گلریزان‌های بی‌پاییز

دبستانی‌ها، 2 زندانی را رهاندند

مهربانی واگیر دارد؛ آدم به آدم، دل به دل، دست به دست منتشر می‌شود؛ جوانه می‌زند؛ جان می‌گیرد؛ تکثیر می‌شود و همه جا را تسخیر می‌کند. در ماجرای گلریزان‌های بی‌پاییز برای آزادی محبوس‌های غیرعمد، مهربانی اول دل آدم بزرگ‌ها را نرم کرد که آستین بالا بزنند و زندانیان جرایم غیرعمد را از محبس خلاص کنند.
کد خبر: ۱۰۱۶۳۶۷
دبستانی‌ها، 2 زندانی را رهاندند

می‌گفتند زندان، جای جنایتکارهاست نه آنها که ندانسته و نخواسته، محکوم مالی شده‌اند. می‌گفتند زندانی کردن سرپرست خانوار که پول کم آورده، فقط روزگار خانواده‌اش را سیاه می‌کند و درِ بزه را برای گذران زندگی به روی آنها، گشاده. می‌گفتند محکومان مالی اگر در زندان بمانند دردی از طلبکارها دوا نمی‌شود، اما حضورشان بار مالی سنگینی است روی دوش زندان‌ها.

این شد که عزم جزم کردند برای نجات زندانیان جرایم مالی غیرعمد، رو زدند به ثروتمندها و خودشان هم هرچه می‌توانستند کمک کردند، هرکس به اندازه وسعش.

آن‌وقت بود که مهربانی اما فقط میان بزرگ‌ترها نماند. موجش آمد دل بچه‌ها را هم برد؛ حتی دبستانی‌ ها را که آهسته‌آهسته واژه «گلریزان» به کلماتی که خواندن و نوشتنش را یاد گرفته بودند، اضافه شد و خودشان یاد گرفتند گلریزان برپا کنند و دست بزرگ‌ترهایشان را هم بگیرند و با خودشان به جشن‌های کوچک‌شان بیاورند.

حالا قلک شکستن‌هایشان در گلریزان همین هفته، دو زندانی مالی را از استان‌های البرز و کهگیلویه و بویراحمد، آزاد کرده است. آنها پیش از این هم آنقدر سکه روی هم گذاشته و اسکناس‌های مچاله توی قلک‌هایشان انداخته بودند که توانستند چهار محکوم مالی را از محبس برهانند؛ محکومانی که به بهانه هزینه‌های ناچیز به زندان افتاده بودند و سایه‌شان از سر خانواده‌هایشان کم شده بود.

حالا سرجمع، شش بدهکار یا ورشکسته یا بی‌خبر از قوانین چک و چک‌بازی یا فقیر، به پشتوانه دست‌های کوچک و قلب‌های بزرگ دبستانی‌ها، طعم آزادی را چشیده‌اند و این، تازه صفحه اول مشق مهربانی است که بچه‌ها نوشته‌اند تا روزی که دیگر هیچ محکوم جرم غیرعمدی، محبس‌نشین نشود.

مریم یوشی‌زاده - دبیر گروه جامعه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها