این گروه بزرگ و خانوادهشان یکی دو دهه بعد مشکلات بزرگی خواهند داشت به نام سندرم تکفرزندی. در ادامه با مشکلات و تبعات این سندرم بیشتر آشنا میشویم.
همه چیز برای تو
سیما فرزند یک خانواده هفت نفره است و نادر فرزند یک خانواده چهار نفره آنان اکنون یک فرزند دارند که آبشاری از امکانات را به روی او گشودهاند. سیما میگوید: میخواهم مثل من و همسرم محرومیت نکشد.
وقتی پول داریم چرا فرزندم نباید مثل همکلاسیهای خود تبلت و موبایل داشته باشد. فرزند هفت ساله او در مدرسهای پر هزینه درس میخواند که شهریهای سنگین دارد. به این امید که از بهترین آموزشها بهرهمند شود، غافل از این که ممکن است هیچ یک از این کارها آن انسان کاملی را که به دنبالش هستند به جامعه تحویل ندهد.دکتر بدرالسادات بهرامی سندرم تکفرزندی را معضلی تربیتی میخواند که یک خانواده را دنبال میکند. این روانشناس اعتقاد دارد مشکلات عدیده این سبک زندگی همه خانواده را تحت تاثیر قرار میدهد.
وی با تکیه بر پژوهشها و تحقیقات بسیاری که در این زمینه صورت گرفته است میگوید: این کودکان رفتارهایی را باید بیاموزند که از همسالان رقیب خانواده یعنی خواهر و برادر آموخته میشود. قلمرو، حق تقدم و تاخر، تقسیم وسایل، اسباببازیها و وظایف، و تقسیم و اشتراک محب و توجه والدین و کنار آمدن با همه اینها در صلح و آشتی که مشق اجتماعی شدن است، چیزهایی است که تنها فرزند ما از آن محروم است. این روانشناس برای چنین کودکانی دورانی از سرخوردگی را پیشبینی میکند که وقتی با ورود به جامعه آبشار امکانات بیدریغ قطع شود درانتظار آنهاست.
نتیجه این سرخوردگی توجه طلبی مثبت و امتیاز دادن و خرج کردن برای دیگران برای رسیدن به توجه است یا در نقطه مقابل پرخاشگری و رفتارهای ضداجتماعی برای گرفتن توجه منفی.
وابستگی مطلق
عکس فرزندش را به دست گرفته بود و از هوش رفته بود. آنچنان عکس را به سینهاش چسبانده بود که حتی بعد از این که غش کرده بود هم نمیشد آن را از او جدا کرد. مریم مادر 56 سالهای بود که تنها فرزندش را در تصادف خودرو از دست داده بود و اکنون دیگر تمام ثمره زندگیاش بر باد رفته بود. به یک باره و با یک طوفان سهمگین.
صمیمی، مشاور خانواده میگوید: بدترین افسردگیها به مادرانی مربوط است که پس از سن یائسگی تنها فرزند خود را از دست میدهند زمانی که دیگر هیچ فرصتی برای جبران یا تلاش دوباره نیست. آنها گاهی با این اتفاق همسر خود را هم از دست میدهند آن هم در سالهایی که بیشترین نیاز را به حمایت و پشتیبانی دارند. زیرا مرد که باروری خود را از دست نداده است و رنجش نداشتن تنها فرزندش برایش بسیار سهمگین است گاه روی به ازدواج دوم یا ازدواج موقت میآورد به امید این که فرزند دیگری داشته باشد که میراث یک عمر تلاش را به او واگذارد و زندگیاش را امتداد دهد.
خیلی وقتها نیز زن و شوهر هر دو افسرده میشوند. در این سنین فرزند خوانده قبول کردن نیز روند مشکلی دارد وبه خاطر سن بالای متقاضی اغلب با چنین خواستهای موافقت نمیشود.
دکتر بهرامی به عنوان مشاور خانواده ریسک تکفرزندی را برای والدین بسیار بزرگ توصیف میکند و میگوید: وقتی خانواده تمام سرمایه خود را برای تنها یک فرزند هزینه کرده است و این فرزند چنان که توقع میرود بار نمیآید، والدین لطمه زیادی میخورند و اصولا هزینه عاطفی بیشتر با توقع بیشتر در والدین همراه است که سبب ناکامی میشود.
رقبای دوستداشتنی من
این روزها بازیهای المپیک در جریان است. هیچ فکر کردهاید اگر هیچ رقیبی برای ورزشکاران نبود، المپیک چه شکلی میشد؟ دنیایی شبیه خانه تکفرزندها. بله خلأ بزرگی در این وضعیت احساس میشود و فضا بشدت غیرطبیعی است.
رقبای دوستداشتنی ما، خواهرها و برادرهایمان، آنها که بر سر شیر مادر، غذا، اسباببازی و توجه مادر و پدر با آنها در چالش بودهایم، همانها هستند که دنیای واقعی را به ما میآموزند و ما را آماده چالش بزرگتری به نام رقابت در جامعه میکنند.
اما این روزها بچههای بیرقیب خانواده شبکههای اجتماعی و بازیهای کامپیوتری و ویدئویی را جایگزین این رقبا میکنند که فایده چندانی هم به حالشان ندارد.
دکتر بهرامی روانشناس تکفرزندها را کمالطلب میداند زیرا والدین آنها فکر میکنند هر چقدر فرزند کمتر باشد همان یک فرزند به کمال نزدیکتر است، اما بهترین گزینه برای تربیت این فرزندان آوردن یک خواهر یا برادر است و حتی فرزند خوانده نیز جای آن را نمیگیرد زیرا والدین رفتار یکسانی با این دو نخواهند داشت.
دکتر بهرامی میگوید: این کودکان برای جلب حمایت خواهر و برادر خود ساخته به کودکان باج میدهند و سعی میکنند محبت آنها را بخرند، اما در نهایت این کودکان خواهر و برادر خود را ترجیح میدهند. اتفاقی که بین خواهر و برادر میافتد مثل حمایتها و توجهات هم خونی غیر از والدین تجربیات منحصر به فردی است که بعد از بزرگ شدن فرزندان و تبدیل این کودکان به عمو و خاله و دایی و عمه و ایجاد شبکه فامیلی مفهوم گستردهتری مییابد.
طرحی که تاریخ مصرفش گذشته
گرچه در کشور ما و بسیاری از کشورهای دنیا این سیاست با انفجار جمعیت و مشکلات ناشی از آن بهترین گزینه پیش رو برای دولت بود، اما اکنون با برون رفت از مشکل جمعیتی و پدیدار شدن مشکل دیگری به نام سالمندی جمعیت، سیاستهای حمایتی و تشویقی برای خانوادهها میتواند وضعیت را به حالت عادی برگرداند و جلوی ازدیاد نسل تنها و گسترش سندرم تکفرزندی را بگیرد.
حال و روزم را نپرس
نگرانی از روز اولین جدایی شروع میشود و تازمانی که هستیم ادامه پیدا میکند. اضطراب از خدشهدار شدن بزرگترین گنج زندگی فرزند.
طاهره صمیمی روانشناس و مشاور خانواده اعتقاد دارد والدین تکفرزند بیش از دیگر والدین نگرانی را تجربه میکنند. زیرا فرزند دیگری نیست که توجه و مراقبت را با او تقسیم کنند.وی میافزاید: فرزند سالاری در این خانوادهها بیشتر است و یکی از والدین وقتی فرزند را برای تحصیل راهی شهر یا دیاری غریب میکنند اغلب با او میروند و خانواده دچار گسستگی میشود. بچه دراین خانوادهها بیش از دیگران در اولویت قرار دارد و والدین و روابطشان در مرحله بعدی قرار میگیرد که اغلب به روابط زناشویی لطمه میزند.
این والدین حتی نگران تنها ماندن بعد از رفتن فرزند خود هستند که گاه از این نظر او را میآزارند و به او احساس گناه میدهند.
تمام این موارد بخشی از مشکلات فراوانی است که تکفرزندی میتواند برای فرد، جامعه و خانواده به همراه بیاورد و به نظر میرسد اگر مشکلات اقتصادی رفع شود، والدین راضی نشوند با این همه مشکل، فرزندانی تربیت کنند که بندرت با زندگی موفقیتآمیز مواجه میشوند.
ماندانا ملاعلی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد