داریوش ارجمند، بازیگر
راستش را بخواهید هیچ فیلم جنگی و در حوزه دفاع مقدس در سینمای ایران ساخته نشده که حق مطلب را درباره جبهه و جنگ ادا کرده باشد و به نظرم هیچ کدام از رشادتها و جانبازیهای ما به اندازه کافی در این فیلم ها منعکس نشده است. با این حال از بین کارهای دوستانمان برخی از سکانسهای فیلمهای آنها را دوست دارم و در کلیت یک فیلم بهطور منسجم و دوستداشتنی ندیدهام. معتقدم کارگردانهای ما فقط موفق شدند برخی سکانسهای موفق در زمینه جنگ و دفاع مقدس داشته باشند. مثلا از بین کارهای آقای رسول ملاقلیپور، چند سکانس از «سفر به چزابه» و سکانسهایی از «قارچ سمی» مثل درگیری آقای جمشید هاشمپور و خانم رویا تیموریان را دوست دارم که بسیار تاثیرگذار است. با این حال باید از سریال «وضعیت سفید» ساخته آقای حمید نعمتالله اسم ببرم که به نظرم خوب و معلوم بود که ایشان کاملا درک درستی از آن فضا داشت. به همین دلیل کار خوب او، بازیهای خوبی داشت مثل عباس غزالی که خیلی آنجا خوب بود.
مهدی فقیه، بازیگر سینمای دفاع مقدس
بازی در فیلمهای سینمای دفاع مقدس توفیقی بود که خدا به من داد تا بتوانم با همکاری دوستان سینماگر، گوشهای از عظمت دفاع مقدس را به تصویر بکشم؛ این حضورها را هم از صدقه سر شهدا میدانم. با این حال انتخاب من از میان آثار سینمای دفاع مقدس، فیلم «ستارگان خاک» ساخته آقای عزیزالله حمیدنژاد است. این فیلم بحث «شهیدان زندهاند» را بخوبی نشان میدهد و به تماشاگر منتقل میکند. ستارگان خاک، قصه واقعی شهید عبدالنبی یحیایی، اهل تنگ ارم را به تصویر کشید. بعد از ده سال که مقبره او فرو میکشد، تصمیم به مرمت آنجا میگیرند، اما با جنازه تازه این شهید مواجه میشوند. وقتی شخصی به نام کل محمد که من نقش او را بازی میکردم، میخواست کفن جدیدی به شهید بپوشاند، دوباره از جای گلولهها خون جاری شد. در واقعیت وقتی خود کل محمد همانجا قرآن را باز کرد، این آیه آمد: «ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیلالله...» این یک ماجرای عجیبی بود که در فیلم هم هست. همان موقع آقای مسعود مهرابی در مجله فیلم نوشت: در آینده دور مشخص میشود که این چه فیلمی است.
به نظرم آقای عزیزالله حمیدنژاد، بهترین کارگردان سینمای دفاع مقدس است و فیلمهایی چون «ستارگان خاک»، «هور در آتش»، «قله دنیا» که من هم در آنها حضور داشتم، دلیل این انتخاب است. این آثار تعمقی مثالزدنی دارد. هنوز که هنوز است این فیلمها باوجود اینکه سالها از ساختن آنها میگذرد، در ذهن مردم باقی مانده است. همین چند وقت پیش که در متروی تهران بودم، یکی صدا زد: «چطوری باباعقیل؟» عقیل، پدر شخصیت رحمت در فیلم «هور در آتش» بود که هنوز مردم این عارف عامی را به یاد دارند. بخش فلسفه دانشگاه شیکاگو درباره این فیلم گفته بود: «هور در آتش» نشان میدهد که عرفان هنوز در ایران زنده است.
محمدرضا کریمی صارمی، دبیر جشنواره پویانمایی
بهترین کارگردان سینمای دفاع مقدس، ابراهیم حاتمیکیاست و بهترین فیلم این عرصه هم «از کرخه تا راین». من یک حس انسانی به این فیلم دارم و چون خودم هم به نوعی جانباز شیمیایی هستم، فکر میکنم شخصیتهایی که فیلم به آنها میپردازد، بخوبی در جامعه دیده نشدهاند. اینکه میگویند این افراد شهدای زنده هستند، واقعا همینطور است چون هنوز هم میجنگند، منتهی جنگ آنها با شرایط دشوار خودشان است. این وضعیت حتی روی برخی فرزندان این افراد هم اثراتی دارد.
جواد اردکانی، کارگردان سینمای دفاع مقدس
من مجموع کارهای آقای ابراهیم حاتمیکیا را به شکل ویژه میپسندم و در میان این کارها، فیلم «دیدهبان» را خیلی دوست دارم. به نظرم این فیلم خیلی به روح و جوهره دفاع مقدس نزدیک است و تاثیرگذاری زیادی هم دارد. «دیدهبان» متعلق به دورهای است که هنوز سینمای دفاع مقدس تکنیکال و تکنیک زده نبود.
کوروش زارعی، بازیگر
فیلمهای زیادی را در زمینه سینمای دفاع مقدس می پسندم، اما یکی از فیلمهایی که در دوران نوجوانی خیلی آن را دوست داشتم، «افق» ساخته مرحوم رسول ملاقلیپور بود. ابراهیم حاتمیکیا و رسول ملاقلیپور هم کارگردانهای محبوب و دوستداشتنی من در حیطه کارهای دفاع مقدسی هستند.
حمید بهمنی، کارگردان سینمای دفاع مقدس
به نظرم «مزرعه پدری» و «هیوا» جزو بهترین فیلمهای سینمای جنگ است. زندهیاد رسول ملاقلیپور متعهد، متفکر و هنرمندی بود که جایش در سینمای ایران خالی است. او بهترین کارگردان سینمای جنگ و دفاع مقدس بود. البته کارهای ابراهیم حاتمیکیا هم فوقالعاده است؛ مثل «آژانس شیشهای».
حبیب دهقاننسب، بازیگر
به نظرم انتخاب یک فیلم از میان این همه اثر خوب سینمای دفاع مقدس، ظلم آشکاری است به فیلم یا فیلمهای خوب دیگر. با این حال انتخاب من این آثار است: باشو غریبه کوچک، سفر به چزابه، آژانس شیشهای، دوئل، مهاجر، ویلاییها، شیار 143. بهترین کارگردانهای این عرصه هم بهرام بیضایی، مرحوم رسول ملاقلیپور، ابراهیم حاتمیکیا، احمد رضا درویش و کمال تبریزی (برای ساخت فیلم لیلی با من است) هستند.
سیدرضا صائمی، منتقد سینما
من «گیلانه» ساخته رخشان بنیاعتماد را انتخاب میکنم، به دو دلیل؛ یکی نگاه متفاوت و رویکرد اجتماعی به جنگ و بازنمایی تاثیرات آن در مناسبات و روابط عاطفی و خانوادگی خاصه با محوریت مادر و مادرانگی و دوم روایت و نمایش تاثیرگذار مادر که یکی از بهترین مادرانههای سینمایی است. بهترین کارگردان سینمای جنگ هم ابراهیم حاتمیکیاست.
جعفر دهقان، بازیگر سینمای دفاع مقدس
بهترین فیلم سینمای دفاع مقدس «پرواز در شب» ساخته زندهیاد رسول ملاقلیپور است. این فیلم را به خاطر صداقت آن در داستانگویی انتخاب میکنم. «پرواز در شب» خیلی قابل باور بود و اصلا اغراقی در آن وجود نداشت. تماشاگر بهطرز عجیبی با شخصیتها احساس نزدیکی و همذاتپنداری میکرد. انتخاب بعدی من در این زمینه فیلم «حماسه مجنون» ساخته آقای جمال شورجه است که آن را هم خیلی دوست دارم. بهترین کارگردانهای عرصه سینمای دفاع مقدس هم آقایان رسول ملاقلیپور و جمال شورجه هستند.
حبیبالله بهمنی، کارگردان
فیلم محبوب من در حوزه سینمای دفاع مقدس، «دیدهبان» ساخته آقای ابراهیم حاتمیکیاست. این فیلم برای من حس نوستالژی دارد؛ هم در دوران دفاع مقدس ساخته شده و هم بخوبی فضای معنوی و واقعی جبهه را به تماشاگر منتقل میکند.
اغلب فیلمسازان دفاع مقدس را کارگردانهای خوبی میدانم و هرکدام کارهای ارزشمندی را ارائه کردند، اما آقای ابراهیم حاتمیکیا در میان این کارگردانها کارهای دلنشینتری ارائه داده است.
رضا توکلی، بازیگر
در میان آثار سینمای دفاع مقدس، فیلمی که خودم کار کردم، برایم حائز اهمیت است؛ «آخرین شناسایی» به کارگردانی علی شاهحاتمی که در زمان اکران با استقبال خیلی خوب و فروش بالایی مواجه شد. خودم در چند اکران فیلم در سینما آزادی، فیلم را با مردم دیدم و با افرادی روبهرو شدم که موقع دیدن فیلم بشدت گریه میکردند. فکر میکنم شاه حاتمی سینمای جنگ را خیلی خوب میشناخت. اعتقاد شخصی من این است که فیلمساز سینمای جنگ باید بداند فیلم را در چه زمانی و برای چه مخاطبی میسازد تا بتواند طیف گسترده تماشاگران را جذب کند. یک کارگردان سینمای جنگ و دفاع مقدس باید شناخت خیلی خوبی از جامعه و تماشاگر داشته باشد تا بتواند مخاطبان را با اثر همراه کند. مردم ما در مقطعی واقعا فیلمهای جنگی و دفاع مقدسی را دوست داشتند، امیدوارم این روند دوباره شکل بگیرد و فیلمهای جذاب و پرمحتوایی در این ارتباط ببینند.
سیدمحمدمهدی طباطبایینژاد، مدیر مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی
فیلم محبوبم در حوزه سینمای دفاع مقدس، «آژانس شیشهای» است و کارگردان مورد علاقه من هم در این عرصه آقای ابراهیم حاتمیکیاست. «لیلی با من است» ساخته آقای کمال تبریزی هم از دیگر فیلمهای موردعلاقهام در این حوزه است. هر دو فیلم از آثار متفاوت سینمای دفاع مقدس بود؛ «لیلی با من است» ساختارشکنی داشت و نوع تازهای از نگاه را ارائه میداد و فضای مفرح و جذابی داشت و باعث شد ترکیب مخاطبان علاقهمند به سینمای دفاع مقدس و طیف دیگری از تماشاگران این فیلم را ببینند و دوست داشته باشند. «آژانس شیشهای» هم فیلم موثر، دغدغهمند، محکم و خیلی پختهای بود. حاتمیکیا بیش از دیگر کارگردانهای سینمای ما در زمینه دفاع مقدس کار کرده و آثار بسیار ارزشمندی دارد. در زمینه سینمای مستند، ضمن اشاره به مجموعه «روایت فتح» که احتمالا انتخاب مشترک همه باشد، باید مجموعه «قصههای جنگ» کار محمدعلی فارسی را به عنوان بهترین اثر حوزه دفاع مقدس انتخاب کنم. کارگردان مورد علاقه من هم در سینمای مستند جنگ، محمدعلی فارسی به دلیل مجموع کارهایش بویژه همین «قصههای جنگ» است.
احمد نجفی، بازیگر
محبوبترین و درخشانترین فیلم از نظر من در حوزه دفاع مقدس «مهاجر» ساخته آقای ابراهیم حاتمیکیاست. این فیلم نگاه خیلی زیبایی به شخصیتها داشت. «مهاجر» پر از نماهای زیباست و یکی از حسنهایش است که مستقیم سراغ جنگ نمیرود، بلکه درباره جایی از جنگ صحبت میکند که هیچ وقت به آن پرداخته نشده بود. بهترین فیلمساز عرصه سینمای جنگ آقای حاتمیکیاست و آثار خوبی در این زمینه دارد. بجز «مهاجر» باید به فیلم خوب «از کرخه تا راین» هم اشاره کنم که پرداخت خیلی خوبی دارد و به رابطه انسانی افراد مختلف درگیر جنگ میپردازد.
علیرضا خمسه، بازیگر
بهترین فیلم سینمای جنگ «باشو غریبه کوچک» ساخته آقای بهرام بیضایی است، من این فیلم را به دلیل نگاه انسانی آن انتخاب میکنم. بهترین کارگردان این عرصه هم ابراهیم حاتمیکیاست؛ به دلیل استمرار حضور در سینمای دفاع مقدس.
مجید مظفری، بازیگر
فیلمهای جنگی خیلی زیادی در سینمای ایران ساخته شده و کارگردانهای خیلی خوبی هم در این زمینه کار کردهاند. خودم چند فیلم جنگی بازی کردهام، اولین کار جنگی که در آن حضور داشتم، «عبور از میدان مین» ساخته جواد طاهری است که فیلم خوبی بود. «جنگ نفتکشها» و «توفان» هر دو ساخته آقای محمد بزرگنیا و «سایههای هجوم» به کارگردانی آقای احمد امینی از دیگر فیلمهای خوب جنگی بود که در آنها بازی کردم. من نسبت به کارهایی که خودم انجام دادم، تعلق خاطر دارم و اینها جزو انتخاب های من هستند. جنگ نفتکشها، انتخاب اولم است و سایههای هجوم هم فیلم بعدی موردعلاقهام، اما فیلمهای خوب دیگری هم در این عرصه ساخته شده است؛ از جمله «ایستاده در غبار» به کارگردانی محمدحسین مهدویان.
بهترین کارگردان های عرصه سینمای جنگ و دفاع مقدس هم زندهیاد رسول ملاقلیپور و آقایان محمد بزرگنیا و احمد امینی هستند.
بهزاد فراهانی، بازیگر
بهترین فیلمی که در زمینه سینمای جنگ و دفاع مقدس دیدهام، «نجاتیافتگان» ساخته رسول ملاقلیپور بود که زندهیاد جمشید اسماعیلخانی در نقش افسری عراقی بازی خوبی در آن داشت. به نظرم فیلم قشنگی بود. این اثر یک نگاه انسانی تازهای در عرصه فیلمهای دفاع مقدس داشت. فیلم «هور در آتش» ساخته عزیزالله حمیدنژاد را هم دوست دارم که بسیار زیبا بود. در این زمینه یک فیلم دیگر از حمیدنژاد را هم دوست دارم که دخترم در آن بازی میکرد؛ «اشک سرما» که آن هم فیلم زیبایی بود.
به نظرم بهترین کارگردان این عرصه هم مرحوم رسول ملاقلیپور بود که کارهایش را دوست داشتم.
محمدرضا عباسیان، مدیر سینمایی
از کرخه تا راین و آژانس شیشهای، بهترین فیلمهای سینمای دفاع مقدس هستند. ابراهیم حاتمیکیا هم
به نظرم بهترین کارگردان این سینماست، بهدلیل تاثیرگذاری و ماندگاری آثار.
علی عطشانی، کارگردان سینما
بهترین فیلم سینمای دفاع مقدس، در میان آثار مختلفی که در این ژانر ساخته شده به نظر بنده «از کرخه تا راین» اثر ابراهیم حاتمیکیا است.
وحید موسائیان، کارگردان سینما
به نظر من «باشو غریبه کوچک» فیلم خیلی مهمی است در تاریخ سینمای جنگ و رسول ملاقلیپور هم کارگردانی است که تمام زندگیاش سینمای دفاع مقدس بود. از میان فیلمهای او من هیوا و سفر به چزابه را انتخاب میکنم.
علیرضا قزوه، منتقد فرهنگی و مدیر مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری
بهترین فیلمهای سینمای دفاع مقدس و جریان مقاومت «آژانس شیشهای» و «بادیگارد» هستند و ابراهیم حاتمیکیا و نرگس آبیار هم کارگردانهای موردعلاقهام در این عرصه. «آژانس شیشهای» هم دلاوری دارد، هم شجاعت، هم مظلومیت و هم تهور. حرفهایی را که خیلیها نمیزنند، حاتمیکیا با شجاعت در این فیلم زده است؛ ضمن اینکه فیلم، اثری خوشساخت است و پشت صحنه آن، مظلومیت رزمندگان را نشان میدهد.
«بادیگارد» هم یک فیلم سیاسی است که در دهه 90 مردم ما به چنین فیلمهایی نیاز دارند. ابراهیم حاتمیکیا خودش بچهجنگ است و از این مسیر خارج نشده است.
آرش معیریان، کارگردان سینما
عمدتا فیلمسازانی در حوزه سینمای دفاع مقدس موفق بودند که روح و نفس دفاع و ازجانگذشتگی و ایثار رزمندهها را به نوعی در فیلمها احیا و این فضا را با احساسات و عاطفه و وجود مخاطب همراه و عجین کردهاند. بسیاری از فیلمهای سینمای دفاع مقدس متاسفانه توان ارتباط با مخاطب را نداشتند، اما تعدادی از این فیلمها هستند که تماشاگر را با هر نوع سلیقهای بشدت مجذوب خودشان کردند. دو نفر از کارگردانان شاخص سینمای دفاع مقدس کارهایشان همیشه برای من جذاب و دیدنی بود و هست؛ این دو بزرگوار آقایان ابراهیم حاتمیکیا و رسول ملاقلیپور هستند. قاعدتا این دو فیلمساز، بخوبی روح سینما را با علاقه و عشق تماشاگر تلفیق کرده و بخوبی از آن بیرون آمدهاند. کارهای آنها عمدتا هم گیشه خوبی داشت و هم تماشاگر را به لحاظ حس و حال و عاطفه بشدت مورد تاثیر قرار داد و هم نفس دفاع مقدس را عیان کرد. این دو فیلمساز دفاع مقدس را بخوبی با حوزه سینما پیوند زدند.
اگر بخواهیم کمی عقب برویم و یادی از فیلمسازان سالهای اول جنگ و انقلاب کنیم که هم ارجاعی به جنگ و دفاع مقدس داشتند و هم نگاهی به گیشه و تماشاگر عام، میتوانم از مرحوم ایرج قادری در فیلم «برزخیها» و مرحوم ساموئل خاچیکیان در فیلم «عقابها» یاد کنم. اینها فیلمسازانی از نسل پیشین هستند که در حوزه دفاع مقدس فعالیتی از جنس تماشاگر عام داشتند و بسیار هم موفق بودند.
از کارهای آقای حاتمیکیا، قطعا بشدت فیلم «از کرخه تا راین» را دوست دارم، از کارهای آقای ملاقلیپور هم به جرات میتوانم از فیلمهای «نجاتیافتگان»، «سفر به چزابه»، «قارچ سمی» و «مزرعه پدری» نام ببرم. مهمترین ویژگی این فیلمسازان این است که دفاع مقدس را جدا و بیگانه با تماشاگر ندیدند و آشتی بین تماشاگر و سینمای دفاع مقدس برقرار کردند که از این بابت کارشان ستودنی است.
غلامرضا آزادی، تهیهکننده و مدیر فیلمبرداری
بهترین فیلم سینمای دفاع مقدس از نظر من، «عملیات کرکوک» ساخته جمال شورجه است. فیلمبرداری این فیلم را خودم بهعهده داشتم و با سه دوربین کار میکردم. ما «عملیات کرکوک» را در سرمای ده درجه زیر صفر در اصفهان و سلسله جبال زردکوه کار کردیم.
عملیات کرکوک یک کار گروهی خیلی خوب بود؛ درست مثل جنگ. در این فیلم عناوینی چون کارگردان، فیلمبردار، بازیگر و سیاهی لشکر مطرح نبود و به معنای واقعی یک کار جمعی و یک سینمای واقعی بود. واقعا این فیلم به دشواری و با امکانات فیلمبرداری صفر ساخته شد. مباحثی چون ایثار و وطنپرستی بخوبی در این فیلم مطرح و به شکلی جذاب به تماشاگر منتقل شد. «عملیات کرکوک» یکی از بزرگترین و شایستهترین فیلمهایی بود که درباره جنگ ساخته شد. دیگر آن موقع فیلمی با این قدرت ساخته نشد. گلایه من این است که چرا این فیلم خوب به شبکه نمایش خانگی نمیآید و در دسترس مردم قرار نمیگیرد.
انتخاب من در کارگردانی سینمای دفاع مقدس هم جمال شورجه است، او در همین فیلم «عملیات کرکوک» خیلی مسلط بود.
مریم بوبانی، بازیگر
فیلمهای خوبی در زمینه جنگ و دفاع مقدس ساخته شده، اما انتخاب کردن از میان آنها کار خیلی سختی است. با این حال به نظرم بهترین فیلم این عرصه، ساخته نشد. از فیلم «چای تلخ» اثر آقای ناصر تقوایی حرف میزنم که فیلمنامه بسیار درخشانی داشت که متاسفانه باوجود 60 درصد فیلمبرداری به سرانجام نرسید. به اعتقاد من این فیلم در حوزه جنگ، یکی از زیباترین کارهایی بود که میتوانست تولید شود. ترجیح من در این عرصه، بیشتر به فیلمهایی است که به شکل عامتر به جنگ و تبعات آن میپردازد. بهطور شاخص باید از فیلم درخشان «باشو غریبه کوچک» ساخته آقای بهرام بیضایی یاد کنم. «دوئل» به کارگردانی آقای احمدرضا درویش هم فیلم قابل تاملی بود. در عرصه تلویزیون هم باید به دو سریال خوب «خاک سرخ» آقای ابراهیم حاتمیکیا و «گلهای گرمسیری» ساخته آقای محمدمهدی عسگرپور که من هم در آن بازی کردم، اشاره کنم. انتخاب من در بخش بهترین کارگردان سینمای جنگ هم آقای ناصر تقوایی است.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: