پسر 19 ساله پس از قتل پدرش، جسد او را در کمد دیواری دفن کرد. متهم در بازجویی‌ها مدعی شد، آزارهای پدرش باعث مرگ مادرش شده است.
کد خبر: ۱۰۸۱۴۳۷

به گزارش جام‌جم، 15 مهر امسال پسری جوان با مراجعه به پایگاه هشتم پلیس آگاهی تهران با طرح شکایتی گفت: صبح دیروز ـ جمعه ـ پدرم برای خرید کله‌پاچه از خانه خارج شد و دیگر بازنگشت. با طولانی شدن غیبت پدرم جست‌وجو برای پیدا کردن او را آغاز کردم اما ردی از او به دست نیامد. به همین خاطر صبح امروز تصمیم گرفتم به پلیس مراجعه کنم و از ماموران برای یافتن پدرم کمک بگیرم.

پس از این شکایت ماموران تحقیقات خود را آغاز کرده اما هیچ ردی از مرد میانسال به‌دست نیاوردند. جست‌وجوها ادامه داشت تا این‌که ماموران به پسر 19 ساله مشکوک شده و او را تحت بازجویی قرار دادند که صبح دیروز لب به اعتراف گشود و به قتل پدرش و دفن جسد او در کمد دیواری خانه اعتراف کرد.

پسر جوان درباره انگیزه‌اش از قتل گفت: مادرم چهار ماه قبل فوت کرد و من و پدرم با هم زندگی می‌کردیم. پدرم مرد بد اخلاقی بود و آزار و اذیت‌های او باعث شد که مادرم فوت کند. من او را مقصر مرگ مادرم می‌دانستم. در این چهار ماه به‌دنبال راهی برای انتقام بودم. روز جمعه پدرم خواب بود که با چوب ضربه‌هایی به سرش زدم. بعد هم با چاقو چند ضربه به گردنش وارد کردم. وقتی از مرگش مطمئن شدم، تصمیم به دفن جسد گرفتم. کمد دیواری را خالی کرده و کف آن را کندم و جسد پدرم را در آنجا دفن کردم. بعد هم روی آن را با سیمان پوشاندم تا پیدا نشود.

وی ادامه داد: خواهرم ازدواج کرده و بعد از مرگ مادرم احساس تنهایی می‌کردم. اگر پدرم، مادرم را اذیت نمی‌کردم حالا زنده بود.

پس از این اعترافات، تیمی از ماموران اداره دهم پلیس آگاهی و بازپرس شعبه پنجم دادسرای جنایی تهران، در محل جنایت در خیابان رودکی حاضر شده و پس از خاکبرداری از کف کمد دیواری، جسد مقتول را پیدا کردند. جسد برای تعیین علت مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد .

سرهنگ کارآگاه حمید مکرم، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران در این باره گفت: متهم در اختیار کارآگاهان قرار داشته و تحقیقات از او در اداره ویژه قتل ادامه دارد.

همسایه‌ها چه گفتند

احمد، مرد همسایه که همکار سابق بیژن ـ مقتول ـ است به جام‌جم گفت: من و بیژن 25 سال در شرکتی تحت پوشش وزارت دفاع همکار بودیم. او 11 سال قبل به این محله نقل مکان کرد و یک سال بعد بازنشسته شد. او مرد آرامی بود و هیچ وقت با خانواده‌اش و همسایه‌ها برخورد بدی نداشت. چهار ماه پیش همسر بیژن ـ که دختر عموی او هم بود ـ به خاطر سرطان فوت کرد. دخترش چند سال پیش ازدواج کرده بود و بیژن و رضا، پسر 19 ساله‌اش در طبقه سوم ساختمانی زندگی می‌کردند.

وی افزود: آخرین باری که دوست بازنشسته‌ام را دیدم، روز جمعه بود که از پنجره طبقه سوم به بیرون نگاه می‌کرد. بعد از آن دیگر خبری از او نداشتم تا این که امروز (دوشنبه) زمانی که به خانه برگشتم متوجه شدم آتش‌نشانی و پلیس مقابل ساختمان خانه بیژن توقف کرده است. علت را جویا شدم و فهمیدم بیژن به دست پسرش به قتل رسیده است. با شنیدن این خبر شوکه شدم. باورم نمی‌شد بیژن به دست پسر 19 ساله‌اش کشته شده است.

احمد درباره ارتباط مقتول با پسرش نیز گفت: آن دو ارتباط خوبی با هم داشتند. رضا پسر آرام و سر به زیری بود. به مسجد و تکایا می‌آمد و تا به حال متوجه اختلاف و درگیری بین او و پدرش نشده بودم. هنوز هم باورم نمی‌شود رضا دست به این جنایت زده باشد. همسایه‌ها و خانواده من هم که در این محله هستیم بشدت شوکه شده‌ایم.

زن همسایه مقتول هم به جام‌جم گفت: بیژن مدیر ساختمان ما بود و به همه کمک می‌کرد و اختلاف و درگیری با هیچ کدام از ساکنان نداشت. مادر خانواده ده سال قبل به بیماری سرطان مبتلا شد. بعد از چند سال حالش خوب شد اما مرداد امسال بر اثر همین بیماری فوت کرد. هیچ وقت صدای مشاجره و درگیری‌شان را نشنیدم و اختلافی نداشتند. انسان‌های آرامی بودند. آخرین بار روز جمعه بیژن و رضا را در حالی دیدم، که بیژن در حال صحبت کردن با تلفن بود.

وی افزود: دیگر خبری از آنها نداشتیم تا این که امروز (دوشنبه) با آمدن ماموران متوجه شدیم بیژن به دست پسرش به قتل رسیده است. چند دقیقه بعد هم خواهر و برادران مقتول به ساختمان آمدند. صدای فریادهایشان بلند بود و مدام به رضا می‌گفتند بی‌غیرت، چرا پدرت را کشتی؟ بعد از آن ماموران به رضا دستبند زدند و از پله‌ها پایین آوردند و بردند. همان موقع ماموران اورژانس با کمک آتش‌نشانان جسد را خارج کردند و به پزشکی قانونی بردند. ما فکر نمی‌کردیم این اتفاق بیفتد. هر دوی آنها برخورد مناسبی با همسایه‌ها داشتند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها