بدتر اینکه گروهی خود به خود به دنبال تفحص در این اِنگارها، خود را متخصص نشان دادند و پرونده ها را زیر و رو می کنند تا طرف مقابل را با برچسب های مختلف رسوا کند اما باز هم این مبحث از بیانات معظم له ابتر ماند.
از ابتدای انقلاب تا به امروز سه سطح نفوذ در اندیشه انقلاب اسلامی به وجود آمد. اولی آن شناسایی افراد مؤثر در حوزه گفتمانی و حذف آنان به صورت فیزیکی است.
همانطور که اسناد تاریخی نشان میدهد ( جبرا از رهیافت تاریخی استفاده میکنیم) افراد فراری سازمان امنیت کشور (ساواک) پس از خروج در نهادهای مختلف امنیتی همچون موساد و سیا جذب شدند و فعال گردیدند.
همین امر موجب شد تا با تجربه انقلاب های مختلف و شناخت دقیق از افراد حذف فیزیکی را دستور کار قرار دهند.
فرقان و سازمان منافقین عهده دار این مسئولیت شدند و دقیقا دو گروه ایدئولوژیکی ماموریت حذف اندیشه ورزان انقلاب را برعهده گرفتند.
پس از آن نیز گروه هایی چون توده، منافقین و سایر گروه های وابسته به ظاهر ایدئولوگ موظف شدند تا با نفوذ در جریان های انقلابی سطح اندیشه ورزی را کاهش دهند.
امروز کار به جایی رسیده که نفوذ به معنای انسداد در انقلاب مطرح می شود و در دهه هفتاد مبحثی به نام دوران عبور از انقلاب و اصلاحات در اساس انقلاب و حالا در دهه نود القای نا امیدی و ترویج مباحث خورده اندیشه ای به عنوان محتوای تولیدی جبهه فکری انقلاب اسلامی.
افرادی تریبون دار شدند که در برابر منظومه فکری امامین انقلاب اسلامی قرار دارند. از این سو رهبری تاکید میکند، انقلاب از آن شماست، من آینده روشن می بینم و مواردی از این دست، اما جریان به ظاهر انقلابی و تریبون دار شروع به القای یاس میکنند به طوری که انگار دشمن در رخت خواب ما نفوذ کرده و ما در این جبهه فاقد ظرفیت هستیم.
تمام ارکان نظام متهم به خیانت ، ضد انقلاب بودن، عامل سرویس و حتی شاخک فراماسون یابیِ شان بر سر چیزی که نیست هشدار می دهد.
متاسفانه این افراد نه تحصیلات مرتبط با حوزه اندیشه اسلامی دارند، نه در نظام علمی درستی رشد کردند و نه حتی کتابی میخوانند.
از آن بدتر رشد روز افزون میکرو وبلاگ نویسی در کانال های تلگرامی است. قبلتر ها حوزه اندیشه به صورت مونولوگ نوشته می شد و خطابه مطرح و کرسی درس و بحث اما حالا دیالوگ شدن و بدتر رشد قارچ گونه نشان می دهد جریانی در جبهه انقلاب خواسته نفوذ کردند که میخواهند افکار انقلاب اسلامی فاقد کارکردهای تولید اندیشه است و مناسب سنتی تولید اندیشه در انقلاب اسلامی را رد و خود را جایگزین آن نمایند.
رخدادی که به آنارشیستی سیاسی میرسد و نهایت آن به زعمشان آنارشیستی انقلابی است البته دیالوگ بودن یک حسنِه اما در حال حاضر به یک تهدید در حوزه اندیشه تبدیل شد زیرا عناصر تولید کننده تفکر از مسیر خود کنار گذاشته شده اند.
باید نگران نفوذ در حوزه اندیشه انقلاب بود. مفهوم انقلاب اسلامی مفهوم کمالی است و افراد در این جریان با ظرفیت خود رشد می کند.
در واقع با نگاه تشکیکی فلسفی افراد در سیر کمال انقلاب حضور دارند و نمی شود گفت اگر کمال صفتی فردی کم است او انقلابی نیست یا ضد انقلاب است. حتی کسی که در دایره انقلاب قرار ندارد ضد انقلاب نیست. شاید غیر انقلابی باشد اما ضد انقلاب نیست و این را باید جاذبه حداکثری انقلاب اسلامی دانست.
امیر مسروری
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد