چرا ترامپ در شرایط کنونی در خصوص انتقال سفارت آمریکا به قدس و به تبع آن به رسمیت شناختن بیتالمقدس به عنوان پایتخت اسرائیل تصمیم گرفت؟
اتفاقاتی که در منطقه در حال شکلگیری است و مسائلی که پس از حوادث سوریه و عراق رخ داده همه زمینهساز اقدامات بازیگران عرصه بینالمللی در حوزه خاورمیانه است. اوضاع کشورهای مسلمان در غرب آسیا به صورتی شکل گرفته و پیش میرود که زمینه اقداماتی مانند تصمیم ترامپ در اعلام انتقال سفارت آمریکا از تلآویو به بیتالمقدس را فراهم کرده است. طبیعتا از وضعیت موجود، یعنی تفرقه میان کشورهای اسلامی، کسانی سود میبرند که از قبل نقشههایی برای خاورمیانه طراحی کرده و مترصد فرصتی برای اجرای آن نقشهها بودند. در واقع، جمهوریخواهان و ترامپ پس از اتفاقات و تحولات منطقه فرصت را مغتنم شمردند تا پس از 20 سال از تصویب کنگره آمریکا، اهدافی را که برای آن برنامهریزی کرده بودند محقق سازند.
این تصمیم چه تبعاتی در منطقه خواهد داشت؟
رفتار ترامپ برای اجرایی کردن اقداماتش پیامدهایی مختلف در منطقه به وجود خواهد آورد که هم میتواند جنبه مثبت داشته باشد و هم منفی. عادیسازی و جا انداختن این موضوع در میان کشورهای مختلف دنیا برای تغییر مکان سفارت، نیاز به یک پیشقراولی داشت تا برای نخستین بار دست به این اقدام بزند. آمریکا حاضر به انجام این کار شد و با طرح آن، زمینه را برای پیوستن تدریجی کشورهای دیگر در یک فرآیند بلندمدت فراهم کرد. این امر، بعد منفی تصمیم ترامپ است. اما جنبه دیگر، به وضعیت کشورهای منطقه برمیگردد. سالها بود که مسأله فلسطین در عرصه رسانهای و افکار عمومی فراموش شده بود و فضا به سوی مسائلی دیگر از جمله اختلافات بین کشورهای مسلمان پیش میرفت. این اقدام ترامپ زمینههایی برای همگرایی میان برخی سیاستهای کشورهای منطقه فراهم کرد بویژه میان کشورهایی که زمینه سرسپردگی کمتری نسبت به ایالات متحده دارند در همین کنفرانس سازمان همکاریهای اسلامی شاهد چنین موضوعی بودیم. بر این اساس، فضا برای طرح مساله فلسطین در صدر اخبار جهان فراهم شد. اگر این امر تداوم یابد زمینهساز اقدامات بعدی علیه رژیم صهیونیستی خواهد بود.
برخی از کشورهای حاشیه خلیجفارس درصدد ایجاد رابطه با رژیم صهیونیستی بودند. آیا تصمیم ترامپ سبب میشود که آنها برای وجهه داخلی خود هم که شده از ارتباط با اسرائیل صرف نظر کنند؟
کشورهای حاشیه خلیجفارس مدتها بود که برای عادیسازی روابط خود با رژیم صهیونیستی، اقداماتی را به صورت مخفیانه انجام میدادند و برخی نیز حتی به ایجاد روابط اقتصادی با این رژیم دست زده بودند. اما اوضاع منطقه و جبههبندیهای موجود بویژه با رهبری عربستان سعودی، این تصور را نزد آنها که معمولا فاقد مشروعیت مردمی هستند بهوجود آورده که با نزدیک شدن با لابی صهیونیستی در آمریکا و رژیم صهیونیستی میتوانند زمینه مشروعیت بیرونی برای خود فراهم کنند. به عنوان مثال، کشوری مانند بحرین نیاز به حمایتهای آمریکا دارد. بر این اساس به نظر میرسد اقدامات این کشورها در راستای اهداف نظام سلطه است،گرچه گاهی با ملاحظات خاصی همراه است.
با توجه به تحولات اخیر پیشبینی شما از آینده قدس و فلسطین چیست؟
برای قدس و فلسطین میتوان آیندههای مختلفی متصور بود. اگر کشورهای اسلامی و مسلمانان بتوانند بر مشکلات و مسائل خود فائق شوند، طبیعتا زمینه اقدام بزرگی را فراهم خواهند کرد. اگر اینگونه نباشد و از این فرصت که به یک خیزش عمومی در منطقه بدل شده استفاده نشود، متاسفانه شاهد دور دیگری از مسائل ناگواری خواهیم بود که برای فلسطین رخ داده است. آنچه میتواند آینده موفق قدس را رقم بزند، خیزش عمومی مردم منطقه است که نخست از توطئه صهیونیستها آگاه شوند و در مرحله بعد این آگاهی را سرلوحه حرکت علیه رژیم صهیونیستی و محدود کردن این رژیم قرار دهند تا در نهایت به سمت نابودی این رژیم پیش روند. این امر نیاز به یک اقدام سیاسی دسته جمعی و خیزش عمومی دارد که به نظر نمیرسد در آینده کوتاه مدت رخ دهد، اما در میان مدت و بلندمدت میتوان افقهای روشنی برای آن ترسیم کرد.
کمیل انتظاری
جهان
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد