
سناریوی اول: مخالفتها شدت و ادامه یابد اما دولت ترامپ بر اجرای سیاستهای غیرمنطقیاش اصرار ورزد. در این صورت سیاستهای دولت ترامپ اجماع داخلی و امکانپذیری در اجرایی شدن در محیط بینالمللی را از دست خواهد داد. نتیجه این وضعیت افزایش نارضایتی داخلی و بروز بدبینیها به آمریکاست که موجب خواهد شد اعتبار، نفوذ و جایگاه بینالمللی این کشور تضعیف شود.
سناریوی دوم: مخالفتها ادامه و شدت یابد و در مقابل دولت ترامپ به اجبار به سوی اصلاح سیاستهایش پیش رود. در این حالت با تداوم مخالفتها و فشار ناشی از آنها و همچنین چالشهای ناشی از ساختارهای داخلی و بینالمللی مواضع دولت جدید آمریکا با اصطکاکهایی که ایجاد میشود صیقل خورده و تغییر مییابد.
سناریوی سوم: مخالفتها کاهش یابد و تعدیل شود و در عین حال ترامپ نیز سیاستهایش را تعدیل و منطقی سازد. در این صورت با اجماعی که در داخل آمریکا شکل میگیرد زمینه برای پیشبرد سیاستهای دولت آمریکا فراهمتر و امکان موفقیت برای این دولت بیشتر خواهد شد.
سناریوی چهارم: مخالفتها کاهش یابد و تعدیل شود اما دولت ترامپ بر سیاستهایش اصرار ورزد و آن را ادامه دهد. در این صورت دولت تازهکار و بیتجربه ترامپ احساس خواهد کرد مانعی برای اجرای سیاستهایش وجود ندارد. در این صورت انجام دادن اقدامات و تحرکات نامعقول و خارج از عرف از سوی دولت ترامپ چندان بعید و دور از انتظار نیست.
نظر به این که مخالفتها با سیاستهای ترامپ بنیادی و ساختاری است و از سوی دیگر مواضع و سیاستهای ترامپ و کابینه اش نیز از خاستگاههایی برخوردار است که جز با اعمال فشار بر آنها تعدیل نخواهد شد، احتمال تحقق سناریوی سوم و چهارم بعید به نظر میرسد.
اما مرور دیدگاهها و مواضع ترامپ و ترکیب کابینهاش نشان میدهد تحقق سناریوی اول محتمل است. در صورت تحقق این سناریو وضعیتی شبیه سالهای دوره اول ریاست جمهوری جورج بوش پسر برای آمریکا رقم خواهد خورد. در این دوره مخالفتهای داخلی و بینالمللی با سیاستهای تهاجمی و جنگطلبانه بوش پسر شکل گرفت و ادامه یافت. اما دولت آمریکا به سیاستهای خود زیر نام جنگ با تروریسم ادامه داد. در نتیجه فقدان اجماع داخلی و مخالفتهای بینالمللی با سیاستهای آمریکا افزایش یافت که ناکامیهای بزرگی را برای نومحافظهکاران رقم زد. در صورت تحقق این سناریو میتوان سرنوشتی شبیه سرنوشت سیاستهای بوش پسر را برای ترامپ پیشبینی کرد: سیاستها و مواضع تهاجمی، ضعف در اجرای برنامههای داخلی و پر کردن شکافهای اجتماعی و ناکامی در سیاستهای برونمرزی.
اما بررسی وضعیت داخلی آمریکا و شرایط بینالمللی و مطالعه منطق و خاستگاه مخالفتها با سیاستهای ترامپ تحقق سناریوی دوم را بیش از سایر سناریوها محتمل میسازد. ترامپ برای اجرای برنامهها و پیگیری اهدافش نیاز به محیط و شرایط آرام و مناسب دارد. ادامه مخالفتها این شرایط را از بین میبرد. از طرف دیگر مواضع غیرمعمول و خارج از عرف ترامپ، ساختارهای داخلی و بینالمللی را در مقابل دولت آمریکا قرار داده و دولت ترامپ را با چالشهای ساختاری روبهرو میسازد. حکم اضطراری قاضی دادگاه فدرالی در لس آنجلس مبنی بر توقف فرمان اجرایی ترامپ و موضع آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل مبنی بر این که دستور اجرایی رئیسجمهور آمریکا نقض اصول و قوانین است و راه مناسبی برای حفاظت از آمریکا در مقابل نفوذ تروریستها نیست، نشانه این چالشهاست. این واقعیتها بتدریج خود را به دولت ترامپ تحمیل کرده و این دولت را مجبور به تعدیل سیاستهایش خواهد کرد. در این صورت ترامپ بتدریج از وعدههای اولیهاش فاصله خواهد گرفت و از راه کج برخواهد گشت. در نتیجه سیاستهای آمریکا وجهه منطقیتری پیدا خواهد کرد.
دکتر حاکم قاسمی
عضو هیات علمی دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
جامجم» در گفت وگو با دکترسید محمد مرندی،مهمترین چالشهای پیشرو در دستیابی تهران و واشنگتن به توافق را بررسی کرد
سیدعبدالله صفیالدین، نماینده حزبالله در ایران: