جام‌جم از لزوم توجه مجدد رسانه‌ها به موضوع زلزله کرمانشاه گزارش می دهد

دوباره کرمانشاه

فقط حدود دو هفته از زلزله مهیب و ویرانگر کرمانشاه گذشته است، با این حال خبر این حادثه تلخ و غمبار از صفحه یک بسیاری از روزنامه‌ها پر کشیده و اگر روی صفحه‌ای مانده، آنجاست که از وعده‌های مسئولان خبر می‌دهد. دیگر نه جایی برای نشستن روایت روزانه درد و رنج مردم زلزله‌زده در صفحات رویی و لایی روزنامه‌ها باقی مانده و نه جوش و خروشی در قلم خبرنگاران برای نوشتن از این درد و رنج. جوهر قلم‌های مشتاق برای روایت دنباله‌دار روزهای سختی که بر زلزله‌زدگان می‌گذرد، هر روز بی‌رنگ‌تر و کم‌جان‌تر می‌شود؛ حال آن‌که درد و داغ بی‌کسی و بی‌سرپناهی کم‌کم خود را نشان می‌دهد و مشکلات بزرگ و کوچک و پیدا و پنهان، آشکارتر می‌شود و جانفرساتر.
کد خبر: ۱۰۹۸۰۶۵

به گزارش جام‌جم، از زلزله 3/7ریشتری کرمانشاه، 18 روز می‌گذرد؛ 18 روز سخت، پرهیاهو و پرماجرا. 18 روزی که همه بودند، هم پس لرزه‌ها و تکان‌های بی امان و خرابی‌هایی که پایان نداشت و هم مردم و مسئولان و حجم کمک‌هایی که از زمین و آسمان؛ از عمق ایثار و همدلی ایرانیان می‌جوشید و دست به دست می‌شد تا دست هموطن زلزله‌زده‌ای را بگیرد. و البته برای همه اینها جایی بزرگ در صفحات روزنامه‌ها و مجلات و رسانه‌های مجازی و تصویری بود؛ جایی به بزرگی درد سنگین و داغ عظیم آنها که همه چیزشان را زیر آوار زلزله جا گذاشتند.

کمرنگ شدن پوشش رسانه‌ای؟

اما 21 آبان، روز آن واقعه تاریخی، دور و دورتر می‌شود و هر روز که از آن بیشتر می‌گذرد، برخی چیزها کم می‌شود و کمرنگ و برخی چیزها بزرگ و زیاد و پررنگ‌تر.

آنها که کم می‌شود و کمرنگ، چیزی است مثل سست شدن قلم خبرنگاران برای نوشتن و دوباره نوشتن از درد و رنجی که تمامی ندارد، یا تهی شدن تدریجی مطبوعات و رسانه‌ها از اخبار مردمی زلزله؛ اخباری که صدای رسای مردم بحران زده و بی خانمان باشد و پلی میان زلزله‌زدگان و مسئولان و هموطنان خیر و همدل. اما آنها که بزرگ و بزرگ‌تر می‌شود، چیزی است شبیه حس تنهایی، فراموشی، بی خانمانی، هجوم سرما و کمبود و نبود حداقل‌های یک زندگی ساده، که این روزها در مناطق زلزله‌زده بیداد می‌کند؛ مثل کمبود سرویس بهداشتی یا افزایش زباله و فاضلاب در مناطق زلزله‌زده که وزیر بهداشت و درمان کشور درباره آنها و پیامدهای ناگوارش هشدار داده است. یا مثل کانکس‌هایی که گذارشان هنوز به تمام مناطق ویران شده، نرسیده تا جلوی نفوذ سرمای استخوان سوز پاییزی به بدن خسته و بی رمق هموطنان زلزله‌زده روستاهای سرپل ذهاب و ثلاث و... را بگیرد.

یک چیز در این میان کم است؛ یک حلقه که رابطی شود میان این کمرنگ شدن‌ها و پررنگ شدن‌ها، چیزی که نگذارد حس همدلی و همکاری مردم و مسئولان و جوهر قلم مطبوعات کمرنگ شود و درد و رنج مردم بحران‌زده بیشتر و پررنگ‌تر.

جای خالی حرفه‌ای‌گری

عباس اسدی، استاد روزنامه‌نگاری دانشگاه علامه طباطبایی معتقد است این حلقه گمشده، اصلی است به نام حرفه‌ای‌گری در روزنامه‌نگاری که جایش امروزه در مطبوعات ما بسیار خالی است.

وی به جام‌جم می‌گوید: خبرنگاران، مطبوعات و رسانه‌ها می‌توانند و باید پلی نجات بخش میان مردم بحران‌زده در حوادث مختلف و مسئولان باشند و پیگیر رفع مشکلات مناطق بحرانی تا بهبود کامل شرایط. اما این مطبوعات و رسانه‌ها متاسفانه در کشور ما کارآیی خود را از دست داده و به دلایلی امروز نمی‌توانند در نقش و مسئولیتی که برایشان تعریف شده، عرض اندام کنند.

این استاد روزنامه‌نگاری، اولین و مهم‌ترین عامل تحلیل قوا و وظیفه ذاتی مطبوعات را تغییر شیوه کار آنها از مدل حرفه‌ای به سیستم کارمندی می‌داند و می‌گوید: «رسانه‌ها و مطبوعات ما حرفه‌ای عمل نمی‌کنند و خبرنگاران هم شبیه کارمندان شده‌اند، ساعت خاصی می‌آیند و می‌روند و سرماه حقوق می‌گیرند. در چنین شرایطی، یعنی وقتی که نگاه به مطبوعات، اداری و کارمندی باشد و رسانه، احساس تکلیف و مسئولیت نکند و رسالتش را گم کند، همین فضای فعلی ایجاد می‌شود. حرفه خبرنگاری و روزنامه‌نگاری درحالی در دنیا طرفدار و خریدار دارد که متاسفانه در کشور ما روبه افول گذاشته و فقط پوسته‌ای از آن مانده و عصاره‌اش نابود شده است.»

اسدی، آموزش نادرست روزنامه‌نگاری را هم یکی دیگر از عوامل افول و تحلیل قوای مطبوعات می‌داند و سخنش را با این مثال کامل می‌کند که مدام می‌گویند خبر باید تازه باشد و زلزله‌ای که دو هفته از وقوع آن گذشته، دیگر کهنه شده و نمی‌توان به آن پرداخت. درحالی که حادثه‌ای چون زلزله پر از خبر است و ظرفیتی بزرگ برای پرداختن دارد، اما نکته این‌است که روزنامه نگاران و روزنامه‌های ما بلد نیستند و آموزش ندیده اند و به خاطر نداشتن نگاه حرفه‌ای نمی‌توانند از زلزله دو هفته پیش و بی شمار موضوعات نهفته در آن خبر و مطلب بیرون بکشند. استاد روزنامه‌نگاری دانشگاه علامه طباطبایی، عامل بعدی ضعف در اطلاع‌رسانی مطبوعات را رکود و مشکلات اقتصادی روزنامه‌ها عنوان می‌کند.
« مطبوعات به دلیل تنگناهای اقتصادی حاضر نیستند به مناطق حادثه دیده خبرنگار اعزام کنند و این درحالی است که حتی نمی‌توانند از ظرفیت و توان خبرنگاران محلی استفاده کرده و آنها را خوب به کار گیرند.»

رسانه‌های گرفتار در بحران

اسدی معتقد است، بحران زلزله کرمانشاه نشان داد رسانه‌های ما امروز خودشان در بحران هستند و تیتر اصلی بحران در مطبوعات است و باید این بحران را حل کرد، زیرا کسانی که می‌خواهند به بحران‌های کشور رسیدگی کنند، خودشان امروز در بحران‌هستند.

به گفته وی، روزنامه‌ها امروز فقط به انعکاس اخبار صرف اکتفا کرده‌اند، آن‌هم اخبار مربوط به وعده وعید مسئولان، درحالی که این روزنامه نگاری نیست.

استاد روزنامه‌نگاری دانشگاه علامه طباطبایی می‌گوید: پرداختن به اخبار حوادث و بحران‌های طبیعی یا غیرطبیعی در روزنامه‌نگاری حرفه‌ای، چهار مرحله دارد؛ مرحله پیش از بحران، مرحله حین بحران، مرحله بعد از وقوع بحران و مرحله فیدبک‌های گرفته شده از بحران که مطبوعات ما در مورد زلزله کرمانشاه در مرحله بعد از بحران یعنی مرحله سوم ورود کردند و در همان مرحله هم به دلایلی خوب عمل نکردند. اما می‌توان دست‌کم در مرحله چهارم، یعنی مرحله فیدبک‌های بحران که اکنون در آن هستیم، بهتر عمل کنند، آن‌هم از طریق ورود دوباره به مناطق و میان مردم زلزله‌زده و شنیدن درد دل‌های مردم و گفتن و نوشتن از آنها و مهم‌تر از همه بیرون آوردن تناقضات احتمالی موجود از آنچه مسئولان می‌گویند و ترسیم می‌کنند و آنچه بر مردم می‌گذرد، بدون آن‌که به ورطه تکرار بیفتند و بلندگوی صرف مسئولان شوند.

اثری که رسانه‌های پیگیر دارند

فنون روزنامه‌نگاری حرفه‌ای که استادان حوزه روزنامه‌نگاری بر آن تاکید دارند را اگرچه امروز به صورت جامع و گسترده در همه مطبوعات نمی‌توان دید، اما شاید ردپایی از آن را در برخی مطبوعات و بویژه این روزها در فضای مجازی بتوان مشاهده کرد؛ مثل دو اتفاق روزهای اخیر یعنی نحوه حاضر شدن جهانگیری، معاون اول رئیس‌جمهور در یکی از چادرهای زلزله‌زده یا سخنانی که محمدباقر نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه در مورد اسکان موقت زلزله‌زدگان بر زبان راند. در هر دو اتفاق رسانه‌ها به معنای واقعی زبان دل مردم زلزله‌زده شده و تا جایی پیش رفتند که هر دو مسئول از نحوه رفتار و سخن خود عذر خواسته و درصدد جبران برآمدند، طوری که نوبخت تاکید کرد که همه کمک‌های بلاعوض وعده داده شده به زلزله‌زدگان پابرجاست. نمونه دیگر پیگیری‌های خبری که البته باز هم بیشتر در فضای مجازی تا مطبوعات رسمی منعکس شد و البته نتیجه بخش بود و همراه با واکنش مسئولان، موضوع دفن تعدادی از اجساد بدون گواهی فوت در برخی روستاها بود که تا همین یکی دو روز پیش از سوی مسئولان انکار می‌شد، اما اصرار و پیگیری رسانه‌ای نتیجه داد و مسئولان را مجبور به تشکیل کمیته‌ای درباره اجساد دفن شده بدون گواهی در مناطق زلزله‌زده کرد.

فاطمه مرادزاده

ایران

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها