فراز و نشیب‌های روابط 400 ساله با همسایه شمالی

خصم روزهای ضعف شریک سال‌های قدرت

ایران و روسیه در طول سالیان گذشته روابط پرفراز و نشیبی را طی کرده‌اند.
کد خبر: ۹۷۹۹۳۹

مروری بر این روابط نشان‌دهنده این است که هرگاه ایران از جایگاه مطمئنی در عرصه سیاسی در منطقه و محیط پیرامونی برخوردار بود نوع تعاملات روسیه با کشورمان محترمانه به‌شمار می‌رفت اما سیاست و رویکرد این همسایه شمالی در مواقع ضعف و سستی حکومت مرکزی ایران، مداخله‌جویانه و توام با بدعهدی بود.

روابط با روس‌ها در اوج قدرت عثمانی‌ها

اگر دوران شاه طهماسب در دوره صفوی را آغاز روابط میان ایران و روسیه بدانیم باید قدمتی چهارصد ساله را برای مناسبات این دو کشور در نظر بگیریم. آن زمان عثمانی به عنوان یک دشمن مشترک عاملی برای مراودات سیاسی و کشور ایران و روسیه به شمار می‌آمد. در دورانی از حاکمیت این سلسله بر ایران، عثمانی‌ها از ضعف و آشفتگی‌های سیاسی صفویان استفاده کردند و در مرزهای شمال غربی ایران دست به تحریکاتی زدند. سلطان محمد خدابنده شاه صفوی برای مقابله با این دست‌اندازی، چشم امید به روسیه داشت و از این رو، با اعزام سفیری به نام هادی بیگ به دربار تزار روس، خواهان مقابله این روس‌ها با عثمانی‌ها شد و حتی وعده تسلیم و واگذاری باکو و دربند به روسیه را داد.

این رابطه دو جانبه البته در مقطعی از دوران سلطنت شاه عباس دوم به چالش کشیده شد. سربازان روسی مستقر در سرحدات مرزی، با شبیخون و دستبرد اراضی ایران را مورد تجاوز قرار دادند و همین مساله مراودات سیاسی و اقتصادی این دو کشور را به مخاطره افکند. ایران در دوره سلطنت شاه سلطان حسین رو به ضعف و انحطاط گذاشت و در نقطه مقابل پتر اول در روسیه به تخت نشست که سودای گسترش وسعت اراضی کشورش را در سر داشت. وی به منظور آگاهی از اوضاع و احوال ایران، جاسوسی به نام آرتمی ولینسکی را به‌عنوان سفیر به ایران فرستاد تا با کسب اطلاع از اوضاع و احوال سیاسی آخرین روزهای حیات صفویان شرایط را برای حمله به ایران بسنجد. بهانه لازم برای این کار هم فراهم شد. شورش لزگی‌ها و حمله محمود افغان و سقوط دولت صفوی زمینه‌های مناسبی برای حمله به کشورمان بود اما عمر پتر کفایت نداد.

2 قرارداد ننگین؛ میراث ضعف حکومت در ایران

وقوع دو جنگ میان ایران و روسیه در دوران فتحعلی شاه قاجار و تحمیل دو عهدنامه ترکمانچای و گلستان سبب اشغال اراضی زیادی از کشورمان از سوی روس‌ها شد. حضور گریبایدوف، نماینده گستاخ روسی برای نظارت بر نحوه اجرایی شدن مفاد عهدنامه که حرمت میزبان را رعایت نکرد و برخوردی پر از نخوت با مهمانداران ایرانی خود داشت سبب اعتراض مردم و کشته شدن او شد. این حادثه می‌رفت که شرایط را برای مواجهه مجدد نظامی فراهم کند که فتحعلی شاه با فرستادن هیاتی برای عذرخواهی جلوی این اقدام را گرفت.

دوران قاجاریه، با رقابت‌ روس و انگلیس برای کسب امتیازات بیشتر در ایران همراه بود. این رویارویی صدمات جبران ناپذیری را به کشورمان وارد کرد. دو کشور برای بستن انعقاد قراردادهای ریز و درشت با ایران که عمدتا به ضرر منافع جامعه تمام می‌شد گویی در مسابقه‌ای نفسگیر شرکت کرده بودند.

جنگ جهانی اول که شروع شد، رقبا بدون در نظر گرفتن بی طرفی کشورمان، ایران را عرصه تاخت و تازهای متجاوزکارانه خود قرار دادند و دولت‌های مستقر در ایران هم عاجزانه این تجاوز آشکار را به تماشا نشسته بودند.

وقوع انقلاب اکتبر 1917 باعث خروج روسیه از ایران و تغییر و دگرگونی در روابط میان دو کشور شد. نظام جدید مستقر در روسیه که از این پس با عنوان اتحاد جماهیر شوروی در عرصه بین‌المللی شناخته می‌شد در ابتدای امر شعارها و ایده‌های سوسیالیستی را مطرح می‌کردند و خود را مخالف هرگونه قرارداد استعماری نشان می‌دادند اما طرح ایده ایجاد حکومت جهانی بر مبنای برنامه‌های سوسیالیستی، زمامداران شوروی را بر آن داشت تا از ظرفیت مرزهای طولانی با ایران گسترش و نفوذ کمونیسم در منطقه استفاده کنند. در دوران پهلوی، ایران به اردوگاه غرب پیوست و از این رو حکومت رضاشاه عمدتا هدف حملات تبلیغاتی شوروی قرار داشت.

بازگشت آذربایجان به وطن

جنگ جهانی دوم که به پایان رسید، شوروی به عنوان نماد قدرت شرق در برابر آمریکا قرار گرفت و با توجه به ویژگی‌های کشورمان، ایران در مرکز توجهات سرمداران شوروی برای نفوذ کمونیسم قرار گرفت. سردمداران روسیه سابق همچنان آرزوی دست یافتن به آب‌های گرم را در سر می‌پروراندند اما وجود کشوری مثل ایران این تنگنای استراتژیکی را همچنان به قوت خود باقی نگه داشته بود و به همین دلیل رهبران شوروی بعد از اشغال ایران توسط نیروهای متفق و علی‌رغم تعهدات سه کشور اشغالگر با ایران مبنی بر خروج از ایران بر ادامه اشغال آذربایجان اصرار می‌ورزیدند. اما تحت فشار افکار عمومی و بازی دیپلماتیکی که قوام‌السلطنه با زمامداران همسایه شمالی به راه انداخته بود، زمینه برای بازپسگیری آذربایجان از دست عناصر جدایی‌طلب مورد حمایت شوروی فراهم شد.

محمدرضا شاه اعتماد آمریکایی‌ها را به عنوان یک متحد خود در منطقه بدست آورد اما در عین حال سعی می‌کرد نسبت به روس‌ها نیز خود را مهربان نشان دهد و قدم‌هایی برای گسترش روابط با شوروی در دوره زمامداری او برداشته شده اما به جهت بی اعتمادی شوروی روابط دو کشور سطح قابل توجهی پیدا نکرد.

راهبرد نه شرقی، نه غربی در ایران پس از انقلاب

انقلاب اسلامی که به پیروزی رسید، شوروی نسبت به وقوع تحولات ایران محتاط بود، گرچه فروریختن نظام پهلوی به عنوان متحد استراتژیک آمریکا و خروج از پیمان سنتو برای شوروی خوشایند بود اما سیاستمداران شوروی تغییر نظام را به منزله پیوستن ایران به اردوگاه شرق تلقی نمی‌کردند.

با وجود اعلام مقامات شوروی مبنی بر در پیش گرفتن سیاست نزدیکی با ایران اما تهاجم شوروی به افغانستان و اتخاذ موضعی سخت از سوی امام(ره) علیه سیاست‌های شوروی، روابط دو کشور را دچار بحران کرد.

دستگیری اعضای حزب توده و منع فعالیت این حزب باعث سردی روابط ایران و شوروی و اخراج 18 دیپلمات شوروی از ایران شد. در جریان وقوع جنگ ایران و عراق هم شوروی‌ها در ابتدا حمایت آشکار خود را از صدام حسین اعلام کردند و در تجهیز نظامی او کوشیدند. میخائیل گورباچف که در صدر هیات رئیسه شوروی قرار گرفت، سیاست داخلی و خارجی این کشور دچار تحول عمیق شد.

پیام تاریخ‌ساز امام(ره) به روس‌ها

ملاقات ادوارد شوارد نادزه، وزیر امور خارجه شوروی، در فوریه 1989 با امام خمینی(ره) و ارائه پیام گورباچف و قبل از آن ارسال پیام امام به گورباچف و سفر هاشمی رفسنجانی به شوروی باعث گسترش و توسعه روابط میان دو کشور ایران و شوروی شد. اما روی کارآمدن یلتسین و تیم مشاوران او که یکسره در پی پیوستن به غرب بودند بار دیگر روابط دو کشور را دستخوش تغییر کرد. فروپاشی شوروی و شکل‌گیری کشورهای آسیای مرکزی و قفقار منافع ایران و روسیه را به هم نزدیک کرد و این روند تا دوره کنونی استمرار یافت اما با مطرح شدن بحث ایران هسته‌ای این روابط تعریف دیگری به خود گرفت.

وقوع چند دور مذاکرات هسته‌ای و نزدیکی مواضع ایران و روسیه در مذاکرات میان کشورمان با1 + 5 زمینه همگرایی بیشتر میان این ایران و روسیه را فراهم آورد. از سویی دیگر دو کشور درباره مسائل منطقه‌ای در بسیاری از مواقع همنظر هستند. برخورد با عوامل بحران‌زا در منطقه، حمایت از حاکمیت‌های مستقر در عراق و روسیه در برابر شورشیان، کم‌کردن دخالت‌های آمریکا در تحولات منطقه‌ای و... از جمله زمینه‌های مهم برای نزدیکی سیاست‌های میان دو کشور محسوب می‌شود. تا پیش از این عمده تعاملات میان ایران و روسیه محدود به موضوعات نظامی و امنیتی در منطقه بود اما در دکترین جدید سیاست دفاعی روسیه، بحث گسترش روابط با ایران به عنوان یک موضوع مستقل، جایگاه ویژه‌ای پیدا می‌کند. این در حالی است که تا پیش از این در اسناد بالادستی روسیه سخنی از گسترش روابط با ایران نبود. در حال حاضر گرچه مراودات اقتصادی و تجاری دو کشور از حجم مناسبی برخوردار نیست اما با گفت‌وگوهای صورت گرفته پیش‌بینی می‌شود طی ده سال آینده حجم این نوع مبادلات افزایش قابل توجهی را پیدا کند.

فتاح غلامی - پژوهشگر تاریخ

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها