ساعت 3 و 50 دقیقه بامداد 29 فروردین 92، زن میانسالی با صدایی از خواب بیدار شد. او در تاریکی شب، سایه دو مرد را دید که وارد خانه شده و خود را به اتاق پسرش رساندند. زن میانسال هنوز گیج خواب بود که با صدای شلیک گلولهای به خود آمد. مردان ناشناس که صورتهایشان را در تاریکی شب پوشانده بودند بعد از این شلیک بلافاصله خانه را ترک کردند.
زن میانسال به محض ورود به اتاق پسرش با بدن نیمه جان او مواجه شد. مردان ناشناس به پسرش شلیک کرده بودند و بهروز خونین روی زمین افتاده بود.
مرگ در راه بیمارستان
با سر و صدای زن میانسال، همسایهها به کمک بهروز آمدند و موضوع به اورژانس و پلیس اعلام شد. قبل از رسیدن اورژانس مرد جوان که به سختی نفس میکشید، مدعی شد عاملان قتل را شناسایی کرده و یکی از آنها نظیف بوده است. با حضور ماموران امداد و نجات مرد جوان به بیمارستان منتقل شد، اما در راه بیمارستان تسلیم مرگ شد. مرگ پسر جوان بلافاصله به بازپرس کشیک قتل مشهد و تیم تحقیق اعلام شد. تیم بررسی صحنه جرم راهی محل حادثه که یکی از روستاهای اطراف مشهد بود شدند تا به رازگشایی این جنایت بپردازند.
خودروی واژگون متهمان
درحالی که بهروز قبل از مرگش عامل جنایت را معرفی کرده بود، اما کارآگاهان برای اطمینان از ماجرا به تحقیقات میدانی پرداختند. در بررسیهای صورت گرفته کارآگاهان سراغ همسایگان رفتند و به تحقیق از آنها پرداختند. در این تحقیقات آنها به سرنخی رسیدند که به متهمان نزدیک شدند. در تحقیقات مشخص شد لحظاتی قبل از این جنایت، خودروی پرایدی با سه سرنشین در مقابل خانه بهروز توقف کرده که چهار مرد ناشناس سرنشین آن بودند.
با مشخص شدن این موضوع، طرح مهار گذاشته شد و کارآگاهان جنایی در اطراف مشهد و در حوالی روستایی که محل جنایت بود، موفق شدند خودروی متهمان فراری را در حالی که واژگون شده بود کشف کنند.
سرقت خودرو
بلافاصله شماره پلاک خودروی پراید استعلام و مشخص شد خودروی پراید چند شب قبل از مقابل خانهای به سرقت رفته است. از سویی صاحب خودرو این سرقت را به پلیس گزارش کرده بود و بررسیها نشان میداد او در این ماجرا نقشی ندارد.
همچنین مشخص شد بهروز بتازگی با زن جوانی بهنام شهناز عقد کرده است. این درحالی بود که همسر سابق این زن
چند بار بهروز را تهدید کرده بود که اگر شهناز را طلاق ندهد برای او اتفاقات بدی رخ خواهد داد. این درحالی بود که نظیف یکی از دوستان صمیمی همسر سابق شهناز بود و این احتمال که او در این جنایت دست داشته باشد، پررنگتر شد.
سرنخی از متهمان
با مشخص شدن این موضوع و احتمال ارتکاب قتل از سوی همسر سابق شهناز و نظیف تحقیقات روی این موضوع متمرکز شد. در ادامه سرنخهایی به دست آمد که نشان میداد همسر سابق شهناز دستور این جنایت را صادر کرده و عامل اصلی این قتل نظیف است.
تحقیقات برای دستگیری عاملان این جنایت ادامه یافت، اما در بررسیها مشخص شد که عامل اصلی این جنایت پس از قتل به کشور خود بازگشته است.
بازگشت به ایران
دو سال از این جنایت گذشته بود که کارآگاهان پلیس در تحقیقات خود دریافتند نظیف و همدستانش به ایران بازگشتهاند. با به دست آمدن این موضوع کارآگاهان وارد عمل شدند و متهمان این پرونده به دام قانون افتادند.
اعتراف به جنایت
نظیف زمانی که مقابل بازپرس جنایی قرار گرفت به قتل اعتراف کرد و گفت: یکی از همولایتیهایم مدتی قبل به خاطر اختلافاتی که با همسرش داشت او را طلاق داد. بعد از مدتی مقتول همسر دوستم به نام شهناز را به عقد خود درآورد. دوستم از این که همسرش ازدواج کرده خیلی ناراحت بود و سعی میکرد کاری کند بهروز همسر سابقش را طلاق بدهد.
او ادامه داد: اما مقتول راضی نمیشد، به همین دلیل دوستم تصمیم گرفت بهروز را از سر راهش بردارد. او سراغم آمد و موضوع را مطرح کرد و من هم به خاطر رفاقت و این که هم ولایتیام به خواسته اش برسد با او همکاری کردم. برای این کار نیاز به افراد دیگری هم بود و از دو نفر از دوستانم کمک خواستم. چند شب قبل از جنایت، خودروی پرایدی را از مقابل خانهای سرقت کردیم. بعد از آن من و شوهر شهناز و دو دوست دیگرم راهی محل سرقت شدیم.
متهم جوان گفت: یکی از همدستانم در خانه را باز کرد و همراه همسر سابق شناز وارد خانه شدیم. زمانی که به اتاق خواب مقتول رسیدیم او متوجه حضور ما شد و بلافاصله چراغ را روشن کرد. با این که نقاب زده بودیم او ما را شناخت و شروع به سر و صدا کرد که به طرفش تیراندازی کردیم و خودمان را به همدستان دیگرمان که داخل خودروی پراید بودند، رساندیم. سوار بر خودروی پراید از محل حادثه فرار کردیم که در مسیر به خاطر سرعت بالا تعادل ماشین از دستمان در رفت و واژگون شد. بعد از آن مجبور شدیم با خودروهای بین راهی خودمان را به مشهد برسانیم و بعد هم از کشور خارج شدیم. تصور میکردم آبها از آسیاب افتاده است و به همین دلیل به ایران برگشتیم که دستگیر شدیم.
با اعتراف مرد افغان و همدستانش به جنایت آنها با قرار بازداشت موقت روانه زندان شدند. در حالی که بررسیها در این خصوص ادامه داشت مادر مقتول به دادسرا رفت و زمانی که در مقابل بازپرس کاظم میرزایی قرار گرفت، گفتبرای رضای خدا از خون پسرش میگذرد و متهم اصلی این پرونده را قصاص نمیکند.
به دنبال رضایت زن میانسال، پرونده این جنایت از سوی بازپرس جنایی کیفرخواست خورد تا متهمان از نظر جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه بروند.
امیرعلی حقیقتطلب
ضمیمه تپش جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد