گزارش جام‌جم از نشست بررسی «موانع و راهکارهای ارتقای جایگاه ادبیات داستانی جنگ»

ادبیات پایداری پشت ویترین زیبایی شناسی

شنبه گذشته بود که دبیرخانه هفدهمین دوره انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس اعلام کرد قرار است سه نشست تخصصی با موضوع ادبیات داستانی، شعر و تاریخ شفاهی دفاع مقدس برگزار ‌کند. صبح دیروز نخستین نشست برگزار شد و طی آن موانع و راهکارهای ارتقای جایگاه ادبیات داستانی جنگ و دفاع مقدس مورد بررسی قرار گرفت. دو نشست بعدی، امروز و فردا برگزار خواهند شد.
کد خبر: ۱۰۴۷۳۶۹

در نشست نخست که با عنوان «موانع و راهکارهای ارتقای جایگاه ادبیات داستانی جنگ و دفاع مقدس» در سالن اندیشه پژوهشگاه علوم‌انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد، حسینعلی قبادی، قدرت‌الله طاهری، محمدرضا موحدی، محمد حنیف، احمد شاکری، علی‌اصغر شیرزادی، مجید قیصری، عبدالحسین فرزاد، قاسمعلی فراست و ... حضور داشتند.

این نشست با همکاری گروه زبان و ادبیات شورای بررسی متون پژوهشگاه علوم‌انسانی و مطالعات فرهنگی و بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس و نیز سازمان ادبیات و تاریخ دفاع مقدس برگزار شد تا یکی از نشانه‌های تعامل دانشگاه با نهادهای متولی ادبیات دفاع مقدس باشد.

همت پژوهشگاه برای تبیین ادبیات دفاع

بزرگراه کردستان را که به سمت شمال بروید، نرسیده به بزرگراه همت، سمت چپتان لابد آن ساختمان پوشیده از برگ‌های آویزان را دیده‌اید؛ بنایی با معماری جذاب که مأمن پژوهش‌ها و مطالعات فرهنگی و علوم‌انسانی است. قرار است داستان‌نویسان و پژوهشگران ادبیات دفاع مقدس و پایداری دور هم جمع شوند تا صریح و بی‌پرده از موانعی بگویند که جلوی ارتقای جایگاه این ادبیات را سد کرده است. نشست، تخصصی است اما آن‌قدر با مثال‌هایی از کتاب‌هایی آشنا همراه است که بحث برای همه مخاطبان قابل فهم باشد.

چراغ اول را قدرت‌الله طاهری روشن می‌کند. مقاله‌ای که این عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی ارائه می‌دهد درباره تاریخمندی ادبیات پایداری است. مقاله محمدرضا موحدی اما بحث را به جایی دیگر می‌برد. این عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی از دانشگاه‌ها می‌گوید و این‌که شیوه برخورد نظام آکادمی ما با ادبیات پایداری چگونه بوده است.

اما این سخنران بعدی است که بحث را به هدف نشست یعنی شناسایی موانع ارتقای جایگاه آن نزدیک می‌کند.

حسینعلی قبادی، رئیس پژوهشگاه علوم‌انسانی و مطالعات فرهنگی و عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس حرف‌هایش را در پاسخ به این که چرا ادبیات داستانی دفاع مقدس ما نتوانسته به سنتی ادبی تبدیل شود، آغاز می‌کند و سه راهکار پیشنهاد می‌دهد: در ادبیات دفاع مقدس بشدت تمرکزگرا هستیم و این دشمن خلاقیت است. اما چگونه می‌توان ادبیات پایداری دفاع مقدس را به سنت ادبی تبدیل کرد: اول، باید به ذات بوطیقایی ادبیات توجه کنیم. ادبیات با حمایت و متعالی‌کردن به سنت تبدیل نمی‌شود. این ادبیات باید با دیگر ژانرها تعامل برقرار کند. دوم، باید از رئالیسم بخشنامه‌ای عبور کنیم و به سازه‌های زیبایی‌شناسی ادبیات توجه کنیم و به بن‌مایه‌ها و جوهره‌های اسطوره‌پردازی بیش از حماسه‌پردازی بپردازیم. اسطوره‌ به جنبه‌های ناب و اصیل و خودشکوفایی ادبیات مربوط است، در حالی که در حماسه‌سرایی فقط قهرمان می‌سازیم و می‌دانیم قهرمان‌ها می‌میرند. سوم، باید بدانیم یک ادبیات پایدار و ماندگار، دعوای ژانرها را حذف می‌کند.

انکار جنگ، انکار تاریخ است

قبادی با تأکید بر این که جنگ تحمیلی و دفاع مقدس بخشی از تاریخ این سرزمین است و کسی نمی‌تواند آن را انکار کند، می‌گوید: نفی ادبیات جنگ، غیرعقلانی است چون به مثابه انکار بخشی از تاریخ ماست.

او همچنین معتقد است تکلیف ما با نقد ادبی ادبیات پایداری نیز مشخص نیست: ما بر اساس معیار علمی نقد، تاکنون ادبیات دفاع مقدس را بررسی نکرده‌ایم و بخصوص به جنبه‌های هنری و ادبیت این آثار نپرداخته‌ایم. نقد ادبی ما در این باره، غیر فنی، مضمون‌گرا و محتواپرداز، فارغ از شیوه‌های علمی و زیبایی‌شناسانه است.

رئیس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی همچنین با اشاره به این‌که مجموعه آثار دفاع مقدس، در عرصه فرهنگ و ادبیات، فضا و عناصری را به‌وجود آورده که ادبیات ما را با تاریخ و تمدن و میراث‌های ایرانی بیش از سایر گفتمان‌ها گره زده و این به دلیل ذات و ماهیت انقلاب اسلامی است، عامل آن را ذات انقلاب اسلامی می‌داند و می‌گوید: از سوی دیگر، ما ادبیات دفاع مقدس را به حماسه‌سرایی محدود کرده‌ایم و وجه اسطوره‌ای و هنری آن را از یاد برده‌ایم.

او در پایان سخنرانی‌اش به آسیب‌ها و موانع دیگری نیز اشاره می‌کند: نباید به‌دنبال سهم‌خواهی و مصادره شهدا باشیم. این با روحیه شهدا در تضاد است. حق را ادا کنیم. ضرورت پیوند بیشتر ادبیات جنگ با حوزه انسان‌شناسی و ادبیات شفاهی وجود دارد، البته جدای از خاطرات که گنجینه ارزشمندی است.

تغییر در ترسیم سیمای عشق و جنگ

محمد حنیف، داستان‌نویس و پژوهشگر ادبیات مقاومت، پایداری و دفاع مقدس در این نشست به مقایسه‌ای می‌پردازد که بین آثار متقدم و متاخر ادبیات داستانی دفاع مقدس صورت داده است. او می‌گوید: «هر چه از جنگ فاصله گرفته‌ایم، بر تعداد نویسندگان این ادبیات افزوده شده است و تغییر دیگری که شاهدیم تغییر جنسیت در آمارهاست ، چرا که زنان هم مثل مردان برای جنگ قصه نوشته‌اند. اما باید پرسید آیا این پیشرفت کمی، بر کیفیات هم اثرگذار بوده است؟» او در پاسخ به همین پرسش، به چند تغییر مضمونی اشاره می‌کند و می‌گوید: «در تغییرات مضمونی آشکارا می‌بینیم که حماسه و شعار، جای خود را به ترسیم مظلومیت مردم جنگ‌زده و توصیف رشادت‌ها داده است. از سوی دیگر، شیوه ترسیم سیمای عشق در خلال جنگ عوض شده است که طبعا مبتنی بر تغییر شرایط مختلف است؛ گرایش از عشق‌های آسمانی به سمت عشق‌های زمینی بیشتر شده است. همچنین در آثار ادبی جدید دفاع مقدس بر خلاف گذشته ما با چندصدایی مواجه هستیم.»

حنیف درباره تغییرات ساختاری که در داستان‌های متاخر دفاع مقدس رصد کرده، می‌گوید: «هر چه جلوتر آمده‌ایم، واقعگرایی‌ها جای خود را به جادو داده‌اند. از شبه رمان و فراداستان و تکنیک‌هایی از این دست بیشتر بهره برده‌ایم و همچنین به طنز و استفاده از قالب‌های متنوع‌تر مثل داستانک روی آورده‌ایم.»

او با این اوصاف نتیجه می‌گیرد که ادبیات داستانی دفاع مقدس هم در ساختار و پرداختن به عناصر داستانی روبه رشد بوده است و هم در پرداختن به مضامین و محتواهای جدیدتر. او در این رابطه رمان «لم یزرع» محمدرضا بایرامی را مثال می‌زند که اخیرا بسیار مورد توجه قرار گرفته است: «در این رمان با استفاده از پیرنگ‌های فرعی، مخاطبان با دنیایی پیچیده‌تر روبه‌رو می‌شوند و بنابراین قدرت تعقل آنها افزایش داده می‌شود.»

بخش دوم این جلسه با حضور احمد شاکری، علی‌اصغر شیرزادی، قاسمعلی فراست و مجید قیصری در بحث مورد نظر ادامه یافت.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها