جنگ جهانی اول پایان یافته و ایران نیز از تاثیرات و صدمات جنگ‌ در امان نمانده بود. اگرچه ایران مستقیم درگیر جنگ نبود، ولی همانند سرنوشت شوم منطقه‌ نفوذ بودن که به صورت تاریخی بر پیشانی‌اش نقش بسته بود، سرنوشت کشوری که تنها از آسیب‌های رقابت قدرت‌ها تاثیر می‌گرفت و منفعتی عایدش نمی‌شد، در این مورد نیز جنگ تنها گردی از رنج و بدبختی و فلاکت بر ایران پاشید.
کد خبر: ۱۱۲۳۸۸۳

روی کار آمدن رژیم کمونیستی پس از انقلاب اکتبر 1917 در شوروی، کشور ما را از تقسیم شدن نجات داده بود، اما خطر صدور انقلاب کمونیستی و ایدئولوژی آن نیز وجود داشت. چپ و راست ندارد، روسها در آن دوره سلطهجو هستند و به متحدان خود نیز وفادار نیستند، تا چه رسد به ایران که در آن زمان در اردوگاه غرب قرار داشت.

انگلستان باید از ایران میرفت. افکار عمومی انگلستان دولت را تحت فشار قرار داده بود. مردم خواستار بازگشت جوانانشان بودند؛ بنابراین دولت و ارتش انگلیس چارهای جز بیرون بردن نیروهای نظامی از مناطق مختلف شامل اروپا و خاورمیانه نداشت.

برای اینکه خلأ حضور نیروهای انگلیس با نیروهای رقیب، یعنی روسها پر نشود، ابتدا به سراغ قرارداد 1919 رفتند. سبیل سیاستمداران ایرانی مانند وثوقالدوله با رشوههای کلان چرب شده بود تا مو لای درز امضا و به فرجام رسیدن این قرارداد نرود، ولی یک روز پس از امضای قرارداد و درست وقتی احمدشاه عازم سفر اروپا بود، اعلامیه وثوقالدوله و متن محرمانه قرارداد منتشر شد. انتشار این اسناد داخل و خارج و در محافل سیاسی و دیپلماتیک ولوله ایجاد کرد. در داخل، نمایندگانی مانند مرحوم مدرس به مخالفت برخاستند و در خارج نیز دولتهای شوروی و فرانسه و نیز مطبوعات فرانسوی به مخالفت با این قراداد و نقد آن پرداختند. مهمترین کارکرد این قرارداد جلوگیری از نفوذ بلشویسم در ایران و ضمانت ایران به عنوان منطقه نفوذ انگلستان بود. این امر تحقق نیافت. زمان برای خروج انگلیسیها از ایران بسرعت میگذشت. در همین زمان ویلیام ادموند آیرونساید به فرماندهی نیروهای انگلیسی در ایران منصوب شد. چنان که گفته میشود، درآستانه خروج نیروهای انگلیسی و در اقدامی برای جبران قرارداد فسخ شده 1919، دست به ابتکار عمل میزند. آیرونساید کوشید فرماندهان ارشد نظامی ایران را به کودتا و فتح تهران متقاعد کند. پیشنهاد خود را با برخی فرماندهان نظامی در میان گذاشت. سپهبد امیر موثق نخجوان با بیان این که نان و نمک قاجارها را خورده است و نمیخواهد نمکدان بشکند، حاضر به همکاری نشد. در مرحله بعد به سراغ رضاخان، فرمانده هنگ قزاق رفتند که از سرکوب جنگلیها برگشته و در روستای آقابابا در نزدیکی قزوین مستقر بود. آیرونساید ابتدا احمدشاه را متقاعد کرد فرماندهی روسی قزاقها را برکنار کند. سپس با رضاخان در گراند هتل قزوین ملاقات کرد و نقشه خود را با او در میان گذاشت و رضاخان پذیرفت.

شرایط ایران در آن زمان بسیار آشفته و به هم ریخته بود. دولت توانایی اعمال قدرت موثر نداشت. در هر منطقه کسی سر به شورش یا یاغیگری برمیداشت. حدود یک میلیون نفر در جنگ جهانی اول به دلیل قحطی و آنفلوآنزای فراگیر بینالمللی جان خود را از دست داده بودند. دولت در تامین مایحتاج با مشکل روبه رو بود. در این شرایط، خلائی پدید آمده بود که بهترین شرایط برای نفوذ بلشویسم بود. تردیدی ندارم اگر ارتش بلشویک به سمت تهران حرکت میکرد میتوانست در اندک زمانی، تهران را بگیرد. اشغال بدون دردسر تهران توسط قزاقهای تحت امر رضاخان صحت این مدعا را اثبات میکند. در واقع علاوه بر انگلستان، ملیگرایان و مخالفان کمونیسم نیز نگران بودند. رضاخان دارای انگیزههای ناسیونالیستی نیرومندی همراه با جاهطلبی خاص خود بود و این دو انگیزه وی را به کودتا تشویق کرد.

آنچه اتفاق افتاد کودتا بود و تمام ویژگیهای یک کودتا را در درون خود دارد؛ حرکتی سازمان یافته از سوی نظامیان که بسرعت اتفاق میافتد و باعث تغییراتی سیاسی (تغییر مقامات سیاسی) میشود. رضاخان به دنبال کودتا تنها طبق قرار قبلی، رئیس وزرا، سپهدار رشتی را برکنار کرد و سیدضیاءالدین طباطبایی را به نخستوزیری رساند.

ارتش ایران از زمان تشکیل بریگارد قزاق و نیز ارتش ملی ایران که در زمان رضاشاه تشکیل شد، هیچگاه ارتشی کودتاگر نبوده است. اقدام مکرر به کودتا در برخی کشورها ریشه در ماهیت ارتش و ارتباط آن با سیاست دارد. در کشورهایی که نظامیان اجازه دخالت در سیاست پیدا کنند، در بلندمدت انگیزه کودتا در ارتش نهادینه میشود. به عنوان مثال، برخی دولتهای آمریکای لاتین از این آسیب رنج میبرند. آنها کشورهایی هستند که در آنها نظامیان در زمان استعمارزدایی در قامت قهرمان ملی به ایفای نقش پرداختند و سپس به رهبرانی سیاسی بدل شدند. ارتش مدرن ایران از زمان شکلگیری همواره غیرسیاسی بوده، بنابراین کودتاهایی که در کشور اتفاق افتاده همواره تحت تاثیر عامل خارجی بوده و از درون ارتش نشأت نگرفته است. به بیان دیگر، حاصل اختلافات و نزاعهای داخل بدنه نظامیان نبوده است.

دکتر علی مرشدیزاد

دانشیار علوم سیاسی دانشگاه شاهد

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها