مروری بر سیاست خارجی ایران در 40 سال پس از انقلاب در گفت‌وگو با دکتر جلیل رحیمی

الگوی مقاومت

قدرت دفاعی ایران، نه‌تنها از عوامل بسیار مهم در تأمین امنیت ملی کشور است، بلکه دستاوردهای این حوزه معادله قدرت در منطقه را به نفع متحدین جمهوری اسلامی تغییر داده است.
کد خبر: ۱۱۱۹۶۶۸

تأثیر دستاوردهای این حوزه را می‌‌توان در منطقه آشوب‌زده غرب آسیا به وضوح رویت کرد. هم‌اکنون تحولات میدانی سوریه تحت تأثیر تجارب ارزشمند جمهوری اسلامی به نفع مردم و حاکمیت سوریه در تغییر است و پیروزی‌ها بر گروه تروریستی داعش نمادی از اقتدار ایجاد شده درتامین امنیت منطقه محسوب می‌شود.

پیشرفت‌ علمی و فناوری در نیروهای مسلح بسیار چشمگیر است و این پیشرفت‌ها نشأت گرفته از روح خودباوری، اعتمادبه نفس، شجاعت و مدیریت جهادی است.دکتر جلیل رحیمی جهان‌آبادی، استاد دانشگاه و مسئول کمیته بین‌الملل کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس شورای اسلامی تاکید دارد که در سایه این خود باوری توانستیم ایرانی مقتدر را درمنطقه داشته باشیم. وی در گفت‌وگو با جام‌جم در این زمینه به سوالاتمان پاسخ داده که می‌خوانید.

عملکرد سیاست خارجی ایران با توجه به شعار‌های ابتدای انقلاب را بعد از چهاردهه چگونه تحلیل می‌کنید؟

طی این چهاردهه‌ای که با انقلاب اسلامی در منطقه حکومت دینی تشکیل شد، سیاست خارجی کشور برگرفته از حکومت دینی بود و چند اثر مثبت در منطقه داشت. زمانی که انقلاب اسلامی ایران پیروز شد وضعیت کشورهای اسلامی در مقابل اسرائیل و آمریکا وضعیت ذلت‌باری بوده و اسرائیل تقریبا بر سرنوشت کشورهای اسلامی مسلط بود و غرب نیز بر منطقه اشراف امنیتی و سیاسی داشت. اما انقلاب اسلامی با سیاست خارجی‌ای که در پیش گرفت این معادله را به هم ریخت. امروز اسرائیل در بدترین دوران حیات سیاسی خود و در انزوای کامل و تحت فشار قرار دارد و در داخل خاک فلسطین اشغالی هم وضعیت مناسبی ندارد. گروه‌های آزادیبخش و مبارز در اوج شرایط خود قرار دارند و مهم‌تر این‌که ایدئولوژی مبارزه دینی و اسلامی، ایدئولوژی اصلی مبارزان است که در قبال اسرائیل در پیش گرفته‌اند. البته وضعیت کشورهای منطقه هم به گونه‌ای است که امروزه به دو دسته تقسیم شدند؛ برخی از این کشورها همچنان راه تسلیم‌شدن و همراهی با منافع غرب را در پیش گرفتند، ولی برخی کشورها با الگویی که از انقلاب ایران گرفته‌اند به صورت مستقل ولی با هزینه و مشکلات راه را ادامه می‌دهند و تلاش می‌کنند مسیر درست را پیش بگیرند. انقلاب ایران تاثیر مثبت دیگری نیز بر منطقه داشت وبحث استقلال کشور‌ها رهاورد این انقلاب بود، ظرف 40 سال گذشته تصمیماتی در داخل و خارج گرفتیم که استقلال سیاسی را برای دیگر کشورها به همراه داشته است. بعد از چندین قرن که سفارت انگلیس و آمریکا و شوروی برای ما تعیین تکلیف می‌کردند امروزه به این حد رسیدیم که تصمیمات درست و نادرست را خودمان می‌گیریم، انتخاب می‌کنیم و افرادی را برای نمایندگی مجلس یا به عنوان رئیس‌جمهور کشور انتخاب کرده، بر کشور نظارت می‌کنیم و ما هستیم که از این افراد انتقاد یا با اینها دعوا می‌کنیم. ولی در بسیاری از کشورهای منقطه اینگونه نیست و بسیاری از کشورهای منطقه برای کوچک‌ترین تصمیمات سیاست داخلی و خارجی خود نیازمند تعیین تکلیف از سوی قدرت‌های بزرگ مخصوصا آمریکا هستند. فلذا سیاست خارجی ما ضمن این‌که احیای روحیه استقلال خواهی و عدم تعهد در روابط بین‌الملل را داشت به جهان راه استقلال‌خواهی و عدم تعهد از سوی دیگر را نشان داد و باعث شد این روحیه احیا و زنده شود و الان خیلی از کشورها علی‌رغم این‌که روابطی با غرب دارند دیگر حاضربه سلطه‌پذیری سابق نیستند و سلطه سابق غرب بر سرنوشت خود رابر نمی‌تابند. اما یکی از آسیب‌‌هایی که در مورد سیاست خارجی ما وجود دارد این است که نتوانستیم ائتلافی با مرکزیت ایران در حوزه‌های فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و امنیتی ایجاد کنیم، هرچند سازمان همکاری‌های اکو را احیا کردیم ولی اکو نتوانست نیازهای ما را برطرف کند و ما نیز نتوانستیم نیازهای اعضای اکو را برطرف کنیم. در این زمینه نتوانستیم در منطقه هیچ پیمان امنیتی فراملی شکل بدهیم و متحدان ما امروز گروه‌های شبه‌دولتی و گروه‌های مبارزی هستند که به عنوان دولت تلقی نمی‌شوند. ما نتوانستیم ائتلافی از دولت‌های همفکر در منطقه ایجاد کنیم چراکه می‌دانیم این مشارکت دسته‌جمعی در امنیت در خاورمیانه و در منطقه خلیج‌فارس ضرورت دارد. ضعف اساسی دیگر در سیاست خارجی ما این‌ است که از برخی از ظرفیت‌های ایران از جمله ظرفیت اخلاقی و فرهنگی بسیار پرنفوذی که در آسیای مرکزی، شبه‌قاره هند، افغانستان، ترکیه و کشورهای عربی داریم بدرستی استفاده نکردیم. به نظر می‌رسد می‌توانیم از ظرفیت‌های تاریخی و فرهنگی کشور استفاده کرده و کانون و مرکز حوزه تمدنی ایران کهن باشیم. مرزهای فرهنگی ایران کهن تا هند و خیلی کشورهای عربی و ترکیه وجود دارد و ما از نفوذ کلام، نفوذ تاریخی و فرهنگی برخورداریم که از این مزیت نتوانستیم بخوبی بهره‌برداری کنیم و این بخش جایش در سیاست خارجی ما خالی است. ضعف دیگر در سیاست خارجی کشور در حوزه اقتصاد ملی است و ما نتوانستیم اقتصاد قدرتمند، دارای توانایی صادرات و قدرت اقتصادی برای نفوذ به بازارهای منطقه را ایجاد کنیم، ما ابزار اقتصادی لازم برای پیشبرد اهداف سیاست خارجی خود را نداشتیم و این امر آسیب زیادی به سیاست خارجی ما وارد کرده و بخشی از وابستگی کشور به کشورهایی مثل روسیه و چین ناشی از این ضعف است. ما نباید اجازه بدهیم که در درازمدت جایگاه کشور در منطقه در قبال کشورهایی مثل ترکیه که رقیب ما و قدرت اقتصادی است از دست داده شود.

در بحث تروریسم و خودکفایی نظامی سیاست خارجی،کشور تا چه میزان توانسته مقتدر عمل کند؟

در حوزه سیاست دفاعی، موفقیت‌های چشمگیری داشتیم، ما توانستیم تجربه تشکیل ارتش‌های مردمی در قالب سپاه و بسیج را به منطقه نشان بدهیم و این تجربه بود که به داد عراق و خیلی از کشورهای منطقه رسید و اگر تجربه انقلاب اسلامی ایران در تشکیل بسیج و سپاه نبود الان وضعیت امنیتی افغانستان بسیار ناپایدارتر از حالا بود. در بحث خودکفایی نظامی، ما قبل از انقلاب تجهیزات پیشرفته داشتیم ولی همه قطعات وارداتی بود در اوایل جنگ برای لاستیک هواپیما مانده بودیم ولی امروز به دلیل تجربه تلخی که از هشت سال دفاع مقدس داریم روی پای خودمان ایستادیم و خودکفایی دفاعی را به‌دست آوردیم. باید گفت که در بحث مبارزه با تروریسم ایران موفق بوده و توانسته تجربه موفقی در قبال گروه‌های تروریستی در منطقه ایجاد کند و نقطه اتکای مقابله با داعش در منطقه باشد، چون می‌دانید که حتی غربی‌ها هم از این کار ناتوان بودند و در افغانستان، عراق و سوریه غربی‌ها نتوانستند به اندازه‌ای که ایران موفق در جنگ‌های چریکی و نامنظم و ضد تروریستی بود موفق عمل کنند.

برای مثبت و منفی ارزیابی کردن چهاردهه سیاست خارجی ایران چه جمع‌بندی‌ای دارید؟

در مجموع هیچ کشوری در هیچ کجای عالم از استقلال سیاسی ضرر نکرده. ما راه درست درستی را دنبال می‌کنیم منتها تا رسیدن به اهداف فاصله داریم و موانع و مشکلات را باید مدیریت کنیم، باید از آمال و آرزوهای اساسی انقلاب دور نشویم و از ظرفیت‌هایی که داریم بخوبی استفاده کرده و مبتنی بر عقلانیت و مدارا رفتار کنیم، سنگ‌اندازی و مخالفت و دشمنی با ما زیاد است. خیلی از کشورهای منطقه و جهان هستند که از کشورهای مستقل و آباد خوششان نمی‌آید.
دوست دارند مثل خودشان کشور‌ها ذلیل، وابسته یا تکه‌پاره و ویران باشند.

کشورهای همسایه ما از ایرانی آرام، آباد و مستقل خوششان نمی‌آید. لذا برای مقابله با این کشور‌ها باید کمک کنیم با اجماع داخلی بر سر آرمان‌ها و اهداف از ظرفیت‌های کشور درست استفاده کنیم تا به بخش عمده‌ای از این اهداف برسیم.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها