هزینه کردن برای به قدرت رسیدن افراد چه منفعتی را به دنبال دارد؟ چندین سوال دیگر در این مورد مطرح است که همچنان بیپاسخ است.
چرا هر سالی که نزدیک به انتخابات مجلس و ریاست جمهوری میشویم صحبت از پولهای کثیف میشود که این خطر وجود دارد؟ احمد توکلی، اقتصاددان به این سوالات در جام سیاست پاسخ میدهد که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
نقش پول کثیف در انتخابات چقدر است و چگونه پدید میآید؟
وقتی که تمایلات برخی سیاستمداران به سمت رفاهطلبی رفت و این موضوع دارای ارزش شد افرادی که جزو قشر اعیان جامعه بودند به این نتیجه رسیدند که علاوه بر پول میتوانند قدرت را به دست بگیرند به همین دلیل یا خودشان برای انتخابات نامزد شدند یا از نامزد خاصی حمایت کردند. ما یک اصطلاحی در اقتصاد سیاسی مربوط به فساد داریم تحت عنوان تجارت نفوذ؛ یعنی یک عدهای خرج میکنند و طرف را پیشخرید میکنند و بعد وقتی به جای مربوطه رفت از او توقع دارند که بدهی او را پرداخت کنند و به این ترتیب نفوذ میکنند و یک پدیده عجیب و غریب پیدا میشود که ما به آن فساد قانونی میگوییم. به بیان بهتر برای فرد مورد نظر امروز هزینه میکنند تا فردا که به قدرت رسید بتوانند از آن بهرهمند شوند. برخی در آستانه انتخابات به همه نامزدها پول میدهند تا هر کس رأی آورد در او نفوذ کنند. پرداخت پول به نامزدهای انتخاباتی پیش خرید نفوذ است.
منظور از پول کثیف چیست؟
قطعا این معنی را نمیدهد که هر کسی که پولدار است از راه نادرست به دست آورده و قصد دارد به قدرت برسد. در این بین افرادی هستند که اصل پولشان حرام نیست، اما در بخش نادرست مصرف میکنند. وقتی افرادی از طریق غیرصحیح کسب درآمد میکنند هزینه بیشتری میکنند تا بتوانند دارای قدرت و رفاه باشند. وقتی کاندیدایی قصد دارد با ارقام زیاد تبلیغات خود را آغاز کند و خودش هم پول زیادی در اختیار ندارد برخی افراد به او پول میدهند و تبلیغات را بر عهده میگیرند. استفاده از پولهای نادرست در جریان تبلیغات به این معناست که فاسدها در مجاری تصمیمگیری و تصمیمسازی نفوذ میکنند و قانون را طوری تهیه و تدوین میکنند که بهشکل نامناسبی منابع ملی را به یک سمت هل میدهند.
در صحبتهایتان به سوءاستفاده قانونی اشاره کرده بودید. منظور این سوء استفاده قانونی چیست؟
سوءاستفاده قانونی این است که عدهای خرج کنند که نامزدهای مجلس و ریاستجمهوری رأی بیاورند و از آنطرف توقع پیدا شود. این سوءاستفاده میاز جابهجایی یک تعرفه باشد یا اگر تصمیمی برای نظام بانکی بگیرند ممکن است یک دفعه کارها را زیرو رو کند و همه اینها باعث میشود اینهایی که در کاسبی هستند و به رانتخواری عادت کردهاند و اعتقاد دارند سلامت کار کردن ثروت زیادی ایجاد نمیکند، راه و چاه را بلدند و به سراغ آدمهایی میروند که ضعیفتر از متوسط هستند و نمیگویند ما پول میدهیم بعد شما برای ما کار کنید، میگویند ما به وظیفه دینی خود عمل میکنیم. شفافیت باعث جلوگیری از فساد میشود و اگر کسی جرمی را انجام میدهد نباید آن را پنهان کرد. وقتی کار نادرست جرم شناخته شود هیچ کسی حاضر نیست نقش مجرم را ایفا کند و بالاخره این ساز و کار جمع میشود. شفافیت در همه زمینههای حکومت امری ضروری است. امیرالمؤمنین(ع) به مردم میفرمود این را بدانید که حق شما بر گردن من این است که چیزی را از شما پنهان نکنم الا مسائل جنگی را. یکی از کارهایی که حضرت امیر(ع) انجام میداد، وقتی کسی را برای سمت استانداری منصوب میکرد، به مردم آن ولایت نامه مینوشت که من با استاندار شما این شرطها را کردهام، شما باید بدانید که چه چیزهایی از او توقع داشته باشید و چه چیزهایی را نداشته باشید. به مالک هم سپرده بود اگر مردم نسبت به موضوعی سوءظن پیدا کردند فوری عذر خود را مطرح کن که مردم اطلاع داشته باشند تا نسبت به تو صحیح قضاوت کنند.
تجارت نفوذ در کشورهای دیگر چطور است؟ آنها چطور با این پدیده مقابله کردند؟
در کشورهایی که به فساد حساستر هستند، برای این پدیده قاعده میگذارند. مثلا در آمریکا دوره خدمت رئیس فدرال بانک و معاون آن تمام شود، تا چندسال نمیتوانند با هیچ بانکی همکاری کنند و تا پنج سال نمیتوانند سهام هیچ بانکی را بخرند، چون اطلاعات دارند و در معرض فساد هستند. باز این را نمیگویم اگر کسی اینگونه عمل کرد حتماً فاسد میشود. مثلا در ایران داریم که رئیس یک بانک خصوصی از بانک مرکزی آمده است، میتواند رابطه خود را با بانک مرکزی طوری تعیین کند که مثل سهامداران، سود بیشتری کسب کند. هر کاری که فرد را در موقعیتی قرار دهد که بین منافع خصوصی خودش و منافع عمومی قدرت انتخاب داشته باشد، این کار خطرناک است. باید سعی شود این کار نشود. مثلا در ماده 421 قانون آیین دادرسی کیفری به این مساله توجه کرده و گفته اگر دادرس یا خانواده او با یکی از طرفین دعوا یا خانواده طرفین قبلا کیفری و حقوقی دعوا داشته، دعوا ختم شده و دو سال از آن نگذشته باشد، نمیتواند دادرس پرونده شود و اگر شد یکی از طرفین دعوا میتواند درخواست رد دادرسی بدهد. پس این در قوانین ما وجود دارد، ولی کافی نیست. من یک اصطلاحی را مکرر نام بردم و الحمدلله جا افتاد و آنهم فساد سیستمی است.
فساد سیستمی به چه معناست؟
فساد سیستمی به مرحلهای از فساد نمیگویند که همه سیستم فاسد است، چون اگر همه سیستم فاسد بود، ما اینجا نمینشستیم و درباره فساد صحبت میکردیم، پس همه سیستم فاسد نیست. معنای آن این است که دستگاههای مسئول مبارزه با فساد و مسئولان نظارت، مسالهدار میشوند و درجهای از فساد در آنها رخ میدهد. شاهد آن هم این است که شما این همه نهادهای نظارتی نام بردید، ولی وقتی رهبر معظم انقلاب میفرمایند حقوقهای نجومی نامشروع است و همین هم بوده، اتفاق افتاد و از آن عجیبتر این که همان آقایی که چند ده میلیون تومان را برای خود دریافتی مجاز میدانسته، برای اوقات فراغت فرزندان خود هم پول میگرفته، شنیدم پرونده این آدم در دادسرای دیوان محاسبات مختومه شده است. قطعا باید برای این افراد دادگاه تشکیل شده و بعد از بررسیهای دقیق محاکمه شود.
گفتوگو: محمدحسین علیاکبری
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد