اما از سوی دیگر مهاجران، مسلمانان و رنگینپوستان با ابراز نگرانی نسبت به مواضع رئیسجمهور منتخب، میکوشند راهی برای جلوگیری از عملی شدن این مواضع بیابند. اینکه آنچه در مواضع انتخاباتی ترامپ بیان شده تا چه میزان عملیاتی شود، به مجموعهای از عوامل مختلف بستگی دارد، اما بروز واکنشهای متضاد در مقابل مواضع ترامپ، گویای وجود شکافهای عمیق اجتماعی در آمریکاست.
ژوزف نای در کتاب «آینده قدرت» از میان مجموعه عواملی که قدرت آمریکا را در قرن 21 تضعیف میکند و ممکن است به افول قدرت آمریکا منتهی شود، به شکافها و منازعات داخلی آمریکا تمرکز و تاکید میکند و میکوشد تا سیاستمداران آمریکایی را متوجه خطری کند که از ناحیه این شکافها پیشروی آمریکاست. جمعبندی او این است که اگر آمریکا در رقابتهای بینالمللی هم موفق شود، اما نتواند این شکافهای داخلی را مرتفع کند، نمیتواند موقعیت خود را به عنوان قدرت بزرگ بینالمللی حفظ کند.
با توجه به تحلیلی که ژوزف نای از وضعیت قدرت آمریکا در قرن 21 دارد، مواضع ترامپ در صورتی که به سیاست تبدیل شود و به اجرا درآید، آثار فراوانی دارد که چالشهای بزرگی برای قدرت آمریکا ایجاد خواهد کرد. این مواضع شکافهای نهفته در درون جامعه آمریکا مانند شکاف بین رنگینپوستان و سفیدپوستان، شکاف بین مسلمانان و غیرمسلمانان، شکاف بین مهاجران و دیگر اتباع آمریکا و شکاف بین فقرا و حاشیهنشینان با ثروتمندان را فعال میکند و رویاروییها بین گروههای مختلف را در درون آمریکا تشدید میکند. نتیجه تشدید این شکافها بروز بیثباتیهای داخلی برای آمریکاست.
بعلاوه با توجه به اینکه رئیسجمهور به عنوان فردی که در مواجهه با این شکافها رسما در حمایت از برخی گروهها و علیه گروههای دیگر موضع گرفته است، اعتبار و موقعیت خود را به عنوان نماینده و رئیسجمهور ملت آمریکا از دست میدهد و موقعیتی به عنوان رئیسجمهور تنها بخشی از مردم پیدا میکند. این مساله، بیاعتمادی درونی به دولت آمریکا را افزایش میدهد و موجب شکاف بین دولت و جامعه میشود. بعلاوه در عرصه بینالمللی نیز تخریب موقعیت آمریکا را به دنبال دارد. مواضع ضد مهاجران به تخریب و تنش در روابط بین آمریکا با همسایگانش منتهی میشود. مواضع ضد رنگینپوستان، بیاعتباری دولت آمریکا را در میان سیاهپوستان و سرخپوستان به همراه دارد. و مواضع ضد مسلمانان، آمریکا را در میان مسلمانان جهان بدنام میسازد. چنانکه در دوره بوش پسر، مواضعی از این نوع موجب بدبینی به آمریکا در جهان اسلام شد؛ موضوعی که اوباما بعد از به قدرت رسیدن، تلاش فراوانی کرد تا آن را اصلاح کند.
با در نظر داشتن آثار بیثباتکننده و تخریبگر مواضع ترامپ برای آمریکا، به نظر میرسد واقعیتهایی که ترامپ در عرصه عمل با آن مواجه خواهد شد و همچنین ساختارهای درونی قدرت، برخی واقعیتها را بر رئیسجمهور منتخب تحمیل خواهد کرد و وی را به تعدیل مواضعش وا خواهد داشت. در غیر این صورت چالشهایی را برای آمریکا رقم خواهد زد که نتیجه آن تشدید وارفتگی درونی آمریکا خواهد بود. در باره مواجهه دولت آمریکا با این وضعیت دو احتمال قابل تصور است؛ یا آنکه آمریکا برای غلبه بر مشکلات و بیثباتیهای داخلی، سیاست نگاه به درون را درپیش خواهد گرفت یا آنکه با فرافکنی و برای انحراف اذهان از مشکلات داخلی به ماجراجویی و تشدید مداخلات خارجی روی خواهد آورد. در برخورد با هریک از این احتمالات، سیاستی موفق خواهد بود که با سیاستگذاری و برنامهریزی مبتنی بر استراتژی پابرچا، خود را برای مواجهه با هر وضعیت احتمالی و پیگیری اهداف و منافع خود با کمترین آسیب مهیا سازد.
دکتر حاکم قاسمی
عضو هیات علمی دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد