اگر این عبارات سیاسی را بخواهیم با زبان سینما توضیح دهیم، مهمترین محل ارجاع، فیلم «لورنس عربستان» است که با تاکید بر تکثرافزایی میان مسلمانان، امپراتوری عثمانی را چند پاره کردند. یکی از ترفندهای مهم دولتهای غربی در 500 سال اخیر تمرکز بر اجرایی شدن تجزیه کشورهای اسلامی است. امپراتوری مسلمان عثمانی که از نظر وسعت شامل آناتولی، سوریه، فلسطین، عراق، ارمنستان در آسیا، و مصر و لیبی در آفریقا، و بلغارستان، یونان، صربستان، آلبانی، بوسنی و رومانی در اروپا، میشد تا نزدیکی شهر وین (پایتخت امپراتوری هابسبورگ) امتداد داشت، بخش عمده سرزمینهای جنوب دریای مدیترانه و شبهجزیره عربستان را دربرمی گرفت و از شمال به رود دن و از شرق به مرزهای ایران محدود بود. از منظر اروپاییان غربی این دولت مهمترین تجلی تمدن اسلامی بهشمار میرفت. بهترین نحوه اجرا برای تجزیه، تمرکز بر تحریک عقیدتی و تحرک اقلیتی بود. فیلم «لورنس عربستان» ساخته دیوید لین بخوبی روند تجزیه را با اتکا به مولفههای ذکر شده، به تصویر میکشد. اما در 40 سال اخیر این روند پس از سقوط بلوک شرق دوباره احیا شده و بدین سان طالبان میرود، القاعده میآید. القاعده میرود، جبهه نصره میآید. آن یکی میرود داعش میآید. داعش میرود و احتمالا یکی دیگر جانشیناش میشود؟ مستند حرمان ساخته متفاوت حمید عبداللهزاده، به تبیین گستردگی ناگهانی داعش و حمایت مقدماتی مردم عراق از این ارتش تروریستی میپردازد.
«حرمان» زمینه بروز خشونت و بیعدالتی را در نسبت با اقلیتهای قومی و مذهبی ارزیابی میکند و اقبال مردم در نخستین سال بروز و قدرت گرفتن ارتش تروریستی داعش را به بخشی از غفلتهای حاکمیتی در عراق نسبت میدهد. «حرمان» یک سوال کلیدی مهم طراحی میکند. نخستین پرسش جدی مستند این است که چه عواملی در پیدایش داعش نقش داشتهاند؟ مستند حرمان که امروز در جشنواره عمار نمایش داده میشود، دقیقا روی مساله اقلیتها انگشت میگذارد و تصاویری دقیق و حرفهای از بروز ناعدالتی قومی و اقلیتی را به تصویر میکشد. عراق پس از صدام همچنان میتواند زمینه بروز رخدادهای تراژیکی مثل ظهور و بروز داعش توام با خطر تجزیه طلبی باشد و نگاه مردمشناختی کوتاه اما موجز فیلم حرمان، میتواند بر مخاطبانش تاثیر فوقالعادهای گذارد که بر اساس قرائت رسمی در کشور و زاویه غیرخبری، ظهور و بروز این گروهک تروریستی را بررسی میکند.
فیلم زاویه دیدش را برای منصفانه بودن به سویه مناسبی هدایت میکند و بسیار منصفانه و با یک راوی اهل تسنن، منطق توسعه مردمی داعش را در قالب اقلیتها بررسی میکند. نسبتها در این اثر متفاوت کاملا دقیق است، از یکسو ارتشافزایی داعش از طریق اروپا صورت میپذیرد و مردمانی که از تکثر غیرجامع مسیحی خسته شدهاند و مدرنیته آنها را به سوی معنویتهای جعلی کشانده، در نهایت با معنویت جعلی داعش گره خوردهاند. سوی دیگر ماجرا، اقلیتها در ایران، سوریه، افغانستان و پاکستان هستند که هژمونی داعش را تشکیل میدهند.
در بخش مهمی از مستند حرمان خواهیم دید که داعش با ابزار تبلیغاتی رسانهای مدرنی که در اختیار داشت، در ابتدا خودش را به عنوان ناجی اقلیتها و اهل تسنن در عراق معرفی میکند و رشد این فرقه تروریستی با انگشت گذاشتن روی اقلیتها توسعه پیدا میکند. «حرمان» دست به یک تبار شناسی منطقی در مورد اهل سنت میزند و بدینسان زیر ساختهای اجتماعی بحران داعش را از زوایای کاملا میدانی بررسی میکند.
نکته مهم این است که روای مستند اهل تسنن و از اهالی شهر مرزی مریوان است و کنجکاوی فراوانی نسبت به فعالیتهای گروهک تروریستی دارد و از سوی دیگر انتخاب زاویه دید فردی که مستند را برای مخاطب روایت میکند، اهمیت بسیار فراوانی در قضاوت مخاطب دارد.
«حرمان» حمید عبدالله زاده در مورد ریشههای این گروهک تروریستی، قضاوتی فراتر از آنچه در اخبار به صورت رسمی و کلیشهای ارائه میشود در اختیار مخاطبش قرار میدهد.
لیلا شعبانی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد