طرح تابستانه کتاب به فرصتی برای جریانات خاص ادبی تبدیل شد

متن و حاشیه طرح تابستانه کتاب

طرح تابستانه کتاب که در تهران به کار خود پایان داد و هنوز هم تا چند روز دیگر در کتابفروشی‌های شهرستان‌ها ادامه دارد، عملا به جای آن‌که به معرفی و فروش کتاب کمک کند، به فرصتی برای جریان شبه‌روشنفکری تبدیل شد. بر این اساس اعلام اسامی پرفروش‌های این طرح، فارغ از صحت این آمار، هشداری برای صنعت نشر است.
کد خبر: ۱۰۶۶۹۶۰
متن و حاشیه طرح تابستانه کتاب

روزنامه جام‌جم چندی قبل در گزارشی با عنوان «نوشدارویی برای کتاب» طرح «تابستانه کتاب» را به مسکنی مقطعی در آشفته بازار نشر ایران معرفی کرده بود. این طرح با شعار «این چنین دوست کتاب است از او دست مدار» از پانزدهم مرداد به مدت 20 روز در مراکز استان‌ها و 30 روز در شهرستان‌ها فعالیتش را آغاز کرد. اما اعلام اسامی پرفروش‌های این طرح که از جانب موسسه خانه کتاب وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صورت گرفته، هشدارها و نکات درخور تاملی را در خود دارد. براساس این اعلام، کتاب‌های «قهوه‌ سرد آقای نویسنده» نوشته روزبه معین نویسنده جوان، «سمفونی مردگان» و «سال بلوا» نوشته عباس معروفی، «چشم‌هایش» نوشته بزرگ علوی، «چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم» نوشته زویا پیرزاد، «جای خالی سلوچ» نوشته محمود دولت آبادی و «سووشون» نوشته سیمین دانشور جزو پرفروش‌ترین کتاب‌های تالیفی طرح «تابستانه کتاب» هستند. همچنین از جمله کتاب‌های ترجمه‌ای که در طرح «تابستانه کتاب» در صدر پرفروش‌ترین‌ها قرار گرفته‌اند، می‌توان به کتاب‌های «ملت عشق»، «من پیش از تو»، «جزء از کل»، «دختری که پشت سر گذاشتی»، «پس از تو»، «بیشعوری»، «یک بعلاوه یک»، «دنیای سوفی»، «عقاید یک دلقک» و «هنر شفاف اندیشیدن» اشاره کرد.

جالب اینجاست که اگر به سایت موسسه خانه کتاب مراجعه کنیم هم می‌بینیم که این کتاب‌ها جزو پرفروش‌ترین کتاب‌های درج شده در سایت قرار دارند. بی‌آن‌که متوجه شویم منظور از پرفروش بودن این کتاب‌ها در کجاست. حال نگاهی به این عناوین پرفروش چند نکته دارد؛ یکی این‌که اغلب مولفان پرفروش جزو نویسندگان جریان شبه روشنفکری هستند. دوم آن‌که کمتر کتابی از جریان انقلابی در میان پرفروش‌ها دیده می‌شود و سوم آن‌که در میان ترجمه‌های پرفروش هم چند سالی است که چشم بسته همین کتاب‌ها (با اندکی تغییر) به عنوان آثار پرفروش معرفی می‌شود. از طرف دیگر قرار گرفتن کتاب یک نویسنده جوان (روزبه معین) در میان پرفروش‌ها، چیزی جز یک پروپاگاندا به نظر نمی‌رسد که البته این موضوع را در رونمایی این کتاب هم در نمایشگاه کتاب از سوی نشر نیماژ شاهد بودیم.

به‌آمارها مشکوکم !

محمدرضا سرشار، رئیس انجمن قلم، نویسنده و منتقد ادبی به جام‌جم می‌گوید: اینها بیشتر آمارسازی است و براساس همین آمارسازی فضا درست می‌کنند. آمار موقعی قابل اعتماد است که از طرف یک نهاد معتبر باشد. در دولت فعلی که دیدگاه خاصی دارد نمی‌توان به آمار خانه کتاب اکتفا کرد. چه این دولت و چه دولت اصلاحات همکار جریان شبه‌روشنفکری است. باید روش‌ها و منابعشان را بگویند، چیزی که قابل تحقیق باشد، وگرنه ارائه این آمار درست نیست.

او ادامه می‌دهد: این آمار نمی‌تواند درست باشد. اولا کتاب‌های عمومی یعنی چه؟ در همه ادوار کتاب‌های دینی پرفروش‌ترین‌ها هستند، بعد ادبیات کودک و نوجوان و بعد ادبیات داستانی. هیچ وقت ادبیات داستانی در هیچ دوره‌ای به معنای مطلق نتوانسته پرفروش‌ترین باشد.

سرشار می‌افزاید:‌ من به این آمار مشکوکم. اینها محصول جریان‌های شبه‌روشنفکری لیبرال است. چطور می‌تواند کتاب‌هایی مثل دا یا دختر شینا یا من زنده‌ام به چاپ‌های بالا برسد. یک ملاک هم تجدید چاپ است. اگر این کتاب‌ها پرفروشند، باید مرتب به چاپ‌های بعدی برسند. نه این که 200 نسخه منتشر و مدام تجدید چاپ کنند. جمع شمارگان اینها خیلی عدد قابل ملاحظه‌ای نیست. معمولا شمارگان داستان‌های جریان شبه‌روشنفکری بالای 10 هزار نسخه نمی‌رود. حالا این را با 300 هزار نسخه کتاب دا مقایسه کنید. در دوره‌ای حتی آمار شمارگان را هم به دروغ اعلام می‌کردند. حالا نمی‌دانم هنوز هم این کار را می‌کنند یا نه اما دوز و کلک هم از جانب ناشران و هم جریان لیبرال و هم برخی رسانه‌ها زیاد است. این نویسنده می‌گوید: مشکل عمده جریان انقلاب مشکل توزیع است. در طول این چند دهه، تلاش‌های زیادی انجام شده اما هیچ کدام به نتیجه نرسیده است. اگر همین فضای مجازی هم نبود، حتی نام برخی کتاب‌های جریان انقلاب به شهرستان‌ها نمی‌رسید. مشکل عمده ما کمبود کتابفروشی در شهرستان‌هاست. در کشور، تعداد ناشران از کتابفروشان بیشتر شده. از اول هم این طور بود. از طرفی کتابفروشان شهرستانی کتاب‌های کلاسیک را می‌آورند و آثار نویسندگان جوان انقلابی را نمی‌آورند. شاید یک راهش این باشد که در هر مرکز، مثل باغ کتابی که در تهران احداث شده، راه اندازی شود.

نگاه سیاست‌زده

کامران پارسی‌نژاد، نویسنده و منتقد ادبی در گفت‌وگو با خبرنگار ما می‌گوید: نظر کلی من این است که جامعه ادبیات ما متاسفانه تحت تاثیر سیاست است. یعنی ادبیات ما سیاست‌زده است. این به‌آن معنا نیست که ادبیات نباید به مسائل سیاسی یا موضوعات روز بپردازد که اتفاقا در همه جای جهان هم این طور است. اما این‌که بخواهیم در بسیاری مواقع آثار ادبی را محک بزنیم براساس خط مشی‌های فکری خاص، تبلیغات، جریان‌های فکری و نظام سرمایه داری، این کار را بکنیم، جالب نیست و باعث می‌شود آثار ادبی مظلوم بماند.

او ادامه می‌دهد: این خط‌کشی‌ها بین گروه‌های مختلف و طیف‌های گوناگون باعث ضربه زدن به آثار می‌شود. بر اساس طیف‌بندی، آثار را تفکیک می‌کنیم، بی‌آن‌که به خود اثر توجه کنیم. متاسفانه در هر دو جبهه فکری این اتفاق را می‌بینیم.

این نویسنده و منتقد ادبی که داوری جشنواره‌های زیادی را در کارنامه خود دارد، اضافه می‌کند: حتی در جشنواره‌ها انتظار می‌رود آثار خودی‌ها برگزیده شود. مثلا می‌گویند فلان ناشر اثر را منتشر کرده که خودی نیست و اثرش باید کنار گذاشته شود. حتی گاهی ناشرها هم تفکیک می‌شوند. این یک جریان سیاست‌زده بیمارگونه است. متاسفانه در هر دو جبهه این تقسیم‌بندی و مرزبندی رخ می‌دهد و بالطبع اتفاق خوبی نمی‌افتد.

پارسی‌نژاد بیان می‌کند: در خرید کتاب هم نمی‌توانیم خرید را ملاک قرار دهیم و سنجش نقادانه داشته باشیم. نمی‌توانیم بگوییم چون فلان آثار زیاد فروش رفته پس اینها آثار بهتری هستند. ممکن است ناشری کتاب خوبی چاپ کرده اما نتوانسته تبلیغات خوبی داشته باشد. من فکر می‌کنم در ادبیات داستانی خیلی مواقع آثاری دیده می‌شوند که پشت سرش جریانی هست. اما منکر نیستیم که خیلی از پرفروش‌ها هم ممکن است آثار خوب و ارزشمندی باشند.

این نویسنده اظهار می‌کند: در همه جا این را داریم که ادبیات عامه‌پسند پرفروش‌تر است. حتی در سینما هم چنین است که سینمای خاص فروش ندارد، اما سینمای بدنه مشتریان زیادی دارد. عین این را در ادبیات عامه‌پسند می‌بینیم. اگر ملاک را فروش بگذاریم باید بگوییم آثار عامه‌پسند همواره جزو پرفروش‌ها هستند.

ردپای جریان شبه‌روشنفکری

احمد شاکری، نویسنده و منتقد ادبی معتقد است: در این جریان، رد پای جریان شبه‌روشنفکری را شاهدیم و متاسفانه دولت هم برای این که بتواند به خودش اعتبار ببخشد و همه جریان‌ها را با خود همراه کند، آب به آسیاب آنها می‌ریزد.او ادامه می‌دهد: سال‌هاست این جریان شبه‌روشنفکری مساله ممیزی را به عنوان موضوع اصلی در نشر کتاب مطرح می‌کند درحالی که طرح ممیزی، جزو اولویت‌های اصلی جریان فرهنگی انقلاب اسلامی نیست. نه به این معنا که با ممیزی کاری نداریم، بلکه جزو دغدغه‌های اصلی نیست. این‌که مجموعه دولت‌ها خود را درگیر این خواسته محفلی جریان روشنفکری کند، به معنی تسلیم در برابر جو روانی طیف روشنفکر است که از اول انقلاب همین حرف‌ها را می‌زدند. این جریان‌شناسی کمک می‌کند بفهمیم، هرچقدر عقب‌نشینی صورت بگیرد، مطالبات آن جریان بیشتر می‌شود. یقین دارم این موضوع نه‌تنها مصالحه به همراه دارد، بلکه باعث افزایش مطالبات جریان روشنفکری می‌شود. پرواضح است که اینها اگر در این دولت به واگذاری ممیزی به ناشران قانع شده‌اند، اقل انتظارات آنهاست، وگرنه انتظار آنها حذف ممیزی است. حالا هم که می‌بینیم آماری ارائه می‌شود که در آن کتاب‌های جریان شبه‌روشنفکری به عنوان پرفروش اعلام می‌شود.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها