در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در جشنواره کن معترضان نوشتند که فیلمهای «نت فلیکس» را به عنوان فیلم سینمایی در جشنوارههای معتبر اکران میکنند، در صورتیکه آثار این کمپانی بر اساس عرضه ویدئویی در نظام شبکههای مجازی ساخته میشوند و نباید آثار نت فلیکس را در یک جشنواره رقابتی نشان داد تا به عنوان فیلم سینمایی قضاوت شود. با این همه نمایش فیلم «اوکجا» در جشنواره فیلم کن، مستقل از حواشی تولید با نقدهای تحسین آمیزی همراه بود و بار دیگر قدرت نتفلیکس را به رخ کشید.
در فیلم «اوکجا» لوسی میراندا (تیلداسوئینتون) ریاست یک شرکت عظیم تولید گوشت و محصولات غذایی بینالمللی را بر عهده دارد که حیوان جدیدی را مهندسان ژنتیک کمپانی، به عنوان منبع غذایی کشف کردهاند. برای آزمایش کشف ژنتیکی جدید، 26 مخلوق کمپانی میراندا را به مزارع پرورش دام در سراسر دنیا فرستادهاند تا به بهترین پرورش دهنده، جایزه دهند. حیوان برنده (اوکجا) در کره جنوبی با میجا (سئو هیوآن) و پدربزرگش زندگی میکند و وقتی صاحبان شرکت میخواهند اوکجا را به نیویورک ببرند، این موجود توسط فعالان محیط زیست ربوده میشود.«میجا»، دختر نوجوان با این جانور غیرعادی و جهش یافته ژنتیکی، بزرگ شده و از قراردادی که پدربزرگش با شرکت چند ملیتی میراندا منعقد کرده، مطلع نیست. «اوکجا» بخشی از اموال این شرکت است. فیلم با تصاویر رویایی «میجا» و «اوکجا»، در دامن طبیعت بهشت گونه کرهجنوبی آغاز میشود و به صورت ناگهانی، تعقیب و گریزهای هیجان انگیزی چاشنی فیلم میشود. همه تلاش میجا و گروه فعالان زیستمحیطی پیدا کردن راهی برای نجات اوکجا است و سرانجام روایت به کشتارگاه صنعتی دهشتناکی در نیوجرسی ختم میشود.
صحنههای شاعرانه عشق انسان و حیوان، دوستی میجا با اوکجا در جنگلهای سرسبزکره تنها ظاهر قصه فیلم را در بر میگیرد. «اوکجا» در مورد عشق انسان و حیوان نیست، بلکه فیلم حادثهای و سیاسی، در مورد شیوههای تولید مواد غذایی در نظام سرمایهداری با هشداری درباره دستکاری انسان در محیط زیست است. این فیلم درباره صنعت تولید غذا و توجه به نوع موادی است که به عنوان غذا در عصر کنونی مصرف میشود. «اوکجا» فیلم خاصی است که تماشاگر را به حیرت میاندازد، میخنداند و برمیانگیزد و مهمترین حس فیلم این است که به فیلمهای فرمولی و رایج هالیوودی هیچ شباهتی ندارد. فیلم اوکجا پیام سیاسی- اجتماعی صریح انتقادی درباره نظام سرمایهداری و نظام مهندسی غذایی دارد که سعی میکند با ترکیب چند داستان آنرا به مخاطب ارائه دهد.
واضح و مشخص است، فیلمساز چپگرای کرهای در آمریکا آنچنان محبوب نیست، چون سومین اثر جدیدش مثل فیلم قطار یخشکن نظام سرمایهداری را هدف قرار داده است. میراندا نام شرکت تولید مواد غذایی اشارهای نهچندان سر بسته به شرکت مانسنتو، تولیدکننده بذرهای مهندسی شده است. با این حال میتوانیم چنین داستانی را روایتی رمانتیک، گرتهبرداری شده از روایتهای مشابه مثل تارزان و کتاب جنگل توصیف کنیم. هنر قصهگویی بصری کارگردان شباهت فوق العادهای به استیون اسپیلبرگ دارد و از خیلی جهات پیرنگ فیلم «اوکجا» و «ایتی» کاملا همسان است. در واقع «میجا»، گِرتی (درو بریمور) را در فیلم «ایتی» برای مخاطب یادآوری میکند. دختربچهای خردسال که از طریق رابطه عاطفی و جنگیدن برای دفاع از موجودی غیرانسانی، به درک اخلاقی والاتری دست پیدا میکند. در این فیلم ظالمان سرمایهداری نسبت به اوکجا همانند فیلم «ایتی» بخشی از نظام اخلاقی اقتصادی ـ سیاسی محسوب میشوند که حاضر نیستد به این موجود نگاهی غیر از شیء، یا حیوان داشته باشند.
فیلم در لایه اول داستانی ادعانامهای علیه نظام سرمایهداری است و قصد سازنده هم درواقع همین بوده که فیلمی علیه نظام سرمایهداری بسازد و در قطار یخ شکن موفق به انجام آن شده است. اما در فیلم، کارگردان یک گاف محتوایی میدهد و در نهایت سرمایهداری پیروز میشود. در واقع از پایان روایت «بون جون هو» میتوان دو تفسیر مختلف ارائه کرد، یا اینکه سهوا دچار این اشتباه هولناک شده، یا اینکه برای عدمتخریب مفهوم «رویای آمریکایی» تغییری داستانی را به او تحمیل کردهاند. نت فلیکس یک نظام کاملا هدفمند محتوایی را اداره میکند، سریال انتقادی «خانه پوشالی» را میسازد، اما ارزشهای بنیادین آمریکایی را زیر سوال نمیبرد.
لیلا مودت
جامجم
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین: