این سازمان از همان ابتدا به اهرمی برای چند قدرت انحصارطلب تبدیل شد. بویژه که ایجادکنندگان آن حقوق انحصاری از قبیل حق وتو در شورای امنیت آن سازمان و حق تعیین دبیرکل برای خود در نظر گرفتند و با نفوذ و سلطه در نهادهای آن، سازمان ملل را به ابزاری در دستان خود برای تهدید صلح جهانی تبدیل کردند. این سازمان وظایف متعددی را برای خود تعریف کرده که البته همخوانی چندانی با کارنامه آن ندارد. از جمله وظایف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و علمی و مانند آن که آنها را به وسیله نهادهای وابسته به خود انجام میدهد. با همه ساختار پیچیده و طویلی که این سازمان دارد، عملکرد نهادهای وابسته به سازمان ملل متحد تاکنون چندان رضایتبخش نبوده است که علت اصلی آن را باید در انحصارطلبی قدرتهای مسلط بر آن جستوجو کرد. برخی از سوء عملکردهای سازمان ملل را میتوان چنین برشمرد:
1ـ استفاده زورمدارانه از حق وتو توسط قدرتهای بزرگ غربی در موضوعاتی که با صلح و امنیت جهانی که بامنافع خاص آنها مرتبط است.
2ـ بهرهگیری از اهرم سازمان ملل و واحدهای وابسته به آن برای مبارزه با دولتهایی که در مقابل زیادهطلبیهای غرب میایستند. ازجمله دولتهای انقلابی با عناوینی دروغ مانند ضدیت با حقوق بشر، حمایت از تروریست و داشتن سلاحهای کشتار جمعی به حاشیه رانده میشوند.
3ـ دفاع از رفتارهای ضدامنیت جهانی، ضدحقوق بشری و تروریستی دولتهای وابسته یا دوست غرب مانند رژیم صهیونیستی، عربستان سعودی و مجموعه دولتهای مرتجع عرب و...
4ـ ممانعت از ارائه تسهیلات اقتصادی توسط نهادهای مالی وابسته به سازمان ملل به دولتهای چالشگر نظام سلطه و تحمیل شرایط خاص به هنگام ارائه تسهیلات به آن دولتها.
اکنون چنین مینماید که این سازمان حق انحصاری قدرت برای چند دولت را به رسمیت شناخته و مسئولیت دارد از وارد شدن دیگران به حیطه قدرت بینالمللی ممانعت بهعمل آورد. به ویژه این سازمان از زمان پیروزی انقلاب اسلامی وسیلهای در دست دشمنان این انقلاب بوده و با اینکه جمهوری اسلامی حق عضویت به این سازمان میپردازد، دشمنی سازمان ملل همچنان ادامه یافته و شاید تنها نفعی که سازمان ملل برای ما دارد استفاده از تریبون مجمع عمومی این سازمان به صورت سالانه برای انتقال دیدگاههای کشورمان به جهانیان است.
از یاد نباید برد که سازمانملل متحد و اهرم ویژه آن شورای امنیت، تنها زمانی در رابطه با یک مساله فعال میشود که پای منافع برخی از قدرتهای مسلط بر آن در میان باشد. بنابر این به موضوعات مهمی مانند موارد زیر توجهی نداشته و نخواهد کرد:
1ـ درگیریهای نظامی سیاسی در برخی از نقاط جهان مانند آفریقا که گاهی دهها هزار نفر را به کام مرگ میکشاند.
2ـ کشتار مظلومان در نقاط مختلف دنیا مانند مسلمانان میانمار.
3ـ کشتارهای روزمره مردم بیدفاع در یمن و بحرین توسط رژیمهایی مانند آلسعود و آلخلیفه.
4ـ روی آوردن به کودتا توسط وابستگان غرب در کشورهای مختلف.
5ـ حمایت از ارتجاع عرب و ایجاد گروههای تکفیری توسط کشورهایی چون عربستان.
نکته جالب توجه آنجاست که سازمان ملل متحد نهتنها در مقابل این رفتارها سکوت میکند، بلکه در یک اقدام نمایشی، برای حمایت از وابستگان خود با عنوان ایجاد صلح و امنیت جهانی و منطقهای کنفرانسهای صلح نیز ترتیب میدهد. در یک کارزار خاص در صورتی که نیروهای مسلط بر سازمان ملل در موقعیت خوبی باشند از ایجاد صلح و مذاکره طفره میرود و در صورتی که نیروهای مسلط در موقعیت ضعف باشند از اهرمهای مختلف بهره میگیرد تا صلح (به معنی تغییر معادله به سود کشورهای حامی غرب) برقرار کند و آتشبس برقرار گردیده تا شرایط برای آنها بهبود یابد.
با توجه به این عملکردها منتقدان سازمان ملل از سالها پیش لزوم ایجاد حداقل دو تغییر، یکی تغییر در ساختارهای سازمان ملل از جمله حق وتو و دیگری لزوم تغییر مکان مقر سازمان ملل را مطرح کردهاند که اجرای این تغییرات، شرط اولیه برای کارآمدسازی یک نهاد پیر بینالمللی است.
دکتر مصطفی ملکوتیان / استاد علوم سیاسی دانشگاه
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد