جام جم آنلاین گزارش میدهد
به گزارش جامجم، چند روز پیش زنی جوان که مقیم سوئد بود با حضور در کلانتری 104 عباسآباد از پسر مورد علاقهاش شکایت کرد.
او به افسر تحقیق گفت: پسر مورد علاقهام در راه بازگشت به خانه، مرا که بد حال شده بودم ربود و اموالم را سرقت کرد. سپس مرا مقابل خانه مادربزرگم در حوالی عباسآباد از خودرو بیرون انداخت و متواری شد. اکنون از او شکایت دارم.
بعد از شکایت این زن، پسر جوان تحتتعقیب پلیس قرار گرفت و بازداشت شد. او در بازجویی اولیه منکر آدمربایی و سرقت اموال او شد.
دیروز شاکی و پسر بازداشت شده برای ادامه تحقیقات به شعبه سوم بازپرسی دادسرای جنایی تهران منتقل شدند.
ابتدا زن جوان به قاضی سجاد منافیآذر گفت: مادرم سرطان دارد و من به کارهای درمانی او رسیدگی میکنم. سالهاست مقیم کشور سوئد هستم. سه ماه زندگی مشترک داشتم که بهدلیل مشکلاتی که با شوهرم داشتم از او جدا شدم. برای رسیدگی به کارهایم و وضعیت مادر بیمارم میان تهران و سوئد در رفت و آمد بودم. از شش ماه پیش بهطور اتفاقی با یک پسر ایرانی در اینستاگرام آشنا شدم. او ساکن تهران بود. در این مدت با او در اینستاگرام حرف میزدم و گاهی نیز تلفنی گفتوگو میکردیم. دو ماه پیش به تهران آمدم و چند بار با پسر مورد علاقهام به کافیشاپ رفتیم و همدیگر را ملاقات کردیم. شب حادثه او با من تماس گرفت و مرا برای شام به یک رستوران دعوت کرد. ابتدا کمی خرید کردیم، گشتی در شهر زدیم و بعد در رستورانی حوالی خیابان پاکستان شام و نوشیدنی خوردیم اما نمیدانم چرا به محض بیرون آمدن از آنجا حالم بد شد. سوار خودروی هیوندای او شدم تا مرا به خانه برساند.
وی گفت: در میانه راه او بدرستی نتوانست خودرو را کنترل کند و با گاردریل تصادف کردیم. خودرو نیز پنچر شده بود. همان موقع مردی که راننده تاکسی بود به کمکمان آمد و مشکل پنچری را رفع کرد. از آنجا که حال پسر مورد علاقه ام خوب نبود، به خواست مرد غریبه خودرو همانجا ماند و ما دو نفر سوار تاکسی او شدیم. بعد بیهوش شدم. فقط به خاطر دارم آنها مرا مقابل خانه مادربزرگم از ماشین بیرون انداختند و بسختی توانستم زنگ خانه را بزنم.
شاکی ادامه داد: زمانی که به هوش آمدم متوجه جراحتهایی در بدنم شدم. گوشی و وسایلم سرقت شده بود. روی دستم آثار تزریق سرنگ بود و اثر جوهر و استامپ نیز روی انگشتم بود. نمیدانستم چه بلایی سرم آمده بود. خبری از پسر مورد علاقهام نبود. او حتی تلفنش را جواب نمیداد. به ماجرا شک کردم و رفتم دوربینهای ساختمان را بررسی کردم که متوجه شدم آن شب زن و مردی جوان مرا از خودرویی سیاه رنگ بیرون انداختهاند.
در ادامه پسر جوان به بازپرس پرونده گفت: من طراح دکوراسیون داخلی ساختمان هستم. آن شب ما با هم در رستوران شام و نوشیدنی خوردیم که نمیدانم داخل نوشیدنی چه بود که حال هردویمان بد شد. بعد از تصادفمان رانندهای کمکمان کرد. زمانی که دختر مورد علاقهام داخل خودرو نشست. از من سیگار خواست همین که خواستم از مغازهای برایش سیگار بخرم، راننده غریبه او را ربود و با خود برد. سوار خودروی عبوری شدم تا آن خودرو را تعقیب کند که راننده فراری را گم کردیم.
وی افزود: روز بعد که حالم بهتر شد هر چه به تلفن دختر مورد علاقهام زنگ زدم تا بفهمم حال او خوب است یا نه، تلفنش خاموش بود. من به محلی که تصادف کرده بود، رفتم همهجا را جستوجو کردم، اما ردی از خودرویم نبود. همینطور کوچه پس کوچهها را جستوجو میکردم تا اینکه خودرویم را در یکی از کوچهها حوالی پاسداران یافتم. نمیدانم خودرو چطور سر از آنجا درآورده بود. من هیچ بلایی سر این دختر نیاوردهام و اقدام به سرقت از وی و ربودن او نکردهام.
پسر جوان با صدور قرار قانونی بازداشت شد و برای ادامه تحقیقات در اختیار پلیس آگاهی تهران قرار گرفت تا راز این آدمربایی فاش شود.
جام جم آنلاین گزارش میدهد
جام جم آنلاین گزارش میدهد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد؛
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک فعال سیاسی:
یک نماینده مجلس:
در گفتوگوی «جامجم» با استاد حوزه و مبلغ بینالملل بررسی شد
گفتوگو با موسی اکبری،درخصوص تشکیل کمپین«سرزمین من»وساخت و مرمت۵۰خانه در منطقه زنده جان