در هفته‌های اخیر سرنوشت تلخ چند کودک بازتاب گسترده‌ای در صفحه حوادث روزنامه‌های کشور داشت. آتنا، بنیتا، کیمیا و پیش از آنها ستایش، دختران خردسالی بودند که قربانی جرایم خشنی چون آزار و اذیت و قتل شدند. انتشار اخبار پرونده آنها، تاثر و حساسیت مردم جامعه را تا آنجا برانگیخت که مطالبه پرداختن مناسب‌تر به موضوع حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان بار دیگر بر زبان‌هایشان جاری شود.
کد خبر: ۱۰۶۰۶۹۰
کودکان، قربانیان بی‌دفاع در شهر

انتشار این قبیل حوادث وجه مهم دیگری هم داشت. از یک‌سو باعث افزایش حساسیت خانواده‌ها در نگهداری و تربیت فرزندان شد و از سوی دیگر حس عدم امنیت و آرامش را در ذهن برخی تزریق کرد.

به گفته کارشناسان، ناتوانی ذاتی کودکان در دفاع از خود، مهم‌ترین وجه تمایز آنها نسبت به سایر قربانیان جرایم است و این موضوع باعث جریحه‌دار شدن بیش از پیش افکار عمومی می‌شود.

با این حال انتشار اخبار آنها باید با عمق تحلیلی بیشتری همراه باشد تا در کنار آموزش خانواده‌ها برای نگهداری و تربیت بهتر از فرزندان، احساس امنیت و آرامش را نیز در جامعه گسترش دهد.

جنایت در کارگاه مخوف

بیست و نهمین روز خرداد امسال، نام آتنا با کودک‌آزاری و قتل گره خورد. دختر هفت ساله اهل پارس آباد اردبیل، برای لحظه‌ای از کنار بساط دستفروشی پدرش جدا شد، اما در دام شیطانی رنگرز محله افتاد. اسماعیل رنگرز، آتنا را به داخل کارگاهش کشاند و برای عملی کردن نیت شومش، او را به قتل رساند. پدر و مادر کودک شکایت کردند و پلیس پس از بررسی دوربین مداربسته مغازه‌ها، رد پای اسماعیل را در حادثه به دست آورد. او دستگیر شد اما 16 روز مهر سکوت بر لب زد و خود را بی‌گناه جلوه داد تا این که با یک تماس اشتباه، لو رفت. متهم از بازداشتگاه به خانه تلفن زد و از همسرش خواست به پارکینگ خانه برود و یک بشکه آبی رنگ حاوی مواد مخدر را جا به جا کند. زن جوان به ماجرا شک کرد و برادر شوهرش را در جریان گذاشت. آنها پارکینگ را زیر و رو کردند و بشکه را یافتند، اما داخل آن مواد مخدر نبود؛ اسماعیل، جسد آتنا را داخل آن گذاشته بود. سرنوشت آتنا، اعتراض شدید اهالی پارس‌آباد را همراه داشت. آنها خانه متهم را آتش زدند و با شعارهای خود خواستار اعدامش شدند. طولی نکشید که فضای مجازی از عکس‌های آتنا پر شد و مباحث کودک‌آزاری را بار دیگر بر زبان‌ها انداخت. خبرنگارهای بسیاری به پارس آباد اعزام شدند و چند روز به نوشتن گزارش درباره جزئیات ماجرا پرداختند. متهم، مردی 42 ساله است که در بازجویی‌ها به قتل آتنا با نیت شوم اعتراف کرده است. او همچنین قاتل دو زن دیگر است که رسیدگی به پرونده هایشان از سال 91 بی‌نتیجه مانده بود. کیفرخواست پرونده آتنا برای رسیدگی خارج از نوبت به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شده و اسماعیل تا ده روز دیگر محاکمه خواهد شد. پدر و مادر آتنا اعدام در ملاعام می‌خواهند.

رسانه‌ها به ناامنی در جامعه دامن نزنند

دکتر داوود صفایی، استاد دانشگاه و پژوهشگر علوم ارتباطات معتقد است، براساس رویاهای آدم‌ها، کودکان در واقع رویین تن هستند. آنها باید سال‌ها زندگی کنند. مثل بزرگسال‌ها شرایطی ندارند که نسبت به یک حادثه مقابله کنند یا واکنش نشان دهند. به لحاظ اجتماعی، کودک مساله‌ای با کسی ندارد که مثل بزرگسالان در حادثه کشته شود. آنها هیچ‌گونه انتظاری از دنیای پیرامون خود ندارند. کودکان بی‌دفاع و بی‌آزار هستند. همین باعث می‌شود، آدم‌ها باورشان نشود که حوادث تلخ برای آنها رخ دهد. همیشه مرگ کودکان مورد توجه بوده است.

وی افزود: ممکن است در طول یک سال بیش از 100 کودک براثر بیماری‌های مختلف فوت کنند و مرگ آنها بازتاب زیادی نداشته باشد، اما زمانی که کودکی به قتل می‌رسد، رسانه روی ماجرای مرگ او اخبار خود را انعکاس می‌دهد و بر همان موضع متمرکز می‌شود. قتل کودکان کمتر رخ می‌دهد و همین باعث می‌شود رسانه‌ها موضوع را برجسته کنند و به‌طور مداوم به آن بپردازند. رسانه‌هایی که قتل کودکان را انعکاس نمی‌دهند، در دنیای رقابت خبری مخاطبانشان کمتر می‌شود. هر رسانه‌ای سعی می‌کند از رقیب خود پیشی بگیرد و درباره حادثه رخ داده عکس یا اطلاعات بیشتر و متفاوت‌تری منتشر کند.

این استاد ارتباطات معتقد است: رسانه‌ها باید در اطلاع‌رسانی خبر با هم رقابت کنند، اما در انعکاس مثبت یا وجه منفی ماجرا و نیز تاثیری که می‌توانند با انعکاس خبرخود روی خانواده‌ها یا افکار عمومی در جامعه بگذارند، باید خیلی دقت کنند. همچنین باید به گونه‌ای اخبار را انعکاس دهند که آرامش روانی جامعه را برهم نزنند.

صفایی ادامه داد: رسانه‌ها سعی کنند کمتر به وجه احساسی ماجرا که حتی می‌تواند قتل کودکان باشد، بپردازند و بیشتر بعد عقلانی ماجرا را بازگو کنند و راه‌های پیشگیری از بروز دوباره حادثه را به خانواده‌ها اطلاع‌رسانی کنند تا به گونه‌ای باشد که خانواده‌ها مراقب فرزندان خود باشند و نیز نهادهای حمایتی بتوانند اقدامی در جامعه انجام دهند که باعث کاهش جرایم و کمتر دیده شدن حوادث تلخ مثل قتل کودکان شود. انعکاس اخبار باید طوری باشد که احساس امنیت در جامعه دیده شود و از دامن زدن به احساس نا‌امنی خودداری کنند.

70 بار تعرض

70 بار تعرض ناپدری به کیمیا‌؛ این تیتر یکی از مهم‌ترین خبرهای اخیر درباره کودک‌آزاری است؛ خبری که در کوتاه‌ترین زمان ممکن روی خروجی بسیاری از رسانه‌ها قرار گرفت. کیمیا، دختری هفت ساله است که پس از جدایی مادر و پدرش، با مادر خود در کرج زندگی می‌کرد. مادرش با فالگیرها رفت و آمد داشت و از همین طریق با مردی دعانویس به نام بابک آشنا شد. آنها با هم ازدواج کردند و داستان تلخ کیمیا از همین جا شروع شد. بابک، شیطان‌پرست بود و به مواد مخدر اعتیاد داشت. او با خوراندن قرص، مادر کیمیا را بیهوش می‌کرد و دخترش را آزار می‌داد. این اتفاق بیش از 70 بار تکرار شد تا این که مادر با مراجعه به موسسه مهرآفرین همه چیز را فاش کرد. او مدعی شد به دلیل خوردن قرص، طلسم می‌شد و نمی‌توانست برای نجات دخترش کاری انجام دهد. بابک نیز پس از شکایت موسسه، به زندان افتاد. او اعتراف کرده به دختر بچه‌ها علاقه داشته و به خاطر کیمیا، با مادر او ازدواج کرده است. سرنوشت کیمیا اما متفاوت است؛ او پس از انجام عمل جراحی، تحت نظر مددکار قرار گرفت و اکنون تحویل بهزیستی شده است. او هنگام حرف زدن درباره آزار و اذیت ناپدری، آرام است. مددکار موسسه مهرآفرین، علت این واکنش را تعدد بالای آزار و اذیت‌ها می‌داند. به گفته او، کیمیا در نقاشی‌هایش، مردان را شبیه موجودات ترسناک و با رنگ‌های سیاه می‌کشد.

دختر افغان، قربانی جنایت شیطانی

پرونده دیگری که بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌ها داشت و ذهن عمومی جامعه را درگیر خود کرده بود، به‌قتل ستایش برمی‌گردد. ستایش، دختر شش ساله افغان، 22 فروردین 95 به دست پسری 16 ساله مورد آزار و اذیت قرار گرفت و جسدش پس از قتل با اسید و آتش سوزانده شد. متهم، یک روز پس از حادثه خود را به پلیس معرفی کرد و گفت: آن روز تازه از مدرسه برگشته بودم که ستایش را در خانه‌مان دیدم. برای بازی با خواهرزاده‌ام آمده بود. او را به بهانه نشان دادن چند جوجه قناری به اتاقم در طبقه دوم خانه کشاندم و مورد آزار و اذیت قرار دادم. مادرش دنبالش می‌گشت. ترسیدم جیغ بکشد و همه باخبر شوند. برای همین با چاقو کشتمش و جسدش را در جعبه گذاشتم. روز بعد، مقداری اسید رویش ریختم تا از بین برود، اما این اتفاق نیفتاد. رسیدگی به این پرونده بسرعت انجام شد و متهم چند ماه بعد در دادگاه کیفری استان تهران پای‌میز محاکمه ایستاد. پدر و مادر ستایش درخواست قصاص کردند و متهم گفت، آن روز به دلیل مصرف بالای مشروبات الکلی، حالت عادی نداشت و فقط ارتکاب قتل را به خاطر دارد. با این حال قضات دادگاه او را به اعدام و قصاص محکوم کردند. متهم در کانون اصلاح و تربیت تهران نگهداری می‌شود.

مرگ بر اثر گرما و گرسنگی

حسن، دختر هفت ماهه‌اش را در صندلی عقب ماشین گذاشت و برای بستن در پارکینگ، رهایش کرد. فقط چند ثانیه طول کشید، اما همان زمان اندک کافی بود تا سارق، وسوسه شود و پشت فرمان ماشین بنشیند. او پایش را روی گاز گذاشت و حرکت کرد. حسن خود را روی کاپوت انداخت و با مشت چند ضربه به شیشه زد، اما سارق به حرکت مارپیچ خود ادامه داد. حسن فریاد می‌کشید: نگه‌دار... بچه‌ام تو ماشینه... بچه‌ام تو ماشینه‌... اما سارق از حرکت نایستاد و سرعت بالای ماشین، پدر را روی زمین پرتاب کرد. سارق، یک ساعت و نیم بعد، خودرو و بنیتا، دختر هشت ماهه را در یکی از خیابان‌های پرتردد مامازند پاکدشت رها کرد و به خانه یکی از دوستانش رفت. پس از مصرف شیشه خوابید و صبح به خانه خودش بازگشت، اما سه روز بعد دستگیر شد. در بازجویی ابتدایی منکر سرقت شد، اما سرانجام جای ماشین را لو داد. حالا شش روز از ماجرا گذشته و امکان زنده بودن بنیتا به صفر رسیده بود. ماموران با سرعت به محل پارک ماشین اعزام شدند و در خودرو را باز کردند؛ بنیتا به دلیل شدت گرما، تشنگی و گرسنگی جان باخته بود. این حادثه فقط چند روز پس از قتل آتنا رخ داد و بازتاب گسترده‌ای در فضای مجازی داشت. سوال پرتکرار این بود: چرا سارق با وجود اطلاع از وجود کودک در ماشین، او را رها کرد؟ متهم، مردی 27ساله و از مجرمان سابقه‌دار است. او از 15 سالگی شیشه می‌کشد و روز حادثه نیز همراه یکی از دوستانش برای خرید مواد به مشیریه تهران رفته بود که دست به سرقت ماشین حامل بنیتا زد. او در بازجویی‌ها مدعی شده: من ماشین را کنار یک ابزار فروشی رها کردم. آنجا یک استخر و چند مغازه میوه و تره‌بار هست. فکر نمی‌کردم کسی ماشین را پیدا نکند. کیفرخواست این پرونده با اتهام قتل عمد صادر شده و جلسه رسیدگی بزودی در دادگاه کیفری استان تهران برگزار خواهد شد. پدر و مادر بنیتا پیش از این خواستار اعدام در ملأعام متهم شده‌اند.

احساس آرامش به جامعه تزریق کنید

دکتر فرحناز نور محمدی‌، استاد دانشگاه و روان‌شناس کودک به جام‌جم می‌گوید: افراد جامعه به دنبال هیجان‌های جدید هستند. به همین دلیل دنبال شنیدن و پیگیری اخبار مختلف هستند. زمانی که رسانه‌ها به اخبار مربوط به قتل کودکان می‌پردازند، مردم خیلی پیگیر هستند، چون کودکان افراد بی‌گناه، بی‌دفاع و مظلومی هستند. وقتی یک حادثه برای خانمی رخ می‌دهد،‌ دید جامعه بر این است که شاید خود او در وقوع حادثه مقصر بوده باشد و وی را سرزنش می‌کنند، اما حوادث کودکان کمی متفاوت‌تر است. کودکان بدون حاشیه و مظلوم‌اند و بیشتر در جامعه آسیب می‌بینند. شاید همین باعث می‌شود، زمانی که حادثه برای کودکان رخ می‌دهد مردم بیشتر موضوع‌های رخ داده برای آنها را پیگیری کنند.

نورمحمدی معتقد است: زمانی که رسانه‌ها به اخبار مربوط به قتل کودکان می‌پردازند، صرفا نباید به اطلاع‌رسانی خبری و انتقال پیام بپردازند، بلکه علاوه برانعکاس اخبار باید از دیدگاه جامعه‌شناسان، جرم شناسان و بویژه روان‌شناسان موضوع را پیگیری کنند وآن را انعکاس دهند. رسانه‌ها باید در انعکاس اخبار قتل کودکان هدف‌گذاری کنند که جامعه دچار ناامنی نشود. باید راهکارهایی ارائه دهند که باعث شود، خانواده‌ها دچار آسیب نشوند و زندگی کودکانشان به مخاطره نیفتد. حتما پیگیری شود، حالا که حادثه برای کودکان رخ داده، روان شناسان و مددکاران چه اقدام‌هایی برای جامعه در ارتباط با والدینی که فرزندان آنها دچار آسیب شده‌اند، انجام دهند.

وی ادامه داد: این گونه خانواده‌ها باید 30 جلسه مشاوره بگیرند تا آستانه تحمل آنها با رخداد پیش آمده بالا برود و حمایت شوند که بتوانند حادثه را تحمل کنند. زمانی که حادثه تلخی برای کودکان رخ می‌دهد، باید استرس ناشی از وقوع این حادثه را برای مردم جامعه کم کنیم.

این روان‌شناس کودک معتقد است: زمانی که حادثه قتل بنیتای هشت ماهه رخ داد، مردم با شنیدن خبرمرگ او دچار استرس شدند و شاید ترس آنها بیشتر شد که نکند فرزند خود را در خودرو بگذارند که حادثه مشابه برایش رخ دهد. همین باعث شد که کمی بیشتر دقت کنند. پس رسانه نقش مهمی در انعکاس هشداری موضوع و راه‌های مقابله با حادثه قبل و بعد از آن ایفا می‌کند. کارکرد رسانه‌ها باید برای امنیت جامعه و خانواده‌ها باشد نه صرفا انعکاس یک خبر حادثه. باید طوری اخبار را با تحلیل انعکاس دهندکه باعث شود مردم احساس آرامش بیشتری کنند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها