در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
آخرین نمونه این گونه خشونتها نیز هفته گذشته در لاسوگاس و با تیراندازی فردی به شرکتکنندگان کنسرت که موجب کشته و زخمی شدن تعداد بسیاری از آمریکاییها شد، بوقوع پیوست.
در ارتباط با دلایل افزایش خشونت در آمریکا همچنین عملکرد دو حزب موجود در این کشور نسبت به کنترل و مهار خشونت در آمریکا گفتوگویی را با دکتر رضا سیمبر، استاد علوم سیاسی دانشگاه گیلان انجام دادیم که در ادامه میخوانید.
دلایل افزایش خشونت در آمریکا چه ارتباطی با بحرانهای اجتماعی، شکاف طبقاتی و اقتصادی در این کشور دارد و این عوامل چه تاثیری بر بیشتر شدن خشونت در این کشور دارد؟
چند متغیر را میتوان به عنوان عوامل اصلی مطرح کرد. معتقدم در جامعه آمریکایی بسیار مادیگرایی و مصرفگرایی رواج پیدا کرده است. افراد بسیاری که از این کشور میآیند تعبیرشان این است که انسانها به عنوان یک ماشین تولیدکننده و مصرفکننده هستند. روح نظام سرمایهداری و یک تفکر ماتریالیستی و مادیگرایانه در آمریکا حاکم است. چنین نگاهی باعث میشود بسیاری از اخلاقیات و مفاهیم معنوی زیرسوال برود. همچنین در این کشور شاهد یک تضاد فقر و غنا هستیم که تبلور آن را دو سال پیش در جنبش والاستریت شاهد بودیم. نکته سوم ساختارهای تبیینی و حقوقی در داخل آمریکاست که دولت به عنوان یک حاکمیت یا دولت خوب خودش را در مسائل امنیتی آن طور که شایسته و بایسته است متجلی نکرده و این را با توجه به قوانین فعلی به دست مردم سپرده است. نکته دیگر این است که ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری توانست با موج سواری بر افکار عمومی و مانور روی شکافها و کمبودهای موجود در ساختار سیاسی و اقتصادی آمریکا پیروز شود؛ چراکه واقعیت امر این است که مردم این کشور از بیعدالتی اجتماعی که خود را در حوزههای درمانی و خدمات اجتماعی نیز نشان داده است، رنج میبرند. در عین حال باید در نظر داشته باشیم که نظام سرمایهداری به علت منفعت طلبی ذاتی خود، توانایی چندانی برای اصلاح ساختاری ندارد. بنابراین شاهد تشدید شکافهای داخلی در آمریکا خواهیم بود.
باید در نظر داشته باشیم که یک نظام سیاسی باید میان دروندادها و بروندادهای خود هماهنگی و توازن ایجاد کند. این نظام باید بروندادها یا همان بازخوردهای خود را کنترل و در صورت لزوم اصلاح نماید. هر اندازه شکاف میان دروندادها و بروندادها عمیقتر شود، کار برای یک نظام سختتر خواهد شد. قاعدهای که درخصوص نظام آمریکا نیز صادق است.
جمهوریخواهان و دموکراتها چه اقداماتی در مهارخشونت در آمریکا انجام دادهاند؟
عمدتا این گروهها معتقدند در کنار دولت، مردم خودشان باید به تامین امنیت بپردازند. این نظریه آنارشیستی و هرجومرج گرایی است، چراکه وقتی انحصار امنیت از دولت گرفته شده و به مردم سپرده شود مسلما متغیرهای شماره یک و دو که در پاسخ به سوال قبلی به آن اشاره کردم بسیار تاثیرگذار خواهد بود. این تضاد فکری در ساختار تقنینی آمریکا وجود دارد. عنایت داشته باشید همان مسائلی که در فروش تسلیحات در بازار خارجی آمریکا وجود دارد کمپانیهای اسلحهفروشی در داخل آمریکا هم از این موضوع استفاده میکنند و مسلما تبلور چنین رویکردی همین است که هفته گذشته در لاسوگاس به عنوان آخرین مورد تا کنون شاهد بودیم.
واکنش رسانههای آمریکا به خشونتهایی که در آمریکا شکل میگیرد، چیست؟
با توجه به مطالعاتی که در این ارتباط داشتم نگاه رسانههای این کشور در مورد اتفاقات لاسوگاس عمدتا منفی بود.
در مجموع نیز با توجه به اینکه رسانههای آمریکا بدون تاثیر هم از بعد اجتماعی ماجرا نیستند و هم برخی از آنها متعلق به نظام سرمایهداری و بویژه لابیهای فروش تسلیحات در آمریکا هستند از برخی از آنها حمایت میکنند ولی جو افکار عمومی با توجه به متغیر دولت و اینکه به چه میزان دولت میتواند تامینکننده امنیت در سطح اجتماعی باشد میتواند تاثیرگذار باشد و روندهای مختلفی از خودش بروز دهد.
این حوادث چقدر ناشی از اولویت منافع اقتصادی رهبران آمریکا بر تامین امنیت شهروندان این کشور است؟
تاثیرگذار هست. تامین امنیت در نظام سرمایهداری هزینهبر هست و باید سورسهای تامین امنیت، لجستیک و پرسنل تامین امنیت را تامین کند. در اختیار قرار دادن امنیت به بخش خصوصی و این که مردم خودشان با خرید تسلیحات متولی امنیت خودشان بشوند به زعم آنها وظیفه دولت را کاهش میدهد، اما در عین حال چنین نگاهی نمودهای اجتماعی خود را دارد به این معنی که هر چقدر دولت خود را کنار بکشد و این متولیگری در اختیار بخش خصوصی و مردم باشد بازتابهای اجتماعی یا همان روانپریشی اجتماعی که در جامعه آمریکا وجود دارد خودش را در منصههای مختلف به ظهور رسانده و متجلی میشود.
رویکرد و نگاهی که ترامپ در مورد موضوعات مختلف در پیش گرفته است چه تاثیری بر افزایش خشونت در این کشور خواهد داشت؟
متاسفانه ترامپ هم خلق و خوی نرمالی ندارد و دچار تندروی اخلاقی و رفتاری است. جالب است که با توجه به تهدیداتی که برای مهاجرت بسیاری از جمله کشور ما به آمریکا اعمال شده است نشاندهنده این است که آمریکاییها باوجود رفتارهای اهانتآمیزی که نسبت به شهروندان سایر کشورها داشتند اندیشههای ترامپیسم امنیت آمریکا منوط به عدم ورود این افراد است، اما اکنون با توجه به اتفاقات لاسوگاس مشخص شد که مشکل در داخل جامعه آمریکاست و ترامپیسم و اندیشههای ترامپ و اندیشههای شبهفاشیستی که در روان ترامپ وجود دارد نتوانسته مشکل امنیت آمریکا را حل کند و نوعی روانپریشی ایشان به جامعه آمریکا سرایت پیدا کرده و شاهد هستیم که مردم بیگناهی جانشان را به خاطر تندرویهای افراطی که در اندیشههای ترامپ وجود دارد از دست میدهند. نکتهای را که نباید از نظر دور داشت این است که متاسفانه دولت آمریکا در زمینه حمایت از حقوق بشر و مبارزه با تروریسم به بیراهه رفته است و این به بیراهه رفتن نیز عامدانه و عوامفریبانه است. واشنگتن در راستای مشروعیتسازی برای خود، چهرهاش را بزک کرده است و از نقاب شعارهای دروغین و فریبنده استفاده میکند. سیاست حقوق بشری آمریکا فاقد اصالت است و برعکس این سیاست عمدتا ابزاری طراحی شده است که باعث میشود تا پارادوکسهای عمیقی در راهبردها و رویکردهای واشنگتن در صحنه افکار عمومی نظام بینالملل هویدا شود. چهره نقابدار آمریکا نهتنها مشکلی از مشکلات حقوق بشر و مبارزه با تروریسم را در دنیا حل نمیکند، بلکه هر روز بر چالشها و پیچیدگیهای آن میافزاید و کار را برای مواجهه حقوقی، عاقلانه و عادلانه اخلاقی جامعه بینالملل برای ارتقای حقوق بشر و مبارزه با تروریسم سختتر میکند.
گفتوگو: مریم شریفزاده
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: