با فریدون فرهودی، فیلمنامه‌نویس سینما و تلویزیون

تنهایی در جمع خانواده، بدترین نوع تنهایی است

فریدون فرهودی سال‌‌هاست برای سینما و تلویزیون فیلمنامه می‌نویسد. تم بیشتر داستان‌‌های او خانواده است، خانواده‌هایی که با بحرانی روبه رو می‌شوند و بعد از پشت سرگذاشتن چالش‌هایی، آرامش به آنها روی خوش نشان می‌دهد. فرهودی یکی از سازندگان سریال آینه نیز هست که دهه 60 از تلویزیون پخش می‌شد و طرفداران زیادی داشت. از دیگر کارهای این فیلمنامه‌نویس می‌توان به سریال‌های آرام می‌گیریم، بازگشت به خانه، دختری با کفش‌های کتانی، تکیه بر باد و ... اشاره کرد.با فرهودی درباره خانواده‌های دیروز و امروز هم‌صحبت شدیم.
کد خبر: ۱۱۰۳۰۹۹

از سال‌هایی که در دهه 60 سریال آینه را می‌ساختید تا به امروز ساختار خانواده‌های ایرانی چه تغییراتی کرده است؟

این یکی از بحث‌های جدی جامعه‌شناسی است، اما اگر بخواهیم از منظر رسانه‌ای به آن نگاه کنیم، عمده تغییرات در حوزه دریافت اطلاعات است. اینترنت و شبکه‌‌های ماهواره‌ای باعث شده مردم مدام در معرض اطلاعات جدید قرار بگیرند، دامنه این بمباران اطلاعاتی وسیع است و اولین جایی را که دستخوش تغییر کرده، خانواده به معنای عام آن است. اکنون مثل سابق یا همان دهه 60 که ما سریال آینه را کار می‌کردیم آدم‌ها احساس نیاز به یکدیگر نمی‌کنند.

ارتباطات در شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی آنقدر گسترده است که آدم‌ها دیگر نیازی نمی‌بینند خود را مقید خانواده کنند.همین باعث صدمه به ساختار خانواده شده و روابط بین اعضای خانواده کمرنگ شده است.البته از آن طرف هم باید به این نکته توجه داشت که دسترسی به اطلاعات باعث شده دانش و ‌آگاهی مردم بیشتر شود و عده‌ای به وسیله همین موضوع، آگاهی سطح روابط خانوادگی را افزایش داده و جلوی آسیب‌پذیری آن را می‌گیرند.

در دهه 60 و در سریالی مانند آینه، تلاش می‌شد رابطه بین اعضای خانواده اصلاح شود، اما امروزه با آدم‌هایی روبه‌رو هستیم که زیر یک سقف زندگی‌ می‌کنند، اما هر کدام مثل یک جزیره تنها هستند! در صورتی‌که مهروزی و دریافت محبت یکی از تعاریف اصلی خانواده است، این چالش را چگونه می‌توان مدیریت کرد؟

خانواده از همین بخش آسیب‌دیده و به همین دلیل است که بنیان آن مثل سابق محکم نیست.در دهه 60 و همان سریال آینه که ما حرفش را می‌زنیم تصویری که ارائه می‌شد، بیشتر خانواده‌ها را شامل می‌شد.اما الان آنقدر تنوع زیستی و شیوه زندگی متنوع شده که نمی‌توان آنها را در یک سریال نشان داد. در آن زمان تنها زندگی کردن یک پدیده نادر بود، اما اکنون بیشتر جوان‌ها مایلند تنها زندگی کنند و بافت خانواده از این نظر هم دچار تغییر شده.این تغییرات هر چند مثبت نیست اما باید پذیرفت اتفاق افتاده و جامعه ما به آن مبتلا شده است. بهتر است همه طیف‌ خانواده‌ها و مردم در آثار تلویزیونی و بخصوص سریال‌ها بازتاب پیدا کنند، اما این کار تقریبا شدنی نیست!

شاید به همین دلیل هم هست که مردم، خودشان را در سریال‌ها و آثار نمایشی نمی‌بینند و این یکی از دلایلی است که سریال‌ها با ریزش مخاطب
روبه رو شده است.در دهه شصت خانواده‌‌های سریال آینه با بیشتر مردم جامعه قابل انطباق بود و همین کار تلویزیون را ساده‌تر کرده و لازم نبود که بیشتر سوژه‌ها و داستان‌ها دچار ممیزی شوند اما الان آن‌قدر انواع زندگی‌های جامعه ما متنوع شده که تلویزیون در جاهایی نمی‌تواند به آنها بپردازد و مجبور است برخی داستان‌‌ها را حذف کند.

سال 2013 فیلمی به نام او (Her) درباره تنهایی آدم‌ها در عصر ارتباطات ساخته شد که بازتاب‌های زیادی در سراسر دنیا داشت،آیا به نظرتان ما هم دچار این نوع تنهایی شده‌ایم؟

این نوع تنهایی در کشور ما هم رخ داده است اما آنچه که اعضای یک خانواده را دور هم نگه داشته، شاید نیاز‌های مالی است. الان خانواده‌‌های ما با این مشکل روبه‌رو هستند که به دلایل مسائل اجتماعی و مالی نمی‌توانند مستقل شوند و در کنار خانواده می‌مانند اما روابط فضای مجازی را گسترش می‌دهند که اتفاقا این آسیبش از آسیبی که شخصیت فیلم «او» دچار آن شده بود، خیلی بیشتر است! چون این نوع روابط افسار گسیخته است. الان دیگر نمی‌توان درباره آدم‌هایی که با آنها از طریق شبکه‌های اجتماعی ارتباط داریم، قضاوت کنیم چون واقعیت آنها را نمی‌شناسیم و این خطرناک است. وقتی آدم‌ها در کنار خانواده یا دوستان احساس تنهایی می‌کنند و به شبکه‌های اجتماعی پناه می‌برند، باورشان نسبت به رابطه درون خانوادگی یا دوستی و رفاقت بشدت کم می‌شود و این آدم‌ها را به ورطه‌های بدی می‌کشاند. معتقدم تلویزیون بهتر است تنوع خانواده‌ها و آدم‌ها را در آثار نمایشی خود پوشش دهد. وقتی آدم‌ها خودشان را در قالب شخصیت‌های داستانی ببینند می‌توان به آنها راهکار هم ارائه داد.

پس شما معتقدید که تلویزیون نباید فقط به ارائه زندگی‌ها اکتفا کند و باید راهکار هم نشان دهد؟

به نظرم دادن راهکار البته نه به صورت مستقیم و گل‌درشت، لازم است. در همه دنیا کار تلویزیون در کنار نشان دادن واقعیت، ارائه راهکار هم هست چون تلویزیون درون خانواده است و حتی الان دیگر به یکی از اعضای خانواده تبدیل شده است.اما نباید این راهکارها شکل نصیحت به خود بگیرد و دو تا آدم مقابل هم قرار گیرند و گفت‌وگوهای طولانی بین آنها برقرار شود، گفت‌وگوهایی که شکل پند و اندرز دارد و مخاطب را از اثر دلزده می‌کند. تلویزیون در کنار نشان دادن بحران یا باید راهکار معرفی کند یا حداقل یک راه درست را به بیننده نشان دهد. تلویزیون اگر دایره تنوع خانواده‌‌های آثار نمایشی خود را گسترده‌تر کند، می‌تواند به درون خانواده‌‌های بیشتری راه پیدا کرده و به آنها حداقل اصلاح مسیر زندگی را نشان دهد.اتفاقا وقتی بحران خانواده وسیع شده و به مرز هشدار رسیده رسانه‌‌ها، سینما و تلویزیون باید فعال‌تر وارد موضوع شوند و به حل چالش و بحران کمک کنند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها