزند و ارتباط با اجتماع اطرافشان را تمرین کنند.

نوروز امسال، فرصت خوب باهم بودن بود و چه خوب این با هم بودن و دور هم جمع شدن در سریالهای مناسبتی نوروز تلویزیون هم نمود داشت. رسانه ملی مخاطبانی پرشمار و دامنه نفوذی وسیع دارد و با تماشای هر یک از این سریالها، میتوانیم امیدوار باشیم مفهوم همزیستی روز به روز بیشتر میان اعضای جامعه رواج پیدا کند و از تنشهای گاه و بیگاه بکاهد.

زهرا غفاری

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها