به گفته تیلرسون این کارگروهها قرار است تغییرات لازم را در توافق هستهای با ایران و چگونگی اجرای آن روشن کنند.
به نظر میرسد رویکرد اروپایی که تا چندی پیش بر پایبندی به برجام و عدم مذاکره مجدد در مورد آن تاکید داشت با مواضع اخیر آنها و تشکیل چنین کارگروههایی در تناقض باشد و در صورتی که این روند ادامه یابد، به اعتقاد کارشناسان اروپا دیگر قابل اعتماد نخواهد بود. در همین ارتباط و همچنین مواضع احتمالی اروپا در همراهی یا عدمهمراهی با آمریکا در خصوص برجام، گفتوگویی را با علیرضا شیخ عطار، سفیر پیشین ایران در آلمان انجام دادیم که در ادامه میخوانید.
تحلیل شما از مواضع اخیر اروپا در قبال برجام چیست؟
برجام شیرینی بسیاری در کام اروپاییان داشت، زیرا شاید تنها دستاورد موفقیت آمیز فعالیتهای سیاسی و دیپلماتیک اتحادیه اروپا پس از تشکیلش محسوب میشد، چرا که اروپا در هر عرصه سیاسی مهم بینالمللی که گام گذاشت ناکام ماند؛ چه در بحران بالکان، کوزوو و حتی در ماجراهای اوکراین با وجود چنگ و دندانی که به روسیه نشان داد باز ناموفق بود.
بنابراین در طول حدود 20 سالی که از تشکیل اتحادیه اروپا میگذرد برجام تنها دستاوردی بود که اتحادیه اروپا میتوانست به آن افتخار کند و واقعا نیز مایه مباهاتش بود و همواره موگرینی و دیگران این موضع را مطرح میکردند.
هر چند برخی وزرای خارجه بخصوص فرانسه هنگام مذاکرات مانعتراشیهایی میکردند، اما در پی فشار متحدان اروپایی و آمریکا کوتاه آمدند چرا که به آنها گفته میشد بازیگران اصلی در این عرصه ایران و آمریکا هستند و اگر اروپا بخواهد با منفیبافی جلوی پیشبرد مذاکره را بگیرد از بازی کنار گذاشته میشود، به همین دلیل مخالفان کوتاه آمدند، چرا که شریک بودن اروپا در این دستاورد از نظر حیثیتی برایشان مهم بود.
در این صورت چرا اروپاییها اینروزها در حال همنوایی با آمریکا درباره اصلاح برجام هستند؟
برجام میتوانست در قبال شکستهای گذشته اتحادیه اروپا، توفیقی باشد که برای آینده اتحادیه اروپا با وجود همه مشکلات اقتصادی و اجتماعی یک راهکار و نقطه امید بخش باشد، اما با روی کار آمدن ترامپ این شیرینی در کام اروپا نیمه تمام ماند. زمانی که ترامپ به بهانههای غیراصولی اقدام به دبه کردن و نقض عهدهایی در مورد برجام کرد ابتدا اروپا تصور میکرد میتواند به بهانه غیراصولی، غیرحقوقی و غیراخلاقی بودن چنین رفتارهایی در مقابل آن بایستد به همین جهت در این یکسال اروپاییان صراحتا نظرات ترامپ را رد کرده و معتقد بودند یک موافقتنامه در سطح بینالمللی نباید یکجانبه توسط کشوری مانند آمریکا حتی اگر بزرگترین قدرت باشد نقض شود، اما با گذشت زمان و ملاحظه اینکه ترامپ روی موضعش ایستاده، همچنین متفاوت بودن انگیزههای ترامپ با انگیزههای سیاستمداران نرمال؛ اروپا به چند دلیل دچار پارادوکس شد. چرا که اولا اروپا فاقد شخصیتهای برجسته سیاسی مانند دهههای بعد از جنگ جهانی دوم است، در آن زمانها افرادی مثل دوگل، هلموت کهل و تاچر؛ چهرههای وزینی در اروپا بودند که امروز دیگر در هیچ کشوری وزنهای در آن حد وجود ندارد و دلیل دیگری که اروپاییان را دچار پارادوکس کرده این است که بحرانهای اجتماعی جدی در اروپا بروز میکند که منشاء بخشی از این بحرانها ناشی از تروریسم است و مردم اروپا تا حد زیادی اعتمادشان را نسبت به رهبران خود از دست دادهاند.
موضوع بعدی، تغییر رویکرد نسل سوم در این بخش از دنیاست، مبنی بر اینکه این نسل معترض دنبالهرو کورکورانه اروپا از آمریکاست. موضوع بعدی سیستم جهانیشدن اقتصاد و وابستگی شدیدتر اروپاییان به آمریکا بخصوص در چارچوب نظام بانکی و مالی موجب شده امروز اروپا احساس کند، نتواند در موضع تقابل با آمریکا بایستد، اما از سوی دیگر همان فاکتور تغییر نسلی که اشاره کردم،فشاری به اروپا وارد میکند که با توجه به انتخاب سیاستمداران در اروپا با آرای مردم، آنها باید همراه با خواست مردم باشند، به این ترتیب اگر اروپا به نحوی رفتار کند که تداعیگر دنبالهرو کورکورانه از آمریکا باشد در انتخاب بعدی دچار مشکل میشود. از سوی دیگر اروپا نمیتواند منافع خود را صددرصد منطبق با آمریکا کند به لحاظ اینکه اروپا به خاورمیانهای که بحرانیترین نقطه جهان است، نزدیکتر است.
تحلیل شما از ایده برخی از اروپاییان مبنی بر دادن امتیاز غیر برجامی به ترامپ برای نگه داشتن این کشور در برجام چیست؟
رهبران اروپا در مقطع فعلی به دنبال این هستند که آیا میتوانند دستاورد قبلی خود را که تصور میکردند میتواند راهگشای آنها برای نقشآفرینی بیشتر در صحنه بینالمللی باشد براحتی کنار گذاشته و برجام را منتفی کنند یا اینکه باید هزینه مقابله با آمریکا را بپردازند، در نتیجه به نظر میرسد دنبال راه میانه هستند، چرا که نه توان پرداخت هزینه دارند و نه توان نادیده گرفتن توفیقات خود را در برجام.
راه میانه این است که موضوع ایران و نگرانیهای مرتبط با ایران را در شکل جدیدی مطرح کنند، در گذشته مهمترین نگرانی را که مطرح میکردند، هستهای بود اما برجام و گزارشهای مثبت آژانس در مورد ایران، رافع این نگرانیها بود، بنابراین امروز به دنبال بهانههای جدید هستند و موضوعات موشکی را در پیروی از آمریکا مطرح میکنند.
اخباری مبنی بر تشکیل کارگروهی برای اصلاح برجام از سوی آمریکا با همراهی اروپا منتشر شده است، پیشبینی شما از اقدامات این کارگروه چیست؟
در این ارتباط اصلاح برجام ظاهر ماجراست، به این معنی که اروپا با طرح موضوعات موشکی و حقوق بشری علیه ایران به دنبال کاهش فشار برجامی آمریکا بر اروپاست. معتقدم اگر اروپا بتواند آمریکا را در مورد موضوع موشکی راضی کند، فشار آمریکا بر برجام کاهش مییابد.
در این مقطع چنانچه آمریکا تصور کند ایران در مواضع خود مستحکم نیست به اروپا فشار وارد میکند اما در غیر این صورت، اروپا میتواند ترامپ را نسبت به تجدید نظر در مواضع اولیه خود راضی کند.
همراهی احتمالی اروپا با آمریکا در مورد اصلاح برجام، چه تاثیراتی بر دیدگاه دیگران نسبت به اروپا خواهد داشت و آیا از این پس اروپا قابل اعتماد خواهد بود؟
در هر حال آزمایش سختی برای اروپاست، اگر ترامپ موفق به تحمیل نظر خود به اروپا شود، دیگر آیندهای برای امکان نقشآفرینی اروپا در سیاست بینالملل، خاورمیانه و تعامل با ایران نخواهد داشت و اروپا به عنوان طرف ضعیف، وابسته و غیرقابل اعتماد مطرح خواهد شد.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد