«یک ساعت قبل از سرقت از طلافروشی، هر پنج نفرمان در ماشین نشسته بودیم و از نقشه‌هایی که برای پول‌ها کشیده بودیم، حرف می‌زدیم. رحیم می‌خواست دیه آدمی را که کشته بود جور کند. سعید هوای خارج رفتن کرده بود و رامین هم به من می‌گفت طلاها را می‌فروشیم، ماشین و خانه می‌خریم و می‌رویم سر زندگی‌مان. اما هیچ کدام از این نقشه‌ها عملی نشد. پلیس چند دقیقه بعد از تیراندازی و سرقت، مرا دستگیر کرد و از روی گوشی تلفن همراهم، رد بقیه را زد.» این بخشی از حرف‌های دختری 27 ساله در دادگاه کیفری استان تهران، درباره سرقت مسلحانه از یک طلافروشی در خانی‌آباد است.
کد خبر: ۱۰۱۷۸۱۲

به گزارش جام‌جم، وقوع این سرقت، شامگاه 19 مرداد 94 به پلیس پایتخت اطلاع داده شد. با حضور ماموران مشخص شد ابتدا زنی جوان به بهانه خرید طلا وارد مغازه شده سپس چهار مرد که دو نفرشان کلاشینکف داشتند به داخل طلافروشی یورش برده و با شلیک گلوله، چند کیلوگرم طلا و جواهرات ویترین را دزدیده و با دو دستگاه موتورسیکلت متواری شده‌اند. صاحبان طلافروشی دو برادر بودند که یکی از آنها با خودرویش به تعقیب سارقان پرداخت اما آنها با رگبار گلوله متوقفش کردند. همدست زن سارقان، همان روز دستگیر شد اما دستگیری چهار سارق مرد که به عباس‌آباد مازندران گریخته بودند، هفت روز زمان برد. در بازجویی‌ها فاش شد یکی از سارقان چند ماه قبل به عنوان آدمکش اجیر شده و در ازای 50 میلیون تومان، مردی میانسال را در بروجرد کشته است. یکی دیگر از سارقان هم قاتل فراری یک نزاع بود.

پس از اعتراف متهمان، کیفرخواست پرونده صادر شد و برای رسیدگی در اختیار شعبه هشتم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی حسین اصغرزاده قرار گرفت. صبح دیروز، در ابتدای جلسه یکی از صاحبان طلافروشی گفت: «روز حادثه با برادرم در مغازه بودیم که زنی جوان برای فروش قطعه‌ای طلا وارد شد. سرگرم تخمین زدن قیمت آن بودیم که ناگهان سارقان مسلح به کلاشینکف وارد شدند و دو تیر شلیک کردند. یکی از تیرها از بیخ گوش برادرم عبور کرد و به دیوار خورد. سارقان طلاهای ویترین را که حدود چهار کیلو و 700 گرم می‌شد در کیسه ریختند و با دو دستگاه موتورسیکلت پا به فرار گذاشتند. من با ماشین تعقیبشان کردم اما آنها به سمتم تیراندازی کردند. وقتی به طلافروشی برگشتم، آن زن جوان را دیدم که از سوی اهالی دستگیر شده بود. نصف طلاها به من برگردانده شده اما بقیه اش هنوز به دستم نرسیده است.»

از چهار سارق، دانیال که در زندان بروجرد است، در جلسه حضور نداشت. رحیم اما به عنوان اولین متهم در جایگاه قرار گرفت و گفت: «فردی به نام ناصر طلافروشی را انتخاب کرد و پیشنهاد سرقت از آنجا را به ما داد. ما دو تا کلاشینکف داشتیم که یکی از سلاح‌ها را خودم چند سال پیش خریده بودم. دانیال هم اسلحه خودش را آورده بود. بعد از سرقت، به پارک رفتیم و طلاها را مساوی بین خودمان تقسیم کردیم.»

رامین و سعید نیز اعترافات رحیم را تائید کردند تا نوبت به رعنا برسد ؛ دختری 27 ساله که با پیشنهاد رامین وارد ماجرای سرقت شد. او گفت: «شب سرقت، رامین به خانه‌ام آمد و گفت می‌خواهم به ما کمک کنی تا دست به سرقت از طلافروشی بزنیم. من هیچ اطلاعی از مسلحانه بودن سرقت نداشتم. وقتی وارد طلافروشی شدم، رحیم و دانیال با اسلحه داخل آمدند. من ترسیدم و سریع سوار ماشین دربستی شدم اما او به من شک کرد و تحویل طلافروشم داد.»

در پایان دادگاه، صاحب طلافروشی شکایت خود را از رعنا پس گرفت و هر سه سارق نیز درخواست بخشش کردند. رای دادگاه بزودی صادر می‌شود.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها