راز پنهان فرار دختران 15 ساله لو رفت

وقتی به همراه دوستم نقشه فرار از منزل را کشیدیم، تصورمان بر این بود که از این همه درگیری، مشکلات خانوادگی، سرزنش ها و زخم زبان ها رها می شویم و می توانیم در یک شهر دیگر به تحصیل و زندگی خودمان ادامه بدهیم.
کد خبر: ۱۰۲۱۷۲۵
راز پنهان فرار دختران 15 ساله لو رفت

آن زمان از سرنوشت دختران فراری هیچ اطلاعی نداشتیم و فقط می دانستیم که مرکزی مانند بهزیستی از دختران فراری و آسیب دیده حمایت می کند و ما هم می توانیم به بهزیستی برویم اما ماجرا به گونه ای دیگر رقم خورد.

به گزارش جام جم آنلاین از رکنا، دختر 15 ساله ای که به همراه یکی از دوستانش، ساعاتی پس از فرار از منزل توسط ماموران انتظامی به کلانتری هدایت شده بود، در حالی که عنوان می کرد نمی خواهیم نزد خانواده هایمان بازگردیم و ما را به بهزیستی تحویل بدهید، درباره ماجرای فرار از منزل به کارشناس و مددکار اجتماعی کلانتری سپاد مشهد گفت: من و رومینا با یکدیگر همکلاسی و دوست هستیم و از دوران راهنمایی تاکنون در یک مدرسه تحصیل کرده ایم، به خاطر این که شرایط خانوادگی ما تقریبا شبیه هم بود حرف های یکدیگر را بهتر می فهمیدیم و همین موضوع موجب شد تا با یکدیگر دوستان صمیمی شویم به طوری که همه مشکلات و مسائل خانوادگی را با هم در میان می گذاشتیم.

دختر 15 ساله ادامه داد: هنوز یک سال بیشتر نداشتم که پدر و مادرم از یکدیگر جدا شدند، در این شرایط پدرم من و خواهر بزرگترم را به مادر بزرگم سپرد تا در کنار آن ها زندگی کنیم. آن زمان من چیزی از این مشکلات نمی فهمیدم تا این که وقتی بزرگ تر شدم آرام آرام با احساس کمبود محبت پدر و مادر، به معنی واقعی طلاق پی بردم این در حالی بود که هر روز باید زخم زبان ها و سرزنش های مادربزرگم را نیز تحمل می کردم. او بدون توجه به روحیات من، مادرم را زنی خیانتکار و ناشایست خطاب می کرد و هیچ وقت اجازه نمی داد به دیدار مادرم بروم. از سوی دیگر هم، وقتی پنهانی و به بهانه رفتن به مدرسه سراغ مادرم می رفتم با برخوردهای سرد او مواجه می شدم چرا که مادرم نیز با مرد دیگری ازدواج کرده بود و توان نگهداری مرا نداشت. در همین شرایط «رومینا» هم با مشکلاتی شبیه من روبه رو بود. پدر و مادر او نیز قصد داشتند از یکدیگر طلاق بگیرند و به همین خاطر رومینا نیز هر روز شاهد درگیری ها و توهین های پدر و مادرش به یکدیگر بود.

وقتی مشکلات خانوادگی مان را در مدرسه با هم مطرح کردیم به این نتیجه رسیدیم که سرنوشت رومینا نیز همانند من خواهد بود بنابراین با یک نقشه هیجانی تصمیم به فرار از منزل گرفتیم. با خودمان اندیشیدیم اگر در شهر دیگر نتوانستیم از عهده مخارج زندگی برآییم، به بهزیستی می رویم تا در آن جا با آرامش کامل درس بخوانیم. این بود که لباس هایمان را درون کوله پشتی هایمان گذاشتیم و از نیشابور به مشهد آمدیم. ابتدا به یکی از مراکز تجاری رفتیم ولی چند جوان برایمان ایجاد مزاحمت کردند که ماموران کلانتری سپاد متوجه شدند و ما را به کلانتری هدایت کردند. این جا بود که با صحبت‌های کارشناس اجتماعی فهمیدیم اگر ماموران انتظامی از راه نرسیده بودند چه سرنوشت تلخی در انتظارمان بود. با این وجود دوست نداریم نزد خانواده‌هایمان برگردیم چرا که با این اشتباه، دیگر جایی در خانواده نخواهیم داشت.

شایان ذکر است به دستور رئیس کلانتری این دختران برای انجام مشاوره های بیشتر در اختیار کارشناسان اورژانس اجتماعی مشهد قرار گرفتند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۳
رضا
Iran, Islamic Republic of
۰۷:۴۸ - ۱۳۹۶/۰۲/۰۱
۰
۰
خدایا چرا به أینجا رسیدیم چرا همه چیز عوض شده
بهروزرجبی
Iran, Islamic Republic of
۰۸:۰۲ - ۱۳۹۶/۰۲/۰۱
۰
۰
سلام.واقعا لازم است برای اینگونه دختران وحتی پسران محل ومكان امنی تحت پوشش ونظارت بهزیستی توسط دولت ایجادشود.مردم هم قطعا كمك خواهندكردوبه این ترتیب آمارجرائم بخصوص اعتیادبه موادمخدر،اغفال وتجاوزبه عنف،سرقت وقتل هم درجامعه وكل كشوركاهش قابل توجهی خواهد یافت.
سیدعلیرضا
Iran, Islamic Republic of
۱۵:۴۰ - ۱۳۹۶/۰۲/۰۱
حرفاتون كاملا درسته ولی متاسفانه خیلیا به جای اینكه فكر مردم و مشكلات مردم باشند فكر پر كردن حسابای بانكی خودشون هستند فكر اختلاس هستند درگیری های سیاسی و ...

نیازمندی ها