روزنامه نگاری امروز «ایران»، بی «آرمان» است، یعنی آن، بی «رسالت» است، بی «پیام زمان» است، خالی از «سیاست روز» است، تهی از «افکار» است، نه جام دارد و نه جم، نه «اندیشه هنر» دارد و نه «قاف قلم»، نه «کارون» را می شناسد و نه «نخل» را. آن انگار «شمارش»گر «خبر» در «کیهان» است.
روزنامه نگاری امروز «ایران»، بی «آرمان» است، زیرا آن، در «عصر اندیشه»، بی «اندیشه پویا»ست، نه«راه فردا» را نشان می دهد نه «طلیعه امید» را، نه «دیده بان ایران» است و نه «روشنگر فردا»، نه «کلید» دارد و نه «نکته» و «امید»، نه «صدای زنان» دارد و نه «صدای زنده»، نه «نسیم بیداری» دارد و نه «صفیر حیات»، آن گویا «قهوه دان» «ساناز و سارینا» و «ویدا»ست.
روزنامه نگاری امروز ایران، بی «آرمان» است زیرا آن، نه «ابتکار» دارد و نه «خلاقیت» و «آفرینش»، نه می تواند «صدای عدالت» را بگستراند، نه می تواند در خدمت «فرهیختگان» باشد و نه می تواند به «فرهنگ آشتی» و «مردم سالاری» کمکی نماید. آن تنها «تماشاگر امروز» است و بس.
روزنامه نگار امروز «ایران» بی «آرمان» است، زیرا، «آفتاب اقتصادی» آن رو به غروب است، یعنی «قلک» آن بی «پول» است و چون بی «پول» است، بالاجبار مورد «حمایت» «جهان اقتصاد» است و چنین است که، نه «فرصت» دارد «رو به رو»ی «دریای اندیشه» بنشیند و نه «رخصت» دارد تا درباره «جامعه سالم» «اندیشه» کند. آن تنها در پی «فندق» و «آب نبات» است.
روزنامه نگاری امروز «ایران»، بی «آرمان» است، زیرا آن بی«همگام با کشاورزی» است، نه نگاهی به «کشاورزی و غذا» دارد نه توجهی به «دامپروری» و «دامپروران»، نه به «سرمایه گذاری» اهمیتی می دهد و نه به «کار و کارگر» و «ثروت». «اخبار صنعت» آن نیز بیشتر شبیه «جدول سرگرمی» و «اتل متل» است که خواننده را به یاد «جارچی مبارکه» می اندازد.
روزنامه نگاری امروز «ایران»، بی «آرمان» است، اگر هم آرمانی دارد، آن «چلچراغی» از «آرمان روابط عمومی» است، که در «پرتو» آن، «آرمان ملی» و «آرمان روز» به «مناقصه و مزایده» گذاشته می شوند و بدین گونه است که روزنامه نگاری بی «آرمان»، نه می تواند برای«جامعه» و «نسل فردا»، «نشاط» داشته باشد و نه، می تواند برای روزنامه نگار «افتخار» آفرین باشد و نه برای مخاطب «اعتماد» ساز.
روزنامه نگاری امروز «ایران»، بی «آرمان» است، انگار «کائنات» دست به دست هم داده اند تا روزنامه نگاری ایران در «عصر امروز» بی «آرمان» و بی «هدف» باشد، یعنی آن فقط به «شمالگردی» بپردازد و یا از «خرداد» تا «امرداد»، تنها درباره «زندگی ایده آل» و «هنر آشپزی» و «سودوکو»، «انشاء» کند و حتی بر آن نام «خلاقیت» نیز بنهد.
روزنامه نگاری ایران در «روزگار ما» اگر «آرمان» دارد آن باید به جای نشستن در «سایه» و نوشیدن «قهوه»، «جاده سبز» و راه «توسعه» و «سیمای شهر» را نشان دهد، باید میان «شهروند»ان «وفاق» و «همدلی» ایجاد نماید، باید «حلقه وصل» میان هم«وطن امروز» باشد، باید «هنرمند»انه از «فرصت امروز» استفاده کند و «زندگی مثبت» را میان «همشهری» ها «بشارت» دهد، باید میان «ملت»، «همبستگی» ایجاد کند، باید برای «جوان» و «جوانان» و «آتیه» «زنان امروز» «اندیشه» نماید.
روزنامه نگاری ایران در «روزگار ما» اگر آرمان دارد آن باید «عهد پیمان» ببندد تا در «شرق» ننشیند و به «غرب» بنگرد و یا «سرنخ» به دشمن دهد، بلکه آن باید «خردورز»ی پیشه کند و با «گشت و گذار» در «اخبار» «ایران و جهان» و «کائنات»، «پیام زمان» را «پایش» کند.
روزنامه نگاری ایران در «روزگار ما» اگر آرمان دارد آن باید، به جای «کسب و کار» و «امتیاز» و «تجارت»، با «خبر» و «اطلاعات» و «گزارش» به «اقتصاد پویا» و «استقلال» دست یابد تا به «ستاره» و «یاقوت» حرفه ها تبدیل گردد.
آری! روزنامه نگاری امروز «ایران»، بی «آرمان» است، در بی آرمانی روزنامه نگاری امروز ایران، همین بس، که کافی است تنها به اسامی آنها بنگری، اسامی که، «دنیای تمبر» اند، نه «تعادل» دارند و نه «سایه»، نه «حرف» دارند نه «فراحرف»، نه «موج» دارند نه «نیرو»، و چگونه انتظار داری که در «عصر اندیشه»، «نابغه» های چون «ساناز و سارینا» و «ویدا» با «قهوه» از «ساحل صدف» درباره «اقتصاد ملی» و «معیشت» و «عزت» و «جامعه فردا» و «قانون»، «گفتگو» نمایند و یا درباره «نوآور»ی و «ارزش ها» «کولاک» کنند؟
دکتر عباس اسدی - دانشیار گروه روزنامه نگاری دانشگاه علامه طباطبایی / فارس
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد