در حدود یک ربع قرن خدمت در سازمان حفاظت محیطزیست، با اینکه میدانستم درگیری با متخلفان، بخشی اجتنابناپذیر از وظایف حرفهای ما تلقی میشود، همیشه آرزو میکردم هیچ گاه خبر جان باختن یک همکار یا حتی یک متخلف را نشنوم. اما امروز تعداد شهدای محیط بان به 120 میرسد حتی برای ما که 119بار نیز این خبر را شنیدهایم، دردش عادی نمیشود.
هر بار زانویمان را سست میکند و باران سوالهای بی پاسخ که چکار باید میکردیم که نکردیم؟ چکار باید کرد که این اتفاق تکرار نشود؟ و از آن مهمتر این که آیا کسی حواسش به بازماندگان هست؟ نه این چند روز هیجانی و احساسی، بلکه سال دیگر و سالهای دیگر آیا کسی آنها را میبیند؟ حرفشان و صدایشان را میشنود؟ و ابهامها و سوالهایی که کمتر به آن پرداخته میشود.
تجربه نشان داده است تفاوتی نمیکند چه کسی سکاندار سازمان باشد. در هر صورت سهم محیطبان گلوله است و نصیب خانوادههایشان، داغدار شدن و بیسرپرستی.
دردناکتر آنکه با هر حادثهای ایده پردازان، فصلی به ارائه تئوریهای تکراری میپردازند که سلاح را از محیطبان بگیرید تا دیگر کشته نشوند یا تجهیز محیط بانان را تا جایی گسترده میبینند که تصور میشود به جای کلاشنیکف و موتورهای فرسوده امروزی، مشکل ما با تیربار و تانک حل میشود. البته عنصر آموزش هم که اغلب اسیر غفلت مدیران میشود، چون پر هزینه و وقتگیر است.
در حالی که شنیدن اخبار ناگوار خشونت در جامعه عادی شده و روزی چند نفر پس از یک تصادف ساده، برخورد تنه به تنه در پیاده رو، مجادله قبل و بعد از یک شهرآورد یا حتی یک مشاجره خانوادگی، جان خود را از دست میدهند، متاسفانه اخبار شهادت محیط بانان این سرزمین کمتر به تیتر اول رسانهها راه پیدا میکند البته این نوشتار بهدنبال ریشه یابی علل و اسباب خسارات جانی و روحی غیرقابل جبران به پیکره نیروی انسانی محیطبانی کشور نیست، با این امید که سایر صاحبنظران با دقت بیشتری به واکاوی آن بپردازند ولی دغدغه دیگری که مورد بیتوجهی جدی است، آثار و تبعات این حوادث روی خانوادههای محیطبانان است؛ جامعهای که در کوتاهمدت و بلندمدت خسارات سنگین این اتفاقات را در گمنامی و مظلومیت هر چه تمام متحمل میشوند، کمتر دیده شدهاند و بسرعت به فراموشی و غفلت سپرده میشوند.
شاید برای ما که در آرامش و امنیت و دور از فضای پر التهاب درگیری ضابطان قضایی با اشرار و متخلفان زندگی میکنیم، هر از گاهی شنیدن خبر شهادت یک محیطبان، جنگلبان یا مرزبان، کام را تلخ و خاطرمان را مکدر کند، ولی برای دهها هزار عضو خانواده پرسنل یگانهای حفاظت، شنیدن این اخبار دلشان را میلرزاند و داغ بسیاری را تازه میکند. کاش بیتوجهی ما، نمک به زخم دل والدین و همسران و فرزندان این برادران شهیدمان نباشد.
دکتر اصغر محمدی فاضل - معاونپیشین سازمان حفاظت محیطزیست
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد