در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
این روزها اما به مدد ظهور و پیدایش شبکههای اجتماعی، کار خیلی ساده و آسان شده است و دیگر طی کردن هیچیک از این مراحل نیازی نیست. فقط کافی است برای خودتان صفحهای عمومی (پابلیک و غیرخصوصی) بسازید، عکسهایتان را بگذارید، با متنها و رفتار و حتی گفتار عجیب و خلاف عرف جامعهتان دنبالکنندگانی میلیونی پیدا کنید و بعد دیگر به نقطه مقصود رسیدهاید. شما معروف شدهاید! در ضمن، نکته کلیدی و اساسی را از یاد نبرید: هرچه بیشتر خرق عادت کنید، به کلیشهها و هنجارهای جامعه و مردم بتازید و حتی فحش و دشنام چاشنی کلامتان باشد، احتمالا در این راه موفقترید.
این روزها گسترش و ظهور شبکههای مجازی موبایلی (بویژه تلگرام و اینستاگرام) امکانی ساده و سهلالوصول را برای فعالیت در اختیار کاربران قرار داده است؛ فعالیتی که به هیچ هزینه مالی خاصی (جز هزینه ماهانه اینترنت) هم احتیاج ندارد و حتی از درون چاردیواری خانه و توی اتاق هم میتوان کلیپهایی را ضبط کرده و با دنیا به اشتراک گذاشت؛ بستری که به همان اندازه که ساده و آسان است، همانقدر میتواند موجبات سوءاستفاده را هم در پی داشته باشد و این روزها نمونههایش در دنیای مجازی بیشمارند. چهرههایی توخالی اما پرمخاطب که به مدد رفتار عجیب و غریبشان هوادارانی پیدا کردهاند و به استناد دارا بودن همان هواداران، خود را تافتههایی جدا بافته از جامعه و شایسته احترام هم میدانند.
کارشناسان چه میگویند؟
دکتر اسماعیل قدیمی، پژوهشگر ارتباطات و مدرس دانشگاه علامه طباطبایی، این نوع از شهرتطلبی را پدیدهای کاذب توصیف کرده و به جامجم میگوید: این روزها شاهد شهرتطلبی کاذب بخصوص در میان جوانان و نوجوانان هستیم. این اتفاق تا حد زیادی نشأت گرفته از نظام فرهنگی، آموزشی و تربیتی ماست و نشان میدهد که در سطح کلان این نظامها باید تغییراتی را ایجاد کنیم و به دنبال نوعی بازنگری برای پرورش نسلهای جوان و نوجوان باشیم.
قدیمی ادامه میدهد: متاسفانه در این موج رفتارهای عجیب مجازی برای معروف شدن، گاهی حتی چهرههای شاخص و ورزشکاران و هنرمندانی را هم میبینیم که به رفتارهایی خلاف عرف روی میآورند و به دنبال افزودن بر شهرت خود هستند.
این استاد ارتباطات معتقد است: به نظرم ریشه اصلی تلاش برای این نوع از شهرت و معروفیت را باید در فقدان فرهنگ غنی آموزشی و تربیتی در کاربران جستوجو کرد و به دنبال ریشههایش بود. در شرایط کنونی، نظام تربیتی و آموزشی ما در عوض اینکه بیاید و جوانان را در جهت خلاقیت، اختراع، نوآوری و تولید سوق دهد، آنها را به سطوح پایین عرضه اجتماعی کشانده و نوعی شهرتطلبی کاذب را در آنها تبدیل به ارزش کرده است؛ حرکت و موجی که میتوان آن را نوعی از ابتذال و به هرز رفتن استعدادهای جوان دانست.
سواد رسانهای، عامل بازدارندگی
دکتر صدیقه ببران، عضو هیات علمی گروه ارتباطات دانشکده علوم ارتباطات و مطالعات رسانه، ضوابط فضاهای مجازی را همچون جوامع واقعی میداند و میگوید: در وهله اول باید این را بپذیریم که معروف شدن به مدد استفاده از فضاهای مجازی، هیچ اشکالی ندارد و میتواند اقدامی مثبت باشد. اساسا روشهای استفاده از فضاهای مجازی همچون فضای واقعی است، بنابراین خود افراد هستند که اگر قاعده و اصول این فضاها را درست تعریف کنند، استفادهشان هم از آن درست خواهد بود. یادمان باشد که فضای مجازی بهترین، سادهترین و ارزانترین امکانی است که این روزها در دسترس همه قرار گرفته و از آنجا که هویت واقعی افراد تا حد زیادی میتواند در آن ناشناخته باقی بماند، بنابراین گروههای گوناگونی به آن پناه میآورند و برای معرفی خودشان سود میجویند.
ببران با اشاره به برخی شهرتهای کاذب افراد در فضاهای مجازی تاکید میکند: ورود به هر فضایی اصول خودش را دارد. در جوامع مجازی هم ممکن است در ابتدا با رفتار یا پوشش و نحوه کلام خاصی معروف شوید، اما پس از گذشت چند بار تنوع خود را از دست داده و مطرود میشوید؛ از اینرو این شهرت، شهرتی منفی است و درنتیجه ارزشی هم ندارد. درخصوص رفتارشناسی کاربران هم اگر میخواهیم که توجهی به این افراد نداشته باشند و موجبات مطرح شدن بیشترشان را فراهم نکنند، باید قبل از هر چیز میزان شناخت این کاربران را از فضاهای مجازی افزایش داده و اصطلاحا به سواد رسانهایشان بیفزاییم تا بهای بیش از اندازهای برای کاربران پوچ فضاهای مجازی قائل نشوند. جوانان اکنون درعوض کسب شهرتهای قلابی میتوانند کسب و کار را یاد بگیرند و از این فضاها در جهت استفادههای درست اقتصادی استفاده کنند که این بهترین کار ممکن است.
لزوم بررسی روانی
دکتر مهدی صمیمی اردستانی، روانپزشک، این مساله را از بعد دیگری مورد بررسی قرار میدهد و معتقد است: در تحلیل این پدیده قبل از هر چیز باید این را در نظر بگیریم که گرچه اغراق و خودنمایی در میان عده زیادی در فضاهای اجتماعی افزایش پیدا کرده است، اما این عده در اکثریت نیستند و نمیتوان موضوع را به کل جامعه یا استفاده کنندگان از شبکههای مجازی تعمیم داد. از بعد روانپزشکی میتوان کسب شهرتهای مصنوعی و کاذب برای جوانان و نوجوانان و تاکیدشان بر هر نوع خرق عادتی در این راه را بنا به دلایل مختلفی بررسی کرد. ممکن است کسانی که چنین کارهایی را انجام میدهند اتفاقا افراد کاملا سالمی هم باشند و فعالیتشان فقط راهی برای کسب درآمد و تبلیغات باشد. البته وجود بیماریهای روانی که زمینهساز چنین رفتارهایی شوند هم فرض دیگر ماست، اما برای اثباتش حتما باید این افراد را مورد معاینه و مصاحبه قرار داد و نمیتوانیم بسادگی بگوییم که سوژه مورد نظر مسلما بیمار است.
صمیمی تاکید میکند: چنین رفتارهایی قطعا خلاف عرف جامعه محسوب میشود، اما لزوما دلیلی بر بیماری نیست. بعد از معاینه اما ممکن است به این نتیجه برسیم که فرد بیمار است. برای مثال ضعف شخصیتی دارد، توجه میطلبد و رفتارهایی دیگر دارد.
آتش به جانِ خشک و تر
معروفهای فضای مجازی، همهشان هم چهرههای بیاستعداد و به صرف کلام و رفتار عجیب مطرح شده نیستند. در میانشان اتفاقا شمار زیادی از جوانان و حتی نوجوانانی را میتوان دید که بیهیچ کمک و پشتوانه دیگری برای دیده شدن، تنها به مدد همین شبکهها کار و استعدادشان را به منظر تماشا گذاشته، دنبالکنندگان و هوادارانی پیدا کردهاند و حتی در ادامه توانستهاند به درآمدزایی و کار ثابت و تثبیت شده هم برسند. مسلم رسولی (آهنگساز خلاق دنیای مجازی که بعدها و در نتیجه معروفیتش به ساخت موسیقی فیلم و تیزر روی آورد) و سروش رضایی (انیمیشنسازی که این روزها تیزرهای تبلیغاتی میسازد) جزو این نمونههای مثبت و خوب معروفیت در فضاهای مجازی و استفاده صحیح از این بستر ایجاد شده در جهت فعالیت شناخته میشوند.
زهرا غفاری
رادیو و تلویزیون
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد
درگفتوگو با رئیس دانشکده الهیات دانشگاه الزهرا ابعاد بیانات رهبر انقلاب درخصوص تقلید زنان از مجتهد زن را بررسی کردهایم