کودک همراه فردوسی در اغلب مجسمه‌ها چه کسی است؟

گزارشی از زندگی خصوصی آقای فردوسی

از 17 خرداد 1338 که حساب کنیم حدود 58 سال است که آن بالا ایستاده‌ای و به ازای 30 سال خدمت بی‌شائبه در ارتفاعی حدود 12 متر، با سرفه ای غلیظ، آلودگی های تهران را تماشا می​کنی!
کد خبر: ۱۰۳۰۰۶۷
گزارشی از زندگی خصوصی آقای فردوسی

به گزارش جام جم آنلاین، مردمی‌ که لابه‌لای باران تند بهاری امسال در پیاده‌رو‌ها قدم می‌زنند و گاه به زیر سایه شما پناه می برند، دلار به دست‌هایی که بازارشان همیشه سکه است و حجم خودروهایی که پشت چراغ‌های قرمز صف کشیده‌اند و گاه و بی‌گاه با بوقی ممتد آلودگی صوتی را به آلودگی هوا می‌افزایند.

همه این تصاویر و اتفاق‌ها برای تو آشناست، البته ما هم برای تو کم نگذاشته‌ایم؛ شاید دیوان ارزشمند تو را نخوانده باشیم؛ ولی حداقل درباره نام، میدان و خدمات تو چیزهایی شنیده، خوانده یا دیده‌ایم!

آقای فردوسی! امروز روز بزرگداشت شماست و خیلی‌ها در این روز در محافل، مجالس، نشست‌ها و کنگره‌های تخصصی از شما، شاهنامه و خدمات بسیاری که برای ایران‌زمین انجام داده‌اید سخن خواهند گفت و به پرسش‌های بسیار عمیقی درباره آثار و جایگاه شما در تاریخ ادبیات ایران و جهان پاسخ می‌دهند!

البته در ارتباط با شما و زندگی و آثارتان، سوال‌های مردمی ‌بسیاری وجود دارد که هیچ‌گاه و در هیچ کنگره و بزرگداشتی مطرح نمی‌شود؛ سوال‌هایی که ذهن خیلی از مردم را مطمئن هستم که مشغول خودش کرده است؛ مثلا همین دیروز در اتوبوس BRT (چیزی شبیه رخش که 500 نفر سوارش شده باشند) وقتی روبه‌روی شما منتظر سبزشدن چراغ محترم راهنمایی و رانندگی ایستاده بودیم یک نفر پرسید: آخرش نفهمیدیم فردوسی ازدواج کرده بود یا نه؟

یکی دیگر از رخش‌سواران هم پرسید: این پسربچه‌ای که کنار شما نشسته است، کیست؟

می‌بینید! مردم همیشه دوست داشته‌اند در زندگی خصوصی «سوپراستار»‌ها سرک بکشند؛ حالا فرقی نمی‌کند مهران مدیری ، رامبد جوان ، نگارجواهریان و مهناز افشار باشد یا جناب‌تان که حدود 10 قرن پیش رخ در نقاب خاک کشیده‌اید.

راستش را بخواهید احساس کردم امسال در آستانه 25 اردیبهشت که روز ملی شماست به جای پرداختن به گزارش‌ها و گفت‌وگوهایی که همه‌ساله به تکرار درباره چیره‌دستی جناب‌تان در سرودن شاهنامه و احیای زبان و ادبیات فارسی منتشر می‌شود کمی‌ به سوالات مردمی‌ پاسخ بدهم و تکلیف این کودک زبان‌بسته را که همین‌طور در اغلب مجسمه‌ها در کنار شما نشسته است یک بار برای همیشه روشن کنم.

این که آن کودک در کنار شما چه کسی است و منظور مجسمه‌ساز دقیقا چه چیزی بوده است پرسش شاید دشواری باشد، اما آنچه فریدون صدیقی فرزند استاد صدیقی(سازنده مجسمه) درباره ان گفته از این قرار است: «در قسمت پایین مجسمه شما، پیکر کودکی زال ـ از شخصیت‌های شاهنامه ـ تصویر شده است و چون زال روی کوه قاف بزرگ شده، بنابراین پایه مجسمه به صورت یک تخته‌سنگ طبیعی طراحی شده که حکایت از داستان زندگی زال دارد.»

روایت فرزند مجسمه‌ساز تا حدود زیادی به نظر دکتر جعفر یاحقی، شاهنامه‌پژوه و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی نزدیک است. یاحقی هم معتقد است تصور ابتدایی از این کودک که در کنار شما قرار گرفته همان «زال» است؛ او درباره دلایلش هم این‌گونه توضیح می‌دهد: «از نظر ظاهری موهای سفید آن کودک به زال شباهت دارد و از طرفی زال با کیفیت خاصی متولد و در دامان سیمرغ بزرگ شده است که همین نوعی مفهوم متافیزیکی را همراه دارد.»

این شاهنامه‌پژوه ادامه می‌دهد: «خانواده زال را فردوسی بزرگ کرده است؛ رستم، سهراب و... همه ریشه در زال دارند و به نوعی می‌توان گفت که زال نماد پهلوانی در شاهنامه است.»

او تاکید می‌کند: «این کودک در واقع این مفهوم را می‌خواهد القا کند که حماسه‌ها و اسطوره‌ها پیش از فردوسی هم در منابع کهن وجود داشته ‌است، اما این فردوسی بود که مانند طفلی دست آنها را گرفت و به اوج رساند؛ همان‌طور که خودش می‌گوید: که رستم یلی بود در سیستان / منم کردمش رستم داستان»

اما دکتر میرجلال الدین کزازی، استاد پیشکسوت و یکی از شاهنامه‌پژوهان شناخته‌شده کشورمان نظر دیگری دارد؛ او که شاید سخن، کلام و گویشش بیشترین نزدیکی را به شما و روزگارتان در قرن 4 هجری دارد، این‌گونه پاسخ می‌دهد: «بر آن نیستم که آن کودک خُرد، زال باشد، زیرا ​ پذیرفتنی نیست از میان چهره‌های پُرشمار شاهنامه، آن پیکرتراش یا تندیس‌ساز زال را برگزیده باشد.»

او ادامه می‌دهد: «من می‌انگارم که شاید خواست او آن بوده است که به شیوه‌ای نمادین و بر پایه ساختار شاهنامه، زبان پارسی را در آن کودک به نمود بیاورد.»

کزازی می‌افزاید: «فردوسی این کودک را آنچنان پرورده و بالانده است که بُرنایی گردیده است جاودانه، برومند و شاداب! و به سخن دیگر فردوسی کاری را که پیشینیان او تا آن زمان انجام داده بودند به پایان برده است و از همین روی است که شاید آن کودک در دامان فردوسی دیده می‌شود.»

این استاد دانشگاه تاکید می‌کند: «این گزارشی است که من از دید خود از این تندیس زیبا دارم و پاسخ بی‌چند و چون را اگر می‌خواهید، ​‌باید از آن پیکرتراش بپرسید که چهره در خاک پوشیده است!»

خب جناب آقای فردوسی! در این گزارش با توجه به روزگار فست فودی مان و حوصله کم مردم در خواندن و مطالعه، سعی کردم حداقل به یک پرسش مردمی‌ و کاملا خانوادگی در ارتباط با شما پاسخ دهم.

امیدوارم همه BRT‌سواران این گزارش را امروز بخوانند و همین جا قول می‌دهم در گزارشی دیگر یک‌بار برای همیشه درباره این که شما برای سرودن شاهنامه آیا سکه گرفته‌اید و اگر گرفته‌اید چندصد یا چندین هزار سکه بوده است، گزارشی مبسوط منتشر کنم؛ بخصوص که این روزها (جای شما سبز!) کلا مردم به مباحث مربوط به سکه حساسیت بالایی دارند.

اگرچه جناب‌تان هر روز از همان بالا کل نوسانات بازار ارز و سکه را زیر ذره‌بین دارید!

سینا علیمحمدی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۱۱
مجید
Iran, Islamic Republic of
۰۰:۴۹ - ۱۳۹۶/۰۲/۲۵
۰
۰
جالب بود
راننده
Iran, Islamic Republic of
۰۰:۵۰ - ۱۳۹۶/۰۲/۲۵
۰
۰
بی آ ر تیش خیلی خوب بود
بهرام
Iran, Islamic Republic of
۰۰:۵۲ - ۱۳۹۶/۰۲/۲۵
۰
۰
زنده باد به این گزارش شیرین و شیوا . قلمت را می بوسم.
محمد.. شریفm
Iran, Islamic Republic of
۰۱:۲۰ - ۱۳۹۶/۰۲/۲۵
۰
۰
آقا ... نظر فرزند سازنده تندیس واقعیت دارد . كودك نماد كودكی زال است و درست بیاد دارم كه نشریات آن زمان هم به این اشاره داشتند و قید شده بود .. حتی . تخته سنگ بكار رفته را یك پارچه . از كوه دماوند انتخاب كرده بودند . زبان پارسی خیلی جلو تر از زمان استاد فردوسی وجود داشته و شاعرانی هم . لذا اینكه طفل نماد آن باشد و فردوسی دست اورا گرفته و بالغش كند . نظر شخص است . بقول خودشان ..
مریم
Iran, Islamic Republic of
۰۷:۴۸ - ۱۳۹۶/۰۲/۲۵
۰
۰
متن بسیار جالب و خواندنی بود ممنون از شما
محمدرضا - سیاسی
Iran, Islamic Republic of
۰۸:۰۸ - ۱۳۹۶/۰۲/۲۵
۰
۰
در دورانی كه هیچ یك از ما و تبع آن فرزندان ما با مشاهیر و شعرای خود به دور افتاده اند، این گزارش حداقل درك درستی از یكی از نمادهای كشورمان را به ما می آموزد، نمادی كه بیشاز نیم قرن جلوی دیدگان ماست و ما بخاطر زندگی ماشینی لختی به آن تأمل نداشته ایم / جالب و مفید بود
معلم ادبیات
Iran, Islamic Republic of
۰۸:۳۵ - ۱۳۹۶/۰۲/۲۵
۰
۰
خیلی جالب آفرین
بی نام
Iran, Islamic Republic of
۰۹:۵۵ - ۱۳۹۶/۰۲/۲۵
۰
۰
جالب بود
خاك
Austria
۱۶:۲۲ - ۱۳۹۶/۰۲/۲۵
۰
۰
ممنون از مطلب قشنگتون
قلمتان سبز
ایرانی
Iran, Islamic Republic of
۱۸:۳۴ - ۱۳۹۶/۰۲/۲۵
۰
۰
این چه گزارشی است كه راجب به فردوسی بزرگ نوشته ای ؟! او سی سال برای ایران و ایرانی زحمت كشید كه شما مسخره اش كنید ؟!
محمد.. شریف
Iran, Islamic Republic of
۰۰:۱۰ - ۱۳۹۶/۰۲/۲۶
۰
۰
جام جم .. چرا متن دیشب منو درج نكردی .. ترسیدی به تریش استاد هم شهریت بر بخوره ..؟ یا خودت از تبار غلام یحیی ای . مت ن من كه توهین بكسی نبود .. اگر این استاد كه فرمایش فرمودن .. اهل و بی منظور بود به آرشیو مجلات آن دوره مراجعه میكرد . متن مصاحبه شخص سازنده را میخواند و میفهمید منظور چه بوده . شما و من خواهیم رفت . ولی زبان پارسی ماندنیست ..
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها