هرچند سیاستمداران، هنرمندان و ورزشکاران دوشادوش هم سعی در ستاره بودن و ستاره ماندن دارند، اما در کشور ما این فرصت بیشتر در اختیار هنرمندان و آن هم به طور خاص هنرمندان عرصه سینما و تلویزیون قرار میگیرد. درحالی که در دیگر کشورهای دنیا خوانندهها خیلی زود تبدیل به ستاره میشوند، نویسندگان و شاعران هم هرچند نسبت به بازیگران و خوانندهها در درجه پایینتری از توجه قرار میگیرند، اما به مراتب بیش از نویسندگان و شاعران امروز کشور ما فرصت برای شهرت و شناخته شدن دارند.
سوالی که ممکن است برای هریک از ما پیش بیاید، این است که چرا در ایران فرصت ستاره شدن تنها در اختیار بازیگران و البته تا حد بسیار کمتر و در شرایطی خاص در اختیار خوانندهها و برخی چهرههای شاخص موسیقی قرار دارد؟ آیا نویسندگان و شاعران ایرانی و همچنین هنرمندان دیگر عرصهها این فرصت و توان را ندارند که تبدیل به ستاره شوند؟
سیاست شمشاد!
پیروز ارجمند، کارشناس، آهنگساز و فعال عرصه موسیقی درباره این موضوع به جامجم میگوید: ما در ایران به معنی جهانی در هیچ حوزهای سلبریتی نداریم. چون در کشور ما ستارهسازی چندان اتفاق نمیافتد. در همین حدی هم که ستارهسازی صورت میگیرد، با کنترل کامل از سوی تهیهکنندهها پیش میرود.
در فضای ستارهسازی در کشورمان با دو نوع حاشیه روبهرو هستیم؛ حاشیههایی کم با تاثیرگذاری زیاد و حاشیههایی زیاد با تاثیرگذاری کم. در بخش اول بیشتر با موضوعات اقتصادی روبهرو هستیم. در این بخش اصولا دولت به منظور اعمال سیاستها و تهیهکنندگان به دلیل مباحث اقتصادی فعال هستند. این حاشیهها البته پشت پرده است و نمود بیرونی ندارد.
او میافزاید: حاشیههای دسته دومی که هستند و اثرگذاری اقتصادی ندارند، به سلبریتی شدن یک خواننده کمک میکنند. این حاشیهها خطرناک نیستند و سود و منفعت اقتصادی هم ندارند، اما با توجه به کنجکاوی که مردم نسبت به زندگی سلبریتیها دارند، هنرمندان میتوانند در آن برای خودشان محبوبیت کسب کنند.
ارجمند البته معتقد است؛ این روند خواهناخواه بزودی تغییر میکند و فضا را برای سلبریتی شدن اهالی موسیقی بازتر خواهد کرد. این کارشناس در اینباره میگوید: جامعه ما در حال رشد و دگردیسی بوده و طی سالهای آینده به سمت ستارهسازی در مفهوم جهانی آن حرکت خواهیم کرد، چون بقای اقتصاد در عرصههایی چون هنر و ورزش در ستارهسازی خواهد بود.
شاعران میتوانند سلبریتی شوند؟
شاعران هم بعد از اهالی موسیقی به نوعی همیشه مورد توجه بودهاند؛ چون ایران کشور شعر است و مردم هم شعردوست! امید صباغ نو یکی از شاعران جوان کشورمان است که البته در فضای مجازی پرمخاطب بوده و اغلب مجموعه شعرهایش هم تجدید چاپ شدهاند. با این حال او معتقد است؛ شاعران تنها در دو صورت امکان سلبریتی شدن را خواهند داشت. این شاعر توضیح میدهد: شاعران یا باید حمایتهای خاص و تریبون داشته باشند یا همراستا با موسیقی حرکت کرده و بیشتر به سمت ترانهسرایی بروند.
او اظهار میکند: محمدعلی بهمنی شاعر بزرگی است، اما مجموعه شعرهایش شاید به چاپ چهارم و پنجم رسیده باشد، اما بسیاری او را میشناسند، چراکه از قدیم همیشه شعرهایش را خوانندهها خواندهاند. مثلا وقتی علیرضا قربانی در تیتراژ سریال «پردهنشین» شعر این شاعر را میخواند، میلیونها ایرانی آن را میشنوند و درصدد آشنایی با شاعرش برمیآیند.
جامعه به سلبریتیها نیاز دارد؟
نهتنها در ایران بلکه در همه دنیا تا مدتی پیش حلقههای جدی دانشگاهی توجهی به مقوله سلبریتی نداشته و حتی آن را مبتذل هم میدانستند، اما حالا شرایط عوض شده و بررسی سلبریتیها، چگونگی کسب محبوبیت و نگاه جامعه به آنها به یک پدیده علمی جدی تبدیل شده است. احمد وطنخواه، کارشناس جامعهشناسی در اینباره میگوید: حدود 20 سال است که جامعهشناسی موضوع سلبریتیها را جدی گرفته و از این ماجرا به عنوان مولفهای جدی برای شناخت جامعه بهره میبرد، هرچند هنوز در ایران اتفاق جدی در اینباره شکل نگرفته است و هرچند شرایط سلبریتیها در ایران و دیگر کشورها تفاوتهای جدی با هم دارد، اما باید جامعهشناسی ما به سمت بررسی این پدیده هم برود و از طریق آن به شناخت دقیق از جامعه و خواستهای آن برسد.
او اظهار میکند: همین مقدمه کوتاهی که عرض کردم نشان میدهد نمیتوان سلبریتیها را از جامعه حذف کرد و یا آنها را نادیده گرفت، چون با توجه به گسترش فضای مجازی آنها در شرایطی قرار دارند که به آسانی میتوانند روزبهروز قدرتمندتر شوند. بسیاری از چهرههای هنری شناخته شده کشورمان تا به حال بارها گفتهاند که فضای مجازی برایشان حکم یک رسانه شخصی را دارد. این حرف آنها به نوعی حتی بینیازیشان از رسانه را هم به رخ کشیده و نشان میدهد آنها اکنون با راهی کاملا بیواسطه برای افزایش محبوبیتشان مواجه هستند.
این کارشناس جامعهشناسی درباره این که چرا سلبریتیها در ایران در حوزه سینما و تلویزیون شکل میگیرند، میگوید: این اتفاق کاملا طبیعی است. آمار چاپ کتاب نشان میدهد مردم کتاب نمیخوانند. توجه به آثار تجسمی هم به دلیل قیمتهایی که دارند مخصوص یک قشر خاص و محدود جامعه است. موسیقی هم که همیشه با محدودیتهایی روبهرو بوده است. طبیعی است فضا برای فعالیت سینماگران و تلویزیون باز است و با داشتن مولفه تصویر برگ برنده بزرگی را در دست دارند.
وطنخواه هم مانند ارجمند این اتفاق را گذرا دانسته و تاکید میکند: جامعه ما خیلی زود از این مرحله عبور خواهد کرد و اقتصاد جای پای سلبریتیها را در جامعه محکم میکند. بنابراین باید این مقوله را جدی گرفته و با نظارت علمی دقیق نسبت به آن پیش برویم. در غیر این صورت با اتفاقاتی روبهرو خواهیم شد که به نفع جامعه نیست.
هرچند همین حالا هم میتوان رد پایی از این مشکلات را دید؛ چراکه در عرصه موسیقی ستارههایی از جنسهای دیگری ظهور کردهاند که مایه دردسر جامعه شدهاند؛ ستارههایی که در زیرزمینها شکل گرفتهاند و ادبیات، رفتار، حرکات و لباس پوشیدن تا تاتوی روی بدنشان الگوی بسیار بدی را مقابل جامعه گذاشته است.
ستاره شدن در قبضه بازیگران
به نظرمیرسد در ایران فرصت ستاره شدن تنها در اختیار بازیگران و البته تا حد بسیار کمتر و در شرایطی خاص در اختیار خوانندهها و برخی چهرههای شاخص موسیقی قرار دارد. حال سوال این است آیا نویسندگان و شاعران ایرانی و همچنین هنرمندان دیگر عرصهها این فرصت و توان را ندارند که تبدیل به ستاره شوند؟
زینب مرتضاییفرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد