خانوادههای زیادی در روستاهای نزدیک دنا منتظرند تا آسمان آرام گیرد. روزها و شبهای سختی بر آنها گذشته است، اما واقعیت این است که کولاک و برف آنقدر زیاد است که اگر کسی بیمحابا به ارتفاعات دنا برود امکان اینکه برای خودش هم مشکل پیش بیاید خیلی زیاد است.
مردم ایران و چهرههای معروف رشتههای مختلف هنری و ورزشی اگر بحرانی در کشور به وجود بیاید معمولا برای کمکرسانی پاپیش میگذارند.
در حادثه سقوط هواپیمای تهران به یاسوج (بجز مردم محلی که از همان روز اول برای کمک به محل رفتند)، مردم دیگر شهرها و بعضی ورزشکاران نتوانستند برای کمک پا پیش بگذارند، چون امدادرسانی در این شرایط فقط از عهده کسانی برمیآید که آموزش لازم را در این زمینه دیدهاند.
اما در این میان الهه و شهربانو منصوریان ( دو خواهر ووشوکار کشورمان) به یاسوج رفتند تا با استفاده از شناختی که از منطقه دارند، اگر کاری از دستشان برمیآید، انجام دهند.
با شهربانو منصوریان همصحبت شدیم تا از آنچه در این چند روز دیده، بگوید و اینکه با چه انگیزهای به همراه خواهرش برای کمک به دنای پوشیده از برف و کولاک رفتند.
شما برای کمکرسانی به کدام منطقه رفتید؟
به یکی از روستاهای سمیرم به نام «پا دنا»؛ منطقهای که هواپیما در ارتفاعات آن سقوط کرده است. تابستانها برای کوهنوردی به این محل میروم و با کوه آشنا هستم، البته با هلالاحمر نیز همکاری مستمر دارم.
از مشاهدات خود برایمان بگویید. آیا این سوال که برای مردم به وجود آمده بود که چرا نیروهای امداد و نجات دیر لاشه هواپیما را پیدا کردند، خواسته منطقی است یا واقعا شرایط طوری نبود که زودتر بتوان این کار انجام داد؟
روزهای یکشنبه و دوشنبه هوا توفانی بود و بالگردها به دلیل باد شدید نمیتوانستند سمت کوه بروند. در ارتفاعات شدت باد آنقدر زیاد بود که احتمال برخورد آنها با کوه خیلی زیاد بود اما سهشنبه که هوا بهتر شد لاشه هواپیما پیدا شد. روزهای قبل خیلیها پای پیاده به کوه رفتند اما مسافت زیاد است و آنها حتی شب هم در کوه کمپ زدند و دوشنبه ادامه مسیر دادند، اما توفان اجازه نمیداد هواپیما را پیدا کنند. من شاهد بودم همه تلاش کردند هر چه زودتر هواپیما را پیدا کنند، اما واقعا امکانش نبود و نباید قضاوت کرد و گفت در این زمینه کوتاهی شده است.
از چهارشنبه دیگر نتوانستند به ارتفاعات بروند؟
نه! هواپیما در ارتفاع 4000 متری سقوط کرده و اصلا امکان رفتن به آنجا وجود ندارد. توفان آنقدر شدید است که پایین کوه هم نمیتوانی توقف کنی.
در این مواقع میگویند مردم عادی برای کمکرسانی نروند ؛ چون امکان دارد برای خودشان اتفاقی ناگوار رخ دهد. گاهی هم حضور آنها باعث کند شدن امدادرسانی میشود، آیا حضور مردم بومی منطقه در دامنه دنا به امدادرسانی و پیدا کردن هواپیما کمکی کرد؟
مردم عادی زیاد آمده بودند و تلاش میکردند هر جور شده کمک کنند؛ اما شرایط جوری نبود کاری از دست آنها بربیاید. بیشترین کمک را روستاییانی کردند که منطقه و کوه را بخوبی میشناسند.آنها میدانند از چه قسمتهایی راحتتر میتوان صعود کرد و یخچالها و خطرات کوه را میشناسند. به نظرم بومیان بهتر از امدادرسانهای حرفهای میتوانند کمک کنند چون منطقه را بخوبی بلدند. میدانند از کجا بالای کوه بروند و چگونه خود را به پایین برسانند.
وضعیت بازماندگان و خانوادههای مسافران هواپیما چگونه بود؟
روزهای یکشنبه و دوشنبه خیلی امیدوار بودند مسافرانشان زنده هستند، اما از روز سهشنبه کمکم امیدها به سمت ناامیدی رفت. برخی خانوادهها میگفتند شماره مسافران خود را گرفتهاند و گوشی آنها زنگ میخورده و همین بیشتر امیدوارشان میکرد.
شما چگونه کوهنورد شدید؟
تابستانها معمولا هفتهای دومرتبه برای تمرین و آمادگی جسمانی همراه همسرم به کوههای دنا میرویم و به صورت تجربی کوهنوردی را یاد گرفتهام. وقتی شنیدم هواپیما سقوط کرده است دلم نیامد در خانه بمانم و برای کمک به سمیرم آمدم؛ اما به دلیل شرایط بد جویی نتوانستیم کمک خاصی بکنیم و همچنان منتظریم هوا آرام شود تا بالگردها و کوهنوردان بتوانند برای آوردن پیکر جانباختگان به بالای کوه بروند.
طاهره آشیانی - روزنامهنگار
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد