دهه 60سال‌های نوستالژی و خاطره‌بازی است، به‌گونه‌ای که اکنون و پس از نزدیک به سی سال، آنهایی که کودکیشان را در بمباران، جنگ و صف اجناس کوپنی گذرانده اند باز هم آن روزها را بهترین سال‌های عمرشان می‌دانند و بوضوح بچه‌های آن دوره آدم‌هایی خاطره باز و اهل یادآوری گذشته شده‌اند.
کد خبر: ۱۰۱۰۶۳۰
تلـویزیون و خـاطره‌هـایش

آدم‌هایی که به یکباره از دنیایی عادی به درون مدرنیته افسارگسیخته جهان امروز پرتاب شده اند و حالا در پایان جوانی و بهترین سال‌های عمرشان شب‌ها هنوز هم خواب کودکی می‌بینند.

فقط دو کانال!

کودکان امروز نمی‌توانند حتی تصور کنند تمام دلخوشی بچه‌های دهه 50 و 60 دو کانال تلویزیونی بود که آن هم نه به صورت 24 ساعته که نیمه‌وقت برای مردم برنامه پخش می‌کرد. برنامه‌هایی که به اقتضای آن روزها باید به جنگ و حواشی آن می‌پرداخت و اگر برنامه کودکی هم پخش می‌شد برای بچه‌هایی بود که با پدرانشان جنگ را حس می‌کردند و هر روز در کوچه و خیابان فرشته‌هایی را می‌دیدند که بر سر دست مردم تشییع می‌شدند.

جوانانی که از نبردی نابرابر، خاموش و بی‌صدا باز می‌گشتند و شاید به همین دلیل است که اگر کارتون‌های آن روزها را مرور کنیم قهرمانان‌شان بچه‌هایی بودند مقاوم و با هدف که با شخصیت‌های کارتون‌های امروزی تفاوت‌های بسیاری داشتند.

در برنامه‌های نوروزی آن سال‌ها خبری از سریال‌های ویژه یا آثار آنچنانی نبود، چرا که تلویزیون به دلیل شرایط اقتصادی کشور باید با همان موجودی خود می‌ساخت و به نوعی با سیلی صورت خود را سرخ نگه می‌داشت، اما برنامه‌هایی در آن سال‌ها وجود داشت که بعد‌ها به نمادی از نوروز و کودکی یک نسل تبدیل شد. برنامه‌هایی که گاه هر سال و به صورت تکراری پخش می‌شد، اما راهی شد برای نسل‌های بعدی برنامه‌سازی در تلویزیون، آن هم در روزگاری که دیدن یک فوتبال خارجی ضبط شده هم یک رویا بود.

رابین هود قهرمان ویژه نوروز

هر سال عید منتظر او و دوستانش در جنگل شروود بودیم تا به کمک هم پرنس جان، سر هیس و داروغه ناتینگهام را شکست دهند. انیمیشن رابین هود محصول 1973 کمپانی والت دیزنی است که به جرات می‌توان گفت محبوب‌ترین و مشهورترین کارتونی است که این سال‌ها از تلویزیون پخش شده است‌. رابین هود براساس یک افسانه قدیمی بریتانیایی ساخته شده و جالب اینجاست که در زمره شاهکارهای والت دیزنی هم قرار ندارد و با آن که اکثر کلاسیک‌های این کمپانی از تلویزیون پخش شده، اما رابین هود اثری ویژه است.رابین هود دو بار دوبله شده که نسخه خاطره‌انگیز آن پس از انقلاب و با مدیریت دوبلاژ زنده‌یاد احمد رسول‌زاده انجام شد و ژرژ پطروسی به جای رابین، زنده‌یاد اصغر افضلی به جای پرنس جان و البته صدای جادویی جواد پزشکیان به جای سر هیس بود که بی‌شک همه بچه‌های آن روزها عاشقانه دوستشان دارند.

افسانه توشیشان و قصه‌های میشکا و موشکا هم پای ثابت کارتون‌های نوروزی تلویزیون در آن سال‌ها بودند که بیشتر از هر چیز دوبله‌های بی‌نظیرشان در ذهن مانده است.

لورل و هاردی با لبخندی جادویی

برنامه سینمای کمدی با اجرای جمشید گرگین هم یکی از نمادهای نوروز دهه 60 است که تا امروز هم می‌توان از آن به عنوان یکی از کامل‌ترین برنامه‌های سینمایی تلویزیون نام برد. جالب اینجاست که این برنامه یک مجموعه پژوهشی در حوزه سینما بود که به دلیل موضوع فراگیر و جذابش طرفداران بسیاری پیدا کرد. آن چیز که در نگاه دوباره به این برنامه جلب توجه می‌کند، اجرای بسیار رسمی و کلاسیک گرگین به همراه افکت‌ها و جلوه‌های کامپیوتری آن است که گرچه این روزها ابتدایی به نظر می‌آید، اما در دوره خود اثری شاخص به حساب می‌آمد. سینمای کمدی در سال‌هایی ساخته شد که پیدا کردن یک نسخه از یک فیلم بسیار سخت بود و مانند این روزها امکان دسترسی همگانی به آرشیوی عظیم از فیلم‌های تاریخ سینما وجود نداشت.

سینمای کمدی بعد‌ها در قالب برنامه‌هایی مشابه ادامه پیدا کرد که شاخص‌ترین آنها برنامه‌ای با عنوان طنزپردازان در شبکه چهار بود، اما آن چیز که در ذهن بیننده تلویزیونی تاکنون باقی مانده کمدین‌هایی هستند که با دوبله‌های بی‌نظیر و استثنایی به جای مانده از آن سال‌ها تا همین حالا در زندگی فانتزی و رویای ما جریان دارند و تیتراژ برنامه سینمای کمدی با موسیقی پلنگ صورتی ساخته هنری مانچینی هنوز هم یکی از بهترین تیتراژ‌های برنامه‌های تلویزیونی است. گاهی وقت‌ها می‌شود تصور کرد نوروز، ‌بهشتی است که لورل و هاردی کنار دروازه‌اش ایستاده اند و با لبخند به آدم‌ها خوشامد می‌گویند.

هر آن چیز که دیدنی است

دیدنی‌ها با اجرای جلال مقامی و موسیقی تیتراژ بی‌نظیرش نمونه فوق‌العاده‌ای از برنامه‌های سرگرم کننده‌ای است که در دهه 60 و حتی 70 پخش می‌شد و در آن سرگرمی و آموزش هدف اصلی بود. دیدنی‌ها با تمام سادگی و صداقتش می‌تواند نمونه خوبی برای برنامه‌سازی در دو دهه تلویزیون باشد که به صورت هفتگی و یکشنبه‌شب‌ها از شبکه دو پخش و منتخب بهترین قسمت‌های هر سال به صورت ویژه‌برنامه در نوروز پخش می‌شد و طرفداران بسیاری داشت.

جلال مقامی با صدایی فوق‌العاده که رابرت ردفورد در فیلم بروبیکر و کریون در سریال لبه تاریکی را تداعی می‌کرد توانست دو دهه بینندگان ثابتی برای خود داشته باشد و حالا بی‌شک با شنیدن صدای موسیقی دیدنی‌ها هر فردی تصویر خاصی از آن روزها در ذهن دارد و اشکی در چشم برای سال‌های موشکباران و مردمی که تا پای جان برای دفاع از کشورشان ایستادند.

افسانه زورو، مجموعه جنگ‌هایی که در دهه 70 با نوروز 72 تا نوروز 77 ادامه پیدا می‌کند و باعث کشف استعداد‌های فراوانی در حوزه طنز تلویزیونی می‌شود و چند سری از برنامه‌های ورزشی که تاکنون و با عنوان مروری بر ورزش ایران در سالی که گذشت پخش می‌شد هم از برنامه‌های دیگری است در آن سال‌ها پخش شده و نمونه‌هایی از برنامه‌های نوروزی نوستالژیک است. نوستالژی با تاسیس شبکه سه و خارج شدن تلویزیون از شکل برنامه‌سازی سنتی پایان می‌پذیرد و این روزها از آن همه برنامه نام‌هایی مانده و آهنگی و انسان‌هایی که با مظلومیت و شرافت و کار شبانه‌روزی در تلویزیون لحظه‌های شاد چند نسل را می‌ساختند. نسلی خاطره باز و دلتنگ گذشته...

بهرنگ ملک محمدی

ضمیمه قاب کوچک جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها