اهدای خون درگذر زمان

تشکیل صف‌های طویل اهداکنندگان خون در ایام پس از رخداد زلزله بم و نیز حادثه فروریختن ساختمان پلاسکو از جمله صحنه‌های زیبای نوع‌دوستی مردم ایران برای کمک به هموطنان مجروح و نیازمند است که در سال‌های اخیر به یکی از اصول فرهنگ عمومی ما تبدیل شده است.
کد خبر: ۱۰۵۶۹۰۵
اهدای خون درگذر زمان

این روزها اغلب مردم برای خون جاری در رگ‌، اصالتی بیشتر از ماده‌ای حیاتی برای حفظ جان انسان قائل نیستند.جالب است بدانید برای رسیدن به این نقطه که خون به خودی خود جز برای نجات انسانی دیگر واجد ارزش و تقدس ویژه‌ای نیست، راهی دراز و طولانی در تاریخ پزشکی و تحولات فرهنگی کشورها و از جمله ایران ما پیموده شده است.

امروز درست 43 سال از تشکیل سازمان انتقال خون ایران می‌گذرد. سازمانی که با تشکیلش در نهم مرداد 1353، بساط دلالان خون‌فروش جمع شد. فکر می‌کنید اولین کسی که به فکر نجات بیماران از طریق انتقال خون افتاد که بود و چگونه توانست خون انسانی را در رگ‌های انسانی دیگر وارد کند؟!

با وجود اصالت خون در بسیاری از تمدن‌های باستانی، نشانه‌هایی از تفکر مربوط به خاصیت جوان‌سازی و درمانی خون در افسانه‌های باستان دیده می‌شود. چنان که در حکایت آوید (Ovid) آمده است که میدیا (Medea) برای جوان کردن پدرش، خون فردی جوان را به رگ‌های آوید انتقال داد. این در حالی است که اطبای طب سنتی همواره باور داشته‌اند خارج‌کردن خون می‌تواند موجب بهبود برخی امراض شود. آنها بروز پاره‌ای بیماری‌ها را در نتیجه به هم خوردن تعادل مایعات در بدن می‌دانستند؛ چیزی که از آن با عنوان مزاج یاد می‌کردند و شامل صفرا، سودا، بلغم و خون در بدن انسان بود. از این رو بود که در بسیاری از موارد برای بازگرداندن تعادل مزاج به بدن، حکم به فَصد خون یا حجامت می‌دادند.

با این وجود، حکایت‌های متناقضی هم در تاریخ پیدا می‌شود؛ از جمله روایتی منسوب به پاپ هشتم نقل می‌کنند که سال 1492 میلادی، برای بهبود بیماری‌اش که در نتیجه آن به کما رفته بود، پزشکان خون سه جوان را استخراج می‌کنند و به دهان پاپ می‌ریزند! علت این بود که در آن زمان هنوز موضوعی به نام جریان خون در رگ‌ها کشف نشده بود. با این حال درمان افاقه نمی‌کند؛ هم پاپ می‌میرد و هم آن سه جوان. اما کماکان فلاسفه علوم طبیعی در قرن شانزدهم میلادی نظیر آندریاس لیباویوس به کارکرد انتقال خون در درمان بیماری‌ها قائل بودند تا این که ویلیام هاروی اوایل قرن هفدهم، موضوع گردش خون در عروق را کشف کرد.

کشف گردش خون، نقطه عطف

با کشف گردش خون، دانشمندان ایده‌هایی مانند تزریق مایعاتی همچون آب، شیر، ماءالشعیر و... را روی سگ‌های بیمار آزمایش کردند و پس از مشاهده مرگ آن حیوانات، به ایده انتقال خون از سگی به سگ دیگر روی آوردند که موفقیت‌هایی در پی داشت. تا این که ژان باتیسته دنیس در 25 خرداد 1046/ 15 ژوئن 1667 برای اولین بار توانست خون بره‌ای را به پسربچه‌ای تب‌دار انتقال و جان او را نجات دهد. دنیس در موردی دیگر خون بره‌ای را به یک قصاب انتقال داد و او هم زنده ماند. فراتر از خوش‌اقبالی، شاید علت زنده‌ماندن این دو بیمار، انتقال مقادیر کمی خون بوده باشد. وگرنه بروز واکنش‌های شدید در صورت انتقال زیاد خون حیوان به انسان در بدن دو بیمار قطعی است. چنان که بعدا همین پزشک در انتقال خون یک گوساله به بیماری موجب مرگ او و بعد از سوی دادگاه مجرم شناخته شد. از سویی همان زمان فلاسفه این بحث را مطرح می‌کردند که آیا انتقال خون یک حیوان به انسان موجب بروز و ظهور صفات حیوانی در انسان نمی‌شود و متقابلا آیا انتقال خون انسان به حیوان، به هوشمند و متفکر شدن حیوان نخواهد انجامید؟! اندکی پیشتر از دنیس و انتقال خون از حیوان به انسان، فیلسوف شهیر رنه دکارت در پاسخ به این سوال، موضوع دوگانگی جسم و روح در انسان را مطرح کرده بود. به این معنی که دکارت توانایی‌های مربوط به تفکر و تکلم و استدلال را مربوط به روح انسان می‌دانست که ربطی به جسم مادی و حیوانی انسان نداشت و از این نظر انتقال خون میان انسان و حیوان نمی‌توانست اشکالی ایجاد کند. با این حال پارلمان فرانسه در سال 1675 و همین‌طور انجمن پادشاهی پزشکی لندن، مطالعه درباره انتقال خون را با توجه به مشکلاتش و از جمله مرگ یک انسان بر اثر انتقال خون گوساله ممنوع و متعاقبا پاپ این بحث را از نظر کلیسای کاتولیک حرام اعلام کرد.

انتقال خون انسان به انسان

با گذشت یک و نیم قرن از توقف مطالعات در این حوزه، انتقال خون با مطالعات جیمز بلاندل وارد مرحله‌ای تازه شد. او سال 1208/ 1829، مقداری (به گفته برخی منابع 325 سی‌سی) خون از چند داوطلب دریافت و به بیماری تزریق کرد که مبتلا به سرطان معده بود. بیمار در حالی که چند ساعتی بهبود یافت، پس از 56 ساعت از تزریق خون درگذشت. این نخستین مورد انتقال خون انسان به انسان در تاریخ بشر بود. در این دوران بسیاری از موارد انتقال خون به صورت رگ به رگ و بازو به بازو انجام می‌شد. با این روش تعیین مقدار خون انتقالی دشوار بود و معمولا تا جایی انتقال انجام می‌شد که خون‌دهنده رنگ‌پریده شود! بعلاوه به علت ناشناخته بودن گروه‌های خونی، بسیاری از موارد انتقال خون به مرگ بیمار منجر می‌شد.

سرانجام کارل لندشتاینر و همکارانش در سال 1279/1900 به وجود سه گروه خونی O، A و B پی برد که منجر به دریافت جایزه نوبل پزشکی در سال 1930 برای او شد. دو سال بعد در سال 1281/ 1902 نیز دکاسترو و همکارانش به وجود گروه خونی AB پی بردند. اما مشکل بعدی انعقاد خون دریافتی در جریان ذخیره‌سازی بود. تلاش‌های گسترده‌ای برای استفاده از مواد شیمیایی به منظور جلوگیری از انعقاد خون انجام شد و سرانجام سرهنگ اسوالد رابرتسون، پزشک ارتش آمریکا، اولین بانک خون را سال 1296/ 1917 در این کشور تاسیس کرد. او از سیترات سدیم برای جلوگیری از انعقاد خون استفاده کرده بود.

انتقال خون در ایران

نخستین سال‌های دهه 20 هجری شمسی، دورانی است که تکنیک انتقال خون برای درمان بیماران وارد ایران شد. در ایامی که در نتیجه کم‌سوادی توده‌های مردم، نگاه عمومی به فرآیندهای درمانی پزشکی مدرن مانند تزریق واکسن و آمپول و‌... با دیده شک و تردید نسبت به کارایی واقعی آن در نظر گرفته می‌شد، طبیعی بود راضی کردن مردم به اهدای خون خود برای نجات بیماران دیگر، کار چندان آسانی نباشد. گفته می‌شود بیمارستان‌های ارتش و مراکز جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران (اکنون با نام هلال احمر ایران)، از اولین مراکزی بودند که از اعضا و داوطلبان خود خون دریافت کردند.

اولین بانک خون ایران در بیمارستان هزار تخت خوابی سابق (امام خمینی امروز) در تهران تشکیل شد که به نوعی از اولین مراکز متمرکز انتقال خون در کشور بود. پس از آن کم‌کم تهیه فرآورده‌های خونی در بیمارستان‌ها صورت گرفت. سپس نخستین مرکز مستقل انتقال خون در خیابان ناصرخسرو تهران، کنار مدرسه دارالفنون در پانزدهم بهمن 1341 آغاز به کار کرد. آن زمان این تاریخ را روز جمع‌آوری خون نامگذاری کردند.

ماجرای ضرب المثل در شیشه کردن خون مردم!

با گذشت زمان و معلوم‌شدن نقش حیاتی انتقال خون به بیماران نیازمند در ایران، کماکان مقدار خون دریافتی از داوطلبان بسیار کمتر از تقاضای مراکز درمانی کشور بود. به این ترتیب چاره‌ای نبود جز این که با انگیزه پرداخت پول داوطلبانی حاضر به ارائه خون خود شوند. وقتی چنین شرایطی به وجود بیاید، شکی نیست که مشام دلال‌ها بهتر از هر بیمار و داوطلبی کار خواهد کرد. دلال‌ها از یک‌سو بیماران نیازمند به دریافت خونی را پیدا می‌کردند که خانواده‌اش حاضر بودند برای حفظ جان بیمار خود هر مبلغی را بپردازند و از سوی دیگر تهیدستانی را اجیر می‌کردند که برای ادامه زندگی حاضر به فروش خون در ازای دریافت مبلغ ناچیزی می‌شدند. این سوداگران،« خون مردم را در شیشه می‌کردند» و در شرایط کنترل‌نشده و غیربهداشتی به دست بیماران نیازمند می‌رساندند و با قیمتی بسیار گزاف «به قیمت خون پدرشان » به بیماران می‌فروختند.

نقل می‌کنند برخی معتادان برای تأمین هزینه اعتیاد خود، چند بار در روز خون می‌دادند تا حدی که از حال می‌رفتند و بعد مجبور می‌شدند برای حفظ جانشان خون آنها را به خودشان برگردانند.

داریوش مهرجویی در همان ایام فیلم «دایره مینا» را به عنوان یکی از مشهورترین آثار سینمایی خود ساخت. درونمایه اصلی فیلمنامه دایره مینا، وضع نابسامان تجارت و تأمین خون و زندگی کثیف سوداگرانی بود که با خون تهیدستان تجارت می‌کردند. فیلمی که تا سال 1356 به مدت سه سال توقیف بود و در آخرین سال حکومت محمدرضا پهلوی مجوز اکران یافت.

پایان خون‌فروشی

انتقال خون‌های آلوده‌ای که در جریان خرید و فروش زیرزمینی منجر به وخامت حال و مرگ بیماران نیازمند می‌شد از یک سو و تلاش برای تغییر وضع و شرایط اسف‌بار تهیدستانی که با فروش خون خود به قیمت لقمه‌ای نان، یک روز زندگی را برای خود می‌خریدند از سوی دیگر، همراه زمینه‌سازی برای قطع دست سوداگران خون مردم کنار افزایش جمعیت و نیاز به خون و فرآورده‌های خونی، موجب شد ایده تشکیل سازمان ملی انتقال خون ایران از سوی دکتر فریدون علاء، متخصص خون‌شناس نامدار ایرانی مطرح شود. به این ترتیب در یکم دی ماه 1351 سازمان انتقال خون به ثبت رسید و سرانجام سازمان ملی انتقال خون ایران در نهم مرداد 1353 تأسیس شد تا نهادی مشخص و متمرکز، متولی تأمین خون مورد نیاز در مراکز درمانی کشور باشد. با این کار خیلی زود دست واسطه‌ها قطع و فرآورده‌های خونی با کیفیت سلامت بالاتری به مراکز درمانی و بیماران نیازمند عرضه شد. اما کماکان به علت سطح پایین آگاهی عمومی، داوطلبان کافی برای اهدای خون وجود نداشت و از این رو خون مورد نیاز بیماران از طریق آشنایان و بستگانش تأمین می‌شد؛ روالی که تا سال 1376 برقرار بود.

آغاز دوران فرهنگ‌سازی اهدای خون

در ایام اوج گرفتن انقلاب اسلامی و پس از آن با بروز جنگ تحمیلی، رواج فرهنگ اهدای خون برای کمک به مجروحان، بتدریج به یکی از ستون‌های فرهنگ عمومی مردم کشور ما در کمک به همنوع تبدیل شد تا اقشار گوناگون جامعه با اهمیت اهدای خون با نیت خداپسندانه بیش از گذشته آشنا شوند. از طرفی کم‌کم با پیشرفت دانش پزشکی، بحث اهمیت اهدای خون سالم اهمیت مضاعفی پیدا کرد و ارتقای کیفیت فرآورده‌های خونی و شناسایی عوامل بیماری‌زا در انتقال خون با بررسی خون‌های اهدا شده از نظر آلودگی به ویروس‌های هپاتیت B و C و همین‌طور ویروس اچ‌آی‌وی در دستور کار سازمان انتقال خون ایران قرار گرفت.

در سال‌های اخیر با به‌کارگیری فناوری‌های نو و همین‌طور اجرای سیاست‌های مبتنی بر سلامت سازمان جهانی بهداشت نظیر ترویج اهدای مستمر، آزمایش‌های غربالگری خون، سامانه خودحذفی محرمانه و... موقعیت ممتازی برای سازمان انتقال خون ایران میان کشورهای منطقه ایجاد شده است. به طوری که براساس آخرین آمارها، شاخص اهدای خون به 27 نفر در هر هزار نفر در کشور رسیده است. این عدد در کشورهای پیشرفته 35 تا 40 نفر در هر هزار نفر است و خوشبختانه روند اهدای خون در کشور سیر صعودی خود را دنبال می‌کند.

کاظم کوکرم

دبیر گروه دانش

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها