«آنام» با نام پیشین «مهر نامیرا» قصه ریشه‌هاست؛ زخم‌هایی از گذشته که امروز سر باز کرده‌اند. شیوه روایت آن، پیوند میان دیروز و امروز با فلاش‌بک‌هایی به گذشته است. طریقی مرسوم میان راویان قصه‌های اینچنینی که شکل‌گیری درام در آنها پای در گذشته شخصیت‌هایی دارد که امروز شاهد آینده آنها هستیم. این بخش از مجموعه ظاهرا توانسته است با مخاطبان رابطه خوبی برقرار کند و آنان را چنان جذب نماید که هر شب قسمت بعدی را دنبال کنند.
کد خبر: ۱۱۲۸۹۵۶

با توجه به کافی بودن همین خط اصلی برای درگیر کردن مخاطب، بخشهایی از مجموعه هست که تا امروز از سیر اصلی آن جامانده و اساسا بودنشان در فیلمنامه پرسشبرانگیز است؛ برای نمونه پرداختن به مشکلات اقتصادی که پدر خانواده با بازی عبدالرضا اکبری درگیر آنهاست؛ اگرچه میتواند به خودی خود بر کشش این قصه شبانه بیفزاید اما در پیوند با خط اصلی آن تا امروز ناموفق بوده است؛ مگر آن که در نهایت خط ربطی میان این ماجرا و ماجرای اصلی داستان پیش بیاید. جز این باشد این گمان پر رنگ میشود که چند سالی است همراه با پررنگتر شدن مشکلات معیشتی مردم، دغدغههای اقتصادی آنان و بروز بیشتر معضلاتی نظیر اختلاس و... پای آنها به اغلب فیلمنامهها باز شده است و شدهاند اولین گزینه نویسندگان آثار تصویری برای گرم کردن تنور ماجرا و نخستین انتخاب آنان برای کاشت تضاد و درگیری در قصه و در نهایت برداشت کشش و جذب مخاطب.

علاوه بر این، اطلاعات و ماجراهایی که در کنار روند اصلی قصه و گاه مرتبط با آن در زمینه ناباروری به مخاطب منتقل میشود قطعا اتفاق خوبی است. زیرا به رغم رشد دانش و سطح سواد عمومی همچنان جزو آن دسته از شاخههای پزشکی است که با خرافات و اطلاعات کهنه و نادرست درهمآمیخته است. در بسیاری از سریالهای دیگر شاهد آن هستیم که بدون کوچکترین تحقیق و صرفا برای قوتبخشی به درام از این مسأله بهره میگیرند و نشانی غلط به مخاطب میدهند، اما در اینجا برخلاف شیوه مرسوم و با بهره بردن از مشاوران پزشکی فیلمنامه نوشته شده است اما مشکل اینجاست که این بار فیلمنامهنویسان بنا بر هر مصلحتاندیشی که داشتهاند؛ از این سوی بام افتادهاند. در واقع آموزشهایی که در قالب دیالوگ بجا و نابجا از طریق شخصیت مادر آرزو با بازی مهرانه مهین ترابی به بیننده منتقل میشود و سکانسهای اضافه ماجراهای مطب و مراجعان آن به هیچ عنوان در دل قصه گنجانده نمیشوند، حتی اگر با اغماض به آنها بنگری باز بخشی از آن از کادر فیلمنامه بیرون میزند و یکدستیاش را مخدوش میکند.

از سوی دیگر با نگاهی به بازی بازیگران و در صدر آنان گلچهره سجادیه به عنوان نقش اصلی این مجموعه، یک انتظار بیپاسخ میماند و آن این است که این بازیگر گزیده کار که سالهاست مانند گذشته در سینما و تلویزیون حضور پررنگی ندارد؛ اینبار با ایفای نقش نخست بازگشته است اما پس از این ناپیدایی، آنگونه که انتظار میرود با قدرت و انرژی ظاهر نشده است. سردی بازی او گرچه میتواند ناشی از تعریف و مختصات شخصیت مارال و گذشته تلخ او باشد، اما آنقدر زیاد است که رمق دیالوگهای او را حتی در صحنههای حسی با دخترش میگیرد. در کنار او اما دیگر بازیگران چون سیامک صفری و کاظم بلوچی گرچه حضور کمی دارند، اما همچون دیگر آثارشان با قدرت و جذاب ظاهر شدهاند.

نوشین مجلسی

رادیو و تلویزیون

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها