اسیدی که لوله را باز نکرد اما دختر را سوزاند

هومن با بطری به سمت من آمد و چندین بار محتویات داخل بطری را روی من ریخت؛ بعد از لحظاتی فهمیدم که داخل بطری اسید بوده است.
کد خبر: ۹۵۸۲۵۴
اسیدی که لوله را باز نکرد اما دختر را سوزاند

به گزارش جام جم آنلاین از تسنیم، ساعت 10:10 سی‌ام شهریور سال جاری وقوع یک فقره اسیدپاشی در خیابان 27 گیشا به مأموران کلانتری 137 نصر اعلام شد که با حضور مأموران در محل اعلام خبر و با بررسی‌های اولیه مشخص شد دختر جوانی به نام آرزو مورد اسیدپاشی قرار گرفته و به بیمارستان منتقل شده است.

همچنین تحقیقات از اهالی محل این حادثه انجام شد و یکی از همسایگان محل حادثه به مأموران گفت: حدود ساعت 9 صبح بود که صدای «سوختم سوختم» از حیاط شنیدم، زمانی که به حیاط آمدم، متوجه شدم آرزو سوخته که دقایقی بعد توسط پسر جوانی با خودروی شاسی بلندی از اینجا به بیمارستان رفتند.

با حضور مأموران در بیمارستان مشخص شد آرزو توسط پسر جوانی به نام هومن به بیمارستان منتقل شده و هومن پس از رساندن آرزو به بیمارستان از آنجا متواری شده است؛ همین سرنخ کافی بود که کارآگاهان برای دستگیری هومن وارد عمل شوند و ساعاتی پس از این حادثه موفق به بازداشت وی در منطقه یافت‌آباد شدند، هومن در همان ابتدای تحقیقات به جرمش اعتراف کرد.

هومن در سوم مهرماه به شعبه ششم دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد و در اظهاراتش به بازپرس گفت: 28 سال سن دارم و در حوزه املاک مشغول فعالیت هستم، حدود سه سال قبل با آرزو در منطقه پونک آشنا شدم و او این سه سال با من زندگی می‌کرد، پس از مدتی متوجه شدم آرزو دزد است و حساب عابر‌بانک مرا خالی کرده است، به خاطر همین او را از خانه‌ام بیرون کردم اما آرزو هر بار پشت در خانه من می‌آمد و التماس می‌کرد که به منزلم راهش بدهم، روز وقوع حادثه آرزو در منزل من بود و قبل از اینکه به خانه من بیاید با چند پسر قماربازی کرده بود، آرزو در تلفن همراهش صدای پسرهایی که با آنها قماربازی کرده بود برای من پخش کرد که همین موضوع باعث آغاز درگیری بین ما شد.

وی ادامه داد: پس از اینکه جر و بحث بینمان بالا گرفت، من بطری که درش باز بود را از روی کابینت برداشتم و محتوی داخل بطری را به بدن آرزو پاشیدم که آرزو داد و فریاد کرد و گفت سوختم، آرزو می‌گفت داخل آن بطری مایع لوله باز کن بوده اما من خبر نداشتم و فکر می‌کردم آب داخل بطریست، آنجا خانه من بود اما همیشه آرزو در منزلم رفت‌و‌آمد داشت، من مشکل روحی و روانی و سابقه بستری در بیمارستان دارم.

پس از اظهارات هومن، وی به دستور بازپرس امور جنایی تهران برای ادامه تحقیقات در اختیار مأموران اداره آگاهی قرار گرفت.

پیش از ظهر امروز آرزو با حضور در شعبه ششم دادسرای امورجنایی تهران درباره جزئیات اسیدپاشی به بازپرس پرونده گفت: سه سال از دوستی من و هومن می‌گذرد و اگر این اتفاق نمی‌افتاد، قصد ازدواج داشتیم؛ روز قبل از این حادثه بیرون از خانه هومن رفته بودم و شب که به خانه هومن برگشتم به دلیل خستگی زیاد، خوابیدم اما هومن نخوابید و با خودش حرف می‌زد؛ اوایل صبح، با صدای هومن از خواب بلند شدم و به آشپزخانه رفتم و کمی آب نوشیدم؛ زمانی که مجدداً قصد داشتم بخوابم، هومن با بطری پلاستیکی نزد من آمد، فکر می‌کردم داخل بطری چایی ریخته است و با تکان دادن آن در حال سرد کردن آن است.

وی ادامه داد: هومن گفت که قصد دارم محتوی داخل بطری را روی تو بریزم؛ من نیز که فکر می‌کردم داخل بطری چایی است به او گفتم که این کار را بکند؛ تا اینکه جر و بحث بین ما بالا گرفت و من به حیاط ساختمان رفتم تا هومن در نبود من آرام شود؛ همان زمانیکه داخل حیاط رفتم، هومن با بطری به سمت من آمد و چندین بار محتویات داخل بطری را روی من ریخت؛ بعد از لحظاتی فهمیدم که داخل بطری اسید بوده است. پس از این اقدام وی داد و بیداد کردم و از همسایه‌ها خواستم که پلیس را خبر کنند اما هومن حتی اجازه نمی‌داد که از خانه خارج شوم؛ پس از این موضوع، هومن با ماشین خودش مرا به کلینیکی در گیشا برد، زمانی که از ماشین پیاده شدم به سرعت آن محل را ترک کرد؛ من در خیابان حیران بودم تا اینکه آقایی مرا با خودروی خود ابتدا به بیمارستان لقمان برد و از آنجا با آمبولانس به بیمارستان مطهری منتقل شدم.

آرزو درباره انگیزه اسیدپاشی هومن به بازپرس گفت: آن شب چون خسته بودم و هومن نخوابیده بود، گمان می‌کرد که او را تحویل نمی‌گیرم؛ هومن شیشه می‌کشید و بعضی اوقات نیز قرص می‌خورد؛ گمان می‌کنم که آن روز نیز شیشه مصرف کرده بود.

قربانی اسیدپاشی درباره نحوه تهیه اسید نیز به بازپرس گفت: لوله‌های ساختمان محل زندگی هومن بسیار قدیمی بود و مدام مسدود می‌شد؛ به همین خاطر از قبل مقداری مایع لوله بازکن خریده بودیم و داخل لوله‌ها ریخته بودیم اما اسید مایع لوله بازکن لوله‌ها را باز نکرد؛ مقداری از این مایع لوله‌ بازکن ته ظرف پلاستیکی مانده بود.

تحقیقات در رابطه با این پرونده همچنان ادامه دارد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۱
ننه مشهدی
-
۱۰:۰۱ - ۱۳۹۵/۰۸/۰۱
۰
۰
جل الخالق چه چیزایی میشنویم ها !!!!!!!!

نیازمندی ها