37 سال پس از طرح سالت 2 در سال 1979 که بی‌سرانجام ماند و ده‌ها نشست و توافق برسر کاهش سلاح‌های اتمی بین دو ابرقدرت کسی فکر نمی‌کرد مسابقه دیگری برای تکمیل و گسترش سلاح‌های اتمی از سر گرفته شود.
کد خبر: ۹۸۲۳۲۸
پایان «سالت» و مسابقه تسلیحاتی جدید

از سوی دیگر گمانه‌ها حکایت از نادیده گرفتن قدرت روسیه از سوی آمریکا داشت که تمام توجه خود را به چین و ماچین معطوف می‌داشت. اما شتاب حوادث در روزگار کنونی به حدی است که نه برنامه‌ریزان فرصت برنامه‌ریزی‌های درازمدت را پیدا می‌کنند و نه تحلیلگران توام پیش‌بینی‌های دور و دراز یا دست‌کم تاریخ مصرف نگذشته‌ای را به‌دست می‌آورند.

ایستادگی روسیه در مسأله اوکراین و عملیات قاطعانه آن در سوریه ثابت کرد رقیب دیرین را نمی‌توان از یاد برد یا دست‌کم گرفت. روسیه که بسختی تنگناهای ناشی از فروپاشی شوروی را پشت سر گذاشته و در این راه بارها خلف وعده غربی‌ها را تجربه کرده، به نیکی و درستی دریافت که کوتاه آمدن در برابر غرب حدی ندارد و ممکن است تا آستانه فروپاشی هم پیش برود. از این‌رو مجبور شد توانمندی‌های خود را به کار گرفته و پنجه شیری بنماید؛ زیرا ناتو آرام آرام به مرزهای غربی روسیه نزدیک می‌شد و از شمال و جنوب آن را در محاصره خود می‌گرفت.

از یاد نبریم که یکی از بزرگ‌ترین سفارتخانه‌های آمریکا در کابل و دیگری در بغداد قرار دارد. هنوز منازعات حوزه آسیای میانه به طور جدی بین آمریکا و روسیه و چین آغاز نشده ولی قفقاز زیر چنبره ناتو و نهادهای اروپایی قرار گرفته است، رقابت در قطب شمال هم داستان دیگری است که باید در معادله چند مجهولی ما فراموش نشود .

در چنین میانه‌ای روسیه به یاد می‌آورد که آمریکا در زمان اتحاد جماهیر شوروی اجازه دست‌اندازی به متصرفات آن را به خود نمی‌داد و سبب این خویشتنداری وجود زرادخانه اتمی شوروی بود. طبیعی است که روس‌ها با چنین یادآوری تقویت آن زرادخانه فروپاشیده را در مخیله خود بپرورانند. درعین حال کسی که اول ازهمه سخن از تقویت و نوسازی سلاح‌های اتمی به میان آورد ترامپ بود که در میانه کارزار انتخاباتی خود آن را مطرح کرد.

حال ندای تقویت زرادخانه اتمی از هردو سو شنیده می‌شود. مسأله آن‌قدر جدی هست که دوستی‌های آشکار و پنهان ترامپ و پوتین نتواند برآن سایه افکند.

آنچه مسابقه تسلیحاتی امروز را از دیروز متمایز می‌سازد این است جهان دیگر دوقطبی نیست و آمریکا فقط با روسیه سروکار ندارد. چین اگر به قدرت اول جهان تبدیل نشود بی‌شبهه از آمریکا کمتر نخواهد بود و هند به جایگاه قدرتی غیرقابل چشم‌پوشی در معادلات بین‌المللی ارتقا خواهد یافت. نکته قابل توجه دیگر این است که در غیاب آمریکا قدرت‌های اروپایی بویژه فرانسه و انگلستان جای آن را در خاورمیانه پر خواهند کرد ولی قدرت‌های اروپایی در حد قدرت روسیه نخواهند بود. آیا این مسأله روسیه را به قدرت متفوق خاورمیانه تبدیل نخواهد کرد؟ و دراین صورت آیا آمریکا به فکر بازگشت به این منطقه نخواهد افتاد؟ و هزار اگر و مگر دیگر که به هیچ‌وجه قابل پیش‌بینی نیستند؛ زیرا شتاب حوادث به حدی است که پیش‌بینی‌ها را به کمترین زمان ممکن تقلیل می‌دهد!

احمد نقیب‌زاده - استاد دانشگاه تهران

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها