هر یک از ما خاطراتی متفاوت از این ماه داریم که یادآوری گهگاه آنها برای خودمان یا دیگران همراه با یک دنیا لطف و لذت است.
به همین دلیل سراغ سه چهره از دنیای هنر میرویم و خاطرات آنها را از این ماه رویایی جویا میشویم.
بهروز بقایی
ماه رمضان را دوست داشتم و همیشه روزه میگرفتم. سحری خوردن، طول روز را متفاوت گذراندن و افطار کردن بر سر سفره به همراه خانواده لذتی تکرار نشدنی داشت که ماه رمضان را از 11 ماه دیگر سال متمایز میکرد. در دوران دبیرستان برای ادامه تحصیل به منزل داییام رفتم و همانجا اقامت کردم. منزل او در رشت بود و من فضایی متفاوت را تجربه میکردم.
در نخستین سحرگاه ماه رمضان ناگهان صدایی از بیرون شنیدم که بلند میگفت: «ای سحرخوران، بلندشوید، سحری دیر میشود.» گوینده این جمله را بارها با صدای بلند در خیابان تکرار کرد. آنقدر که دیگر مطمئن شد هر کس قصد روزه گرفتن دارد صدا را شنیده و از جای بلندشده.
یک نفر مسئولیت داشت همه افراد محله را از خواب بلند کند و کارش را هم بخوبی انجام میداد. این کار رسمی بود که در آنجا انجام میشد. من بار اول که این صدا را شنیدم تعجب کردم، از جا بلندشدم و کنار خانواده داییام سحری خوردم. بعدها متوجه شدم این سنت آنجاست. الان که به گذشته نگاه میکنم لذت میبرم از این که میبینم برخی افراد از مناطق مختلف تا چه اندازه به رسوم ماه مبارک اعتقاد داشتند و با عمل کردن به هر یک به نحوی در زیباترکردن آن سهیم میشدند.
ماهچهره خلیلی
ماه رمضان همراه با یک دنیا شور و نشاط روحانی است. لذتی که این ماه به ما میبخشد همیشه در روح ما ماندگار میشود. به همین دلیل من همیشه روزههایم را میگیرم و تا سرحد امکان هیچگاه فرصت را از دست نمیدهم. من پیش از سریال مختارنامه چند سالی انگلیس زندگی میکردم و روزههایم را آنجا هم میگرفتم.
آب و هوای آن کشور با ایران کاملا متفاوت است. هنگام بازی در مختارنامه در ایران حاضر شدم و همراه با روزهداری به ایفای نقش پرداختم. حقیقتش را بگویم کار بسیار سختی بود. آن سال اولین ماه رمضان دشوار برای من بود. در ماههای گرم سال قرار داشتیم. من نخستین بار بود که در هوای 40 درجه و روزهای طولانی روزه میگرفتم. ساعتها کار مداوم، گریم سنگین و لباسهایی که هر کدام چند کیلو وزن داشت دست به دست هم دادند و آن ماه رمضان را برای من و سایر عوامل بسیار سخت کردند. با این حال خوشحالم که بازی در آن سریال بهانهای شد تا این ماه زیبا را با هموطنان عزیزم شریک شوم.
محمود پاکنیت
مانند هر ایرانی مسلمان دیگری عاشق ماه مبارک رمضان هستم و از روزه گرفتن لذت میبرم. روزه گرفتن در این ماه برای بازیگران به دلیل مشغله سنگین دشوار است، اما کنار هم لذت فراوانی میبریم و هر سختی را فراموش میکنیم.
به یاد دارم هنگامی که با مرحوم فرجالله سلحشور سریال «یوسف پیامبر» را بازی میکردیم مدتی کار به ماه رمضان افتاد. مرحوم سلحشور برای این که کار برای ما کمی آسانتر باشد بیشتر فیلمبرداریها را به بعد از ساعت افطار انداخت و برنامهریزیهایی دقیق در این زمینه انجام داد.
آن ماه رمضان لذتی بینظیر داشت. ما در حالی سر صحنه لوکیشن حاضر میشدیم که سفره زیبای افطار پهن بود. همه کار میکردیم و هنگام سحر به خانه بازمیگشتیم. هنوز یادآوری خاطرات آن ماه رمضان برای من دلنواز است.
لیلا رعیت - روزنامه نگار
ضمیمه چمدان جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد