نگاهی دوباره به انقلاب مشروطه

ایرانیان؛ از رعیت تا شهروند

نگاهی به مستند «سه فصل از بهارستان» ساخته شهرام درخشان

3 فصـل آزادیخواهـی

مرداد، ماه مشروطه است. 14 مرداد 1285 و در گرمای تابستان مظفرالدین شاه مریض احوال فرمانی را امضا کرد که تا سال‌ها بعد تحولات اجتماعی و سیاسی ایران را تغییر داد. فرمانی که به هزاران سال سلطنت مطلقه با اختیارات نامحدود پایان می‌داد. این دومین کار ماندگار او پس از آوردن دستگاه سینما توگراف به ایران است.
کد خبر: ۹۳۱۲۹۰

«سه فصل از بهارستان» ساخته شهرام درخشان کارگردان با سابقه سینمای مستند به سه دوره تاریخی مشخص و روابط سه شاه با مجلس شورای ملی می‌پردازد. محمدعلی‌شاه، رضاشاه و محمدرضاشاه که در این دوران چالش‌های جدی با مجلس داشته‌اند. شیوه روایت فیلم براساس تصاویر تاریخی و البته نریشنی با صدای خود فیلمساز است که پیشتر روی بسیاری از فیلم‌های مستند شنیده‌ایم.

مستندات تاریخی و تصویری دوران قاجار و حتی پهلوی اول به دلیل استفاده در بسیاری از آثار مستند اصولا برای مخاطب آشنا و حتی تکراری است، بنابراین شیوه‌های روایت می‌تواند یک فیلم را متمایز کند. اتفاقی که در سه فصل از بهارستان می‌افتد دقیقا همین نکته است و فیلمساز سراغ روایتی جدید از روابط شاهان قاجار و پهلوی با مجلس می‌رود. مجلسی که در تمام این سال‌ها آماج اتهامات و خطرات مختلف قرار می‌گیرد. اوج این فجایع در دو مقطع تاریخی اتفاق می‌افتد. نخست به توپ بستن مجلس شورای ملی در دوران محمدعلی‌شاه که ذره‌ای به مشروطه و پارلمان معتقد نبود و با کمک لیاخوف روسی اول صبح مجلس را به توپ می‌بندد و بسیاری از آزادیخواهان را قتل عام می‌کند. میرزا جهانگیرخان صور اسرافیل و ملک‌المتکلمین از آن جمله‌اند و استبدادی بی‌سابقه شروع می‌شود.

بار دوم هم باز روس‌ها در دوره احمد شاه مجلس را به بهانه حضور دموکرات‌ها می‌بندند و انگار در این آشفته بازار مجلس شورای ملی ایران اولین و مهم‌ترین هدف دیکتاتورهای داخلی و متجاوزان خارجی است.

مجلس شورای ملی از اولین روز تاسیس تا آخرین روز حیاتش در سال 57 کارهای مهمی را حتی به صورت فرمایشی انجام می‌دهد که مهم‌ترین آن تغییر سلطنت از قاجاریه به پهلوی است و به مدت 53 سال ایران را تحت سیطره پدر و پسری قرار می‌دهد که هرگز از مجلس خوششان نمی‌آمد و بخصوص در دوره محمدرضا چنان مجلس فرمایشی می‌شود که به راحتی شاه و دوستان نزدیکش ترکیب مجلس را تعیین می‌کنند. در این دوره دکتر مصدق با استفاده از تجربیات دوره نمایندگی‌اش در دوره رضاخان از همین مجلس نیم‌بند و بی‌اختیار برای ملی کردن صنعت نفت استفاده می‌کند و در این راه جاودانه می‌شود. مصدق گرچه با کودتا برکنار می‌شود، اما انگار بی‌اعتباری سلسله پهلوی و مجلسی که نمی‌تواند از نخست وزیر قانونی این کشور دفاع کند را نشان می‌دهد.

فیلم بخوبی روند اضمحلال استقلال و قدرت مجلس شورایی را نشان می‌دهد که برای تشکیل آن خون‌های بسیاری ریخته شده و بتدریج حالتی نمایشی و فرمایشی به خود می‌گیرد تا جایی که در دهه 50 بسیاری از نمایندگان شهرستان‌های کوچک حتی به حوزه انتخابیه خود سفر هم نمی‌کنند!

سه فصل از بهارستان تحقیقی درست و هدف‌دار برای موضوع خود دارد و مخاطب با تماشای آن می‌تواند به یک شمای کلی از پارلمانیسم در ایران برسد و دلیل بسیاری از عقب‌ماندگی‌های ایران زمین را دریابد. جا ماندن از جامعه بین‌الملل زمانی شکل می‌گیرد که روشنفکری و انتلکتوالیزم در ایران به شکل هواداری از سوسیالیسم یا غرب تعریف می‌شود و حتی وقتی شاه پهلوی اول می‌خواهد به سوی هیتلر و آلمان‌ها گرایش پیدا کند، روس و انگلیس با تهدید نیمی از ایران را اشغال می‌کند، آن هم در حالی که مجلس شورای ملی در هر دو جنگ جهانی ایران را بی‌طرف اعلام می‌کند!

در جایی از فیلم گفته می‌شود سپاه روس به قصد فتح تهران و تعطیلی مجلس به سوی پایتخت حرکت می‌کند و احمد شاه و اطرافیانش به سوی اصفهان فرار می‌کنند. در این میان بسیاری از آزادیخواهان مجبور به فرار می‌شوند و در توافقی بین شاه و روس‌ها تهران فتح نمی‌شود! حالا اما دوره دیگری است. دوره جوانانی که دیگر نمی‌گذارند دشمن به این خاک حتی نگاه بی‌ربطی داشته باشد، چه برسد به این که تا کرج هم بیاید... همان جوانانی که از خون آنها در همه جا لاله دمیده... .

بهرنگ ملک محمدی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها