قسمت پایانی

هویت مردی که برای همیشه ناشناخته ماند

در شماره قبل خواندید، جولیا در خانه‌اش به قتل رسید و همسرش مظنون اصلی جنایت بود اما منکر قتل شد. والاس مدعی بود روز قتل در کافه مشغول بازی شطرنج بوده است.
کد خبر: ۹۴۴۶۷۱

کارآگاهان سعی کردند مدارک مختلف را جمع‌آوری کنند. آنها منبع تماس آن شب از سوی کوالترو را ردیابی کردند. مشخص شد که تماس آن شب به کافه از یک کیوسک در چند متری خانه ویلیام گرفته شده بود. ادوارد هامر، دادستان پرونده اعلام کرد که در زمان آن تماس ویلیام با هدف مشخصی در کافه نبود. او همچنین ادعا کرد که کوالترو دیگر تماس نگرفت زیرا او همان ویلیام والاس بود. هامر می‌گفت که ویلیام پیش از سوار شدن به قطار این تماس را گرفته بود. دادستان می‌گفت که آدرس پرسیدن‌های آن شب ویلیام نیز در همین راستا انجام شد. همچنین رفتار او پس از دیدن جنازه همسرش هیچ شباهتی به رفتار مردی نداشت که با چنین صحنه‌ای روبه‌رو می‌شود.

در مقابل، رولاند اولیور، وکیل ویلیام اصرار بر بی‌گناهی او داشت. او ضمن رد تمام ادعاهای مطرح شده علیه موکلش، به این موضوع اشاره داشت که او انگیزه مشخصی برای این قتل نداشته است. براساس قوانین جنایی، حق با اولیور بود. پلیس هیچ مدرکی در این زمینه در اختیار نداشت. ویلیام می‌بایست بی‌گناه شناخته می‌شد، اما در چهارمین روز و آخرین ساعت دادگاه، هیات منصفه رای به متهم بودن او داد. معمولا قضات در چنین مواقعی از هیات منصفه تشکر می‌کنند، اما قاضی دادگاه چنین کاری را انجام نداد. ویلیام سپس به لندن فرستاده شد تا در مقابل دادگاه سلطنتی نیز حضور یابد، اما سه قاضی آنجا مدارک را ناکافی دانسته و پس از 45 دقیقه بحث و بررسی، حکم به تبرئه او دادند. ویلیام دادگاه را به آرامی ترک کرد، اما شکسته شده بود.

دو روز پس از بازگشت به لیورپول، پلیس اعلام کرد که دیگر پرونده قتل جولیا را باز نمی‌کند. شرکت بیمه بار دیگر به او کار داد، اما ویلیام پس از یک سال و به دلیل فشارهای فراوان خود را بازنشسته کرد. در فوریه 1933 و دو سال پس از مرگ همسرش، ویلیام به دلیل بیماری کلیه در بیمارستان جان سپرد. باز هم این سوال بی‌جواب ماند که چه کسی جولیا را به قتل رساند و آر.اِم. کوالترو چه فردی بود؟ در تمام لیورپول تنها 14 نفر با اسم کوالترو وجود داشتند که بازجویی از آنها نیز نتیجه‌ای در بر نداشت. به دلیل نفرتی که پس از این جنایت به وجود آمده بود، پلیس مجبور شد ویلیام را قاتل معرفی کند.

البته ویلیام نظرات مخصوص به خود را داشت. در شب‌های پس از مرگ همسرش، او دائما به این موضوع فکر می‌کرد که کدام یک از نزدیکانش می‌دانست او در کافه بوده است. او همچنین می‌دانست که جولیا در را تنها به روی افراد آشنا باز می‌کند. او در این میان تنها به اسم دو نفر اشاره کرد. هر دو آنها حدودا 20 ساله بودند و در شرکت بیمه کار می‌کردند. چند تخلف مالی در پرونده هر دو آنها دیده می‌شد. زمانی که ویلیام مریض بود، این دو نفر کارش را انجام می‌دادند. آنها کاملا نسبت به دیدارهای شبانه ویلیام اطلاع داشتند. در شب قتل نیز می‌دانستند در صندوق آشپرخانه پول قرار دارد، زیرا خودشان آن را به ویلیام داده بودند. جولیا نیز در را به روی آنها باز کرده بود و می‌دانست دوستان همسرش هستند.

پلیس تنها توانست یکی از این افراد را پیدا کند. نتیجه بازجویی‌ها نیز کاملا منفی بود. این شرایط باعث شد همه مردم قاتل جولیا را فرد دومی بدانند که هیچ گاه پیدا نشد.

حسین خلیلی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها