
پـس از پـیـروزی انـقـلاب اسـلامـی و اسـتـقـرار نـظـام جـمـهـوری اسـلامـی کـه مـحـصـول دگـرگـونـی عـمـیـق در سـاختار سیاسی کشور بود، تحولی نوین نهتنها در عـرصـه تـاریخ سیاسی - اجتماعی این مرز و بوم، بلکه در گستره جهان اسلام پایهگذاری و آغـاز شـد و بـه مـوازات تغییرات بنیادین در چارچوب حکومت و اداره کشور، دیپلماسی هم دستخوش تحولات عمیقی گردید که در این راستا مبانی ارزشی انقلاب الهام گرفته از احکام دین مبین اسلام، اهرم تغییرات را در ساختار دیپلماسی برعهده داشت.
استراتژی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران طی 40 سال گذشته در دورههای مختلف ثابت بوده ولی تاکتیکها در دولتهای مختلف متفاوت شده است، چنان که در برخی مواقع، تاکتیک رقابت و منازعه را داشتهایم و در برخی دورهها نیز تاکتیک گفتوگو را پیش بردهایم.واقعیت این است که این تاکتیکها هر دو مکمل یکدیگر بودهاند. در موقعی سیاست خارجی تهاجمی مورد توجه قرار گرفته که این تصور وجود داشته که سیاست خارجی انطباقی به بنبست رسیده و در موقعی نیز سیاست خارجی انطباقی در ادامه سیاست خارجی تهاجمی در اولویت قرار گرفته است. البته این تاکتیکها هرکدام دچار نقصها و قوتهایی است؛ بعضا توانستهاند برخی تهدیدها را برطرف کنند و مسیر تعامل را گسترش دهند و در برخی مواقع نیز این تاکتیکها باعث شده دشمنان فشار بیشتری بر ایران وارد کنند و سیاست تهاجمیتری را در برابر ایران در پیش بگیرند.
تغییر شرایط منطقه و جهان در جهت مبارزه با استکبار و ظلمستیزی را میتوان دستاورد دیگری علاوه بر استقلال خود آن تلقی کرد. انقلاب اسلامی توانست جهان اسلام را مدتها در زمینه مبارزه با صهیونیستها بسیج کند. در مناسبات رایج بینالمللی شکاف و تغییراتی به وجود آورد که آثار آن همچنان فضای بینالمللی را دستخوش تغییرات بسیار کرده است.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون سیاست خارجی ایران در سه محور دولتها، مردم و نهضتها حرکت کرده است، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در ارتباط با نهضتها و ملتها موفق بوده است. در بحث مواجهه با دولتها با دو گروه از دولتها مواجه بودهایم، گروهی از دولتها سیاست خصمانهای را در برابر جمهوری اسلامی ایران در پیش گرفتهاند که ایران نیز در ارتباط با این دولتها دو استراتژی را به کار برده است. این دو استراتژی در قالب موازنه قوای خصمانه و موازنه قوای مشارکتی است، در قبال برخی از این دولتها ایران سعی کرده توانمندی نظامی خود را ارتقا دهد و به رقابت با آنها در برخی عرصههای بینالمللی ادامه دهد. در قالب این استراتژی گاهی شاهد اصطکاک نظامی نیز بودهایم. یکی از اصول بسیار مهم سیاست خارجی ایران تاکید بر وحدت جهان اسلام از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی بوده است. به همین دلیل، در هدفگذاریهای سیاست خارجی ایران همواره موضوع عدم تعقیب سیاستهای تفرقهافکنانه مذهبی، قومی و طایفهای مورد اهتمام بوده است. اصل مهم وحدت و همگرایی کشورهای جهان اسلام به اندازهای اهمیت دارد که سیاست خارجی ایران در تعاملات بینالمللی رسمی همکاری با کشورهای مسلمان را در همه ابعاد فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و ... به عنوان اولویت مهم در دستورکار دارد. بدون تردید، اتخاذ این سیاست را میتوان ناشی از حداقل سه واقعیت و ضرورت زیر دانست:
1ـ نقش آرمانها و ارزشهای اسلامی که با پیروزی انقلاب هویت جدیدی به سیاست خارجی ایران بخشیده است. طبق این آرمانها، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران به طور ویژهای ارتقای جایگاه و عزتمندی جوامع اسلامی را دنبال میکند.
2ـ تاثیر واقعیتهای ژئوپلیتیکی ایران که موجب شده تا ویژگیهای جغرافیایی، اجتماعی، فرهنگی و ... ایران در جهان اسلام منحصر به فرد جلوه نماید. در این راستا، به نظر میرسد برای جلوگیری از تحمیل انزوای ژئوپلیتیکی در منطقه و جهان اسلام، مناسبترین استراتژی توجه به اصل وحدت و
همگرایی اسلامی است.
3ـ علاوه بر این، تلاش برای ظرفیتسازی تفکرات ناب اسلامی و اثبات کارآمدی الگوی حکومت اسلامی مستقر که بازتاب آن در عمق تفکر استراتژی مقاومت منطقهای ظهور و بروز یافته است، واقعیت دیگر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است.
نوذر شفیعی - استاد دانشگاه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
دکتر محمد اسحاقی، استاد دانشگاه تهران:
محمدرضا مهدوی در گفتوگو با «جامجم»: