وجه مغفول انتخابات آمریکا

وقتی چند حادثه را که مردم در آن نقش داشته‌اند، کنار هم می‌گذاریم،‌ با پدیده مشترکی برخورد می‌کنیم که از قضا می‌تواند مثبت ارزیابی شود و آن،‌ ترس و نگرانی از آثار جهانی شدن است؛ جهانی شدنی که در نگاه بسیاری از مردم، دریچه رهایی تلقی می‌شد و در نگاه پاره‌ای دیگر، دنیایی هولناک که در آن،‌ تنها پناه و حامی فرد مدرن، یعنی دولت ملی رو به زوال می‌نهد. پیش‌بینی افراطی یا به قول برخی نظریه‌پردازان، اسطوره جهانی شدن محقق نشد ولی به میزانی نابرابر در حوزه‌های گوناگون آثاری برجا گذاشت.
کد خبر: ۹۶۷۸۵۹
وجه مغفول انتخابات آمریکا

همین آثار اندک، موجب هراس مردم شده است. شاید اگر به تمامیت محقق می‌شد موجبی برای نگرانی مردم وجود نمی‌داشت و شاید هم نگرانی صدچندان می‌شد. به هر روی، وقتی رأی مردم انگلستان برای خروج از اتحادیه اروپا را در کنار حرکت‌های ناسیونالیستی در فرانسه، اتریش، لهستان، مجارستان و انتخاب ترامپ می‌گذاریم، دلواپسی مردم را از روند جهانی شدن در لابه‌لای آن مشاهده می‌کنیم. مردم انگلستان احساس می‌کردند، بخشی از توجه دولتشان به همکاری‌های اروپایی معطوف شده و مردم فرانسه احساس می‌کنند،‌ مهاجران و خارجی‌ها مشاغل آنها را اشغال کرده‌اند. مردم آمریکا از یک سو می‌بینند، سرمایه‌داران کارگران خارجی غیرقانونی را به کارگران وطنی ترجیح می‌دهند زیرا مزد کمتری می‌پردازند و کار بیشتری از آنها می‌کشند و از سوی دیگر تجارت جهانی که قرار بود آمریکا را بر بازارهای جهان مسلط کند، برعکس دروازه‌های کشور را به روی کالاهای ارزان چین باز گذاشته است.

در این میان، تنها ناسیونالیست‌های افراطی هستند که وعده اخراج بیگانگان و بهبود وضع طبقات اجتماعی آسیب‌پذیر را داده،‌ در برابر روندها و جلوه‌های جهانی شدن واکنشی شعف‌انگیز نشان می‌دهند. جهانی شدن، مطلوب روشنفکران و مهاجران طلایی (اصطلاحی که روزنامه لوموند به کار برد) یعنی ثروتمندانی است که همه جا با استقبال روبه‌رو می‌شوند ولی مردمی که توان استفاده ازاین مواهب را ندارند و برعکس شغل و حرفه خود را از دست می‌دهند، بیزار از جهانی شدن هستند. از این رو می‌توان انتخاب ترامپ را نه محصول پوپولیسم که محصول عصیان توده‌ها علیه طبقات مرفه دانست؛ همان طور که رونق کار لوپن‌ها (پدر و دختر) را می‌توان نشانی از همین عصیان دانست. اگر اوضاع بدین منوال پیش برود، ناسیونالیسم همه جا اوج خواهد گرفت و جهانی شدن در مرزهای اندیشه و فضای مجازی و به طور کلی در حوزه نیروهای ترانس ناسیونال یا فرامرزی محدود خواهد ماند و روشنفکران پس از افول چپ به افیون تازه (اصطلاح ریمون آرون: چپ‌گرایی، افیون روشنفکران) دست خواهند یافت تا بتوانند تا آنجا که ممکن است، اسب خود را بتازانند.

این امر همچنان برای مردم تحت سلطه، نوید آزادی و همبستگی می‌دهد و برای دولت‌های اقتدارطلب زنگ خطر را به صدا درمی‌آورد، زیرا اندیشه مرز نمی‌شناسد و مفاهیمی مانند آزادی، دموکراسی و عدم مداخله در حوزه خصوصی در برابر خاص‌گرایی یا مفاهیم مغایر با اینها از رونق بیشتری برخوردار خواهد بود.

چنین است که درآینده‌ای نه چندان دور، رژیم‌هایی مانند عربستان سعودی با چالشی مرگ‌آور روبه‌رو خواهند شد مگر آن که از نیروی ناسیونالیسم رو به رشد استفاده کنند و آن را با مفاهیم همه‌پسند، همسو و خود را با شرایط زمانه همراه سازند.

دکتر احمد نقیب زاده

استاد دانشگاه تهران

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها