به بهانه اکران مستند «صفر تا سکو»

افسانه 3 خواهر

شهری کوچک در مرکز ایران با مردمانی سختکوش و هوایی بس ناجوانمردانه سرد و داستان سه خواهر و رسیدن به جایی که می‌توانند افتخار کشورشان در جهان باشند.
کد خبر: ۱۱۰۲۴۷۰

این داستان فیلم مستند «صفر تا سکو» به کارگردانی سحر مصیبی است که تهیه‌کننده‌ای نام‌آشنا به نام مهتاب کرامتی را هم در کنار خود دارد. صفر تا سکو از چند نظر فیلم مهمی است. این اهمیت البته جدای از ارزشگذاری‌های فنی یک فیلم مستند است و بیشتر به سوژه و جسارت فیلمساز باز‌می‌گردد. فیلمی که در قسمت‌های مهمی از داستان هیجان‌انگیزش در سایه موضوع قرار می‌گیرد و بیننده قطعا در قسمت‌هایی از فیلم فراموش می‌کند با یک اثر مستند روبه‌روست.

یک اتفاق خوب

به نظرم مهم‌ترین اتفاق فیلم صفر تا سکو، اکران یک مستند در سینماهای ایران و استقبال نسبتا مناسب از آن است. این موضوع می‌تواند به شکل مثبتی راه را برای بقیه مستندهای ایرانی و اکران آنها باز کند، اما باید توجه داشته باشیم که صفر تا سکو مستندی است که داستان هیجان‌انگیزی را روایت می‌کند و همین نکته باعث جذب مخاطب می‌شود و قاعده کلی بر آن است که اساسا فیلم مستند کار بسیار سختی برای رسیدن به اکران عمومی دارد. این راه دشوار در نگاه اول به عادت دیرینه مخاطب ایرانی برای دیدن داستان و قصه بر روی پرده سینما باز‌می‌گردد و در نگاه دوم به عدم ریسک‌پذیری سینمای ایران، اما در صفر تا سکو این خطر پذیری جواب می‌دهد و اتفاقا واکنش‌های درون سالن سینما دقیقا مشابه یک فیلم داستانی است. جایی که هم بیننده را می‌خنداند و هم به گریه می‌اندازد‌. این واکنش‌های احساسی در فیلم می‌تواند باعث به وجود آمدن خاطره‌ای خوب از دیدن یک فیلم مستند باشد و به نظر مهم‌‌ترین دستاورد صفر تا سکوست.

فرار به سوی پیروزی‌!

بدون هر گونه تعارف باید گفت سینمای ایران در زمینه ساخت فیلم‌های ورزشی بسیار ناتوان است و حاصل معمولا چیزی شبیه فاجعه می‌شود. این اتفاق در نگاه اول به ناتوانی فیلمسازان داخلی برای نمایش تصویر یک قهرمان و پس از آن ضعف قهرمان‌سازی در سینمای کشورمان باز‌می‌گردد، یعنی ما هرگز نتوانسته‌ایم قهرمانان المپیک یا مسابقات جهانی را که اتفاقا کم هم نیستند بر روی پرده سینما بازسازی کنیم.ذکر این نکته خالی از لطف نیست که چندی پیش مستندی درباره مشهورترین بازگشت نتیجه‌های تاریخ فوتبال از تلویزیون پخش می‌شد و جالب اینجاست که برای هر کدام از این اتفاقات تاریخی یک یا چند فیلم سینمایی ساخته شده است. فیلم‌هایی بر مبنای روحیه جنگجویانه و تلاش برای پیروزی که حالا گوشه‌ای از آن در صفر تا سکو وجود دارد. اینجا سه خواهر ووشو‌کار تا جایی که در توانشان است برای پیروزی می‌جنگند و فیلمساز با هوشمندی اساس فیلمش را بر روی همین نکته قرار داده است. شهربانو، سهیلا و الهه منصوریان در لحظه لحظه فیلم برای پیروزی و بهتر شدن تلاش می‌کنند و از آن حرف می‌زنند و همین نکته باعث می‌شود از همان ابتدای فیلم مخاطب با این سه خواهر همراه شود.این روحیه رقابتی دقیقا همان نکته‌ای است که در تمام فیلم‌های ورزشی دنیا وجود دارد‌. به یاد بیاوریم سکانس زیبای فیلم فرار به سوی پیروزی ساخته نوستالژیک و جاودانه جان هیوستون را که در بین دو نیمه و زمانی که همه چیز برای فرار تیم فوتبال اسرای جنگی مهیاست، آنها می‌مانند و می‌جنگند تا میدان مبارزه خالی را خالی نکرده باشند. صفر تا سکو از جهت دریافت و انتقال پیام رقابت و تلاش شرافتمندانه قهرمانانش فیلمی موفق است که توانسته ایده ابتدایی را به تصویر بکشد.

3 زن‌!

خواهران منصوریان در فیلم صفر تا سکو با وجود خشونت تمرینات و مسابقات ووشو و حتی ظاهر متفاوتی که دارند، سه زن هستند. با تمام ویژگی‌های زنانه و در جاهایی از فیلم در نقش همسر و دختر همان قدر عاطفی و مهربانند که یک زن و دختر کاملا معمولی. آنها در مواجهه با داستان پدرشان اشک می‌ریزند و وقتی از اردوی تیم ملی حذف می‌شوند مانند یک دختر کوچک به خواهر بزرگ‌تر پناه می‌برند، اما به عقیده نگارنده شاهکار این سه خواهر جدای از مدال‌ها و تلاش‌هایشان لحظه‌ای است که برای حفظ آبروی خانواده، مادر و داشتن خانواده‌ای مستقل، مجلس عزای امام حسین(ع) راه می‌اندازند و به عزاداران غذای نذری می‌دهند. فیلمساز این جا کاملا هوشمندانه با آنها همراه می‌شود و مخاطب در می‌یابد این سه، در حقیقت ادامه شرافت و نجابت مادرشان هستند که با وجود همه سختی‌ها و مشکلات بچه‌هایش را به جایی رسانده که مایه آبروی شهر و کشورشان باشند. این نگاه درست که موضوع را جنسیتی نمی‌کند، اما در بستری زنانه قصه روایت می‌شود، بشدت قابل احترام است آن هم در سینمایی که برخی به دنبال صدور بیانیه‌های فمینیستی کاسبکارانه برای خودشان هستند و از این منظر صفر تا سکو و اساسا موضوع خواهران منصوریان بیش از آن که فیلمی زنانه یا مردانه باشد، انسانی است.

با سوژه زندگی کن!

صفر تا سکو با آن که فیلمی سراسر زندگی و سرشار از لحظه‌های ناب است اما آشفتگی روایی دارد. فیلمساز در مواجهه با سه خواهر مجبور است در زمان‌های مختلف دو نفر از آنها را رها کند و سراغ یک خواهر برود اما جاهایی که این سه با هم هستند یا به مادرشان پرداخته می‌شود فیلم به‌وضوح قدرتمند تر است.فیلم با آن که درباره سه خواهر ووشوکار است اما زمانی که وارد روابط انسانی آنها می‌شود لحن متفاوت‌‌تری نسبت به بقیه اثر دارد و شاید این نکته و رویکرد را بتوان از محدودیت‌ها در نمایش دادن ورزش زنان دانست.

فیلمساز در صفر تا سکو به نظر زمان زیادی را با سوژه‌هایش گذرانده و حتی در مسابقات جهانی با شهربانو منصوریان همراه شده است، اما به عقیده نگارنده می‌شد فیلم را در چند فصل مختلف و مجزا روایت کرد که این نکته می‌توانست سر و سامانی به ساختار و رنگ آمیزی فیلم بدهد. توجه کنیم که اینجا در برخی قسمت‌ها حتی زوایای دوربین یکدست نیست و انگار از تصاویر شخصی سوژه‌ها استفاده شده است. نکته دیگر لحن شوخ و گرم بسیاری صحنه‌هاست که در کاراکتر شهربانو به عنوان خواهر بزرگ‌تر بیشتر به چشم می‌خورد و می‌توانست در کل فیلم وجود داشته باشد، چرا که در واکنش‌های مردم در سالن هم می‌شد دریافت در لحظه‌هایی که باوجود داشتن کوهی از مشکلات و گرفتاری‌ها باز هم این سه خواهر به مشکلات می‌خندند و می‌جنگند، فیلم ارتباط بسیار نزدیکی با آنها برقرار کرده و البته نباید از تلاش‌های فیلمساز برای بازسازی بسیاری از صحنه‌ها غافل شد که همراهی و بازی فوق‌العاده هر سه خواهر در نقش خودشان، بسیاری از صحنه‌ها را به یک اثر داستانی تبدیل می‌کند.

بهرنگ ملک محمدی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها