راپورت‌های میرزا ادریس‌

امید است، معشوق به سامان بازگردد !‌

الیوم بعد از نماز صبح، با یک لیوان گل گاو زبان و عسل دم کرده در دست به طلوع زیبای خورشید و جیک‌جیک گنجشکان در حیاط عمارت نظاره می‌کردیم. دمنوش تمام شده به اندرونی برگشته گفتیم لختی بخسبیم. هنوز پلک‌های همایونی گرم نشده بود که با چند دینگ دینگ ماسماسک همراهمان از جا پریدیم . چند پیامک آمده بود با این مضمون که: تور ارزان آنتالیا و استانبول ... کوش آداسی فقط فلان تومن ... نوروز امسال در تایلند و قس علی هذه ... بسیار به فکر فرورفته و صبوری کردیم روز بردمد، تماسی بگیریم ببینیم در فراسوی این ممالک محروسه چه می‌گذرد که این همه خواهان و طرفدار دارد. مقادیری با همین فکر و خیال خوابیدیم و بیدار که شدیم با یکی دو نمره تلفن مرسوله تماس حاصل کردیم. دخترکانی پاسخگو بودند. از حال و احوال و شرایط این تور‌ها پرسیدیم و هر کدام به نحوی قصد در زیبا نمایی مقصد داشت. از شرایط فصل تخفیف و ارزانی اجناس و کیفیت هتل و اینها گفت و بشدت وسوسه شدیم تا همین استانبول که بغل گوشمان برویم و هوایی تازه کنیم. من بعد ذلک افسوس خوردیم این همه جا و مکان زیبا و دیدنی داریم و هیچ امکانات نیست و هیچ تمهیدات نیست .
کد خبر: ۱۱۲۸۷۷۲

بعد خشایار را بیدار کرده فرمودیم یک آمار بگیرد ببینیم مثلا تا یک کرمان بخواهیم با طیاره برویم چقدر میافتد. مقادیری در اینترنت جستوجو کرد و خبر آورد یک خانواده سه نفره اگر بخواهد تا کرمان برود نفری 500 هزار تومن هزینه بلیت رفت و برگشت خواهد شد و منهای پول هتل و خورد و خوراک و هزینه درون شهری به کنار. نفری حدود یک میلیون تومان خواهد شد. فرمودیم خب همین است دیگر با یک میلیون و 500 هزار تومان میشود یک هفته رفت استانبول و تفرج کرد و خوش گذراند و برگشت تازه خارجه هم هست. ای کاش رجال حکومتی تمهیدی در این پیشانی نورورز میاندیشیدند که سفر ارزان قیمت و مناسب و باکیفیت برای رعایای نجیب فراهم شود و در این ایام که طبیعت در اوج زیبایی خود به سر میبرد همه از دیار بیرون میزندند و دلی به باد میدادند. هم جوانان رعنای وطن بر سرکار بودند و هم پول مملکت خارج نمیشد و هم دل قندیل بسته کودکان و اطفال در این آپارتمانهای چهل پنجاه متری وا میشد و با جای جای این ممالک محروسه آشنا میگشتند. افت دارد برای یک طفل ایرانی که 15سال از خدای متعال عمر گرفته، نه تخت جمشید دیده، نه طاق بستان و نه دیگ رستم و نه ارگ بم. نه مقبره حافظ را دیده و نه خیام و نه بوعلی سینا ... اینها همه درد است و گاهگاه که با جناب همایونی خودمان تنها میشویم از این خیالات به سرمان میزند. امید که اوضاع به شود و معشوقه به سامان گردد. زیاده فرمایش نداریم ...

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها