نه سفر وزیرخارجه مصر به تل آویو راضی‌کننده بود و نه بیانیه‌ای را که سخنگوی وزارت خارجه این کشور در این باره منتشر کرد. زیرا هر روزنامه‌خوانی، نمی‌گویم پژوهشگری، نمی‌تواند این برداشت را داشته باشد که هدف از این سفر، پیشبرد روند صلح بوده است. بگذریم که عبارت روند «فلسطینی ـ اسرائیلی» هم نومیدکننده بود، زیرا این احساس را به وجود می‌آورد که اعراب به کلی از این امر کنار گذاشته شده‌اند و مشکل تنها منحصر به فلسطینی‌ها و اسرائیلی‌هاست.
کد خبر: ۹۲۱۷۷۴
تماشای فوتبال یا مذاکره برای فلسطین؟

مساله پیشبرد روند صلح تقریبا خالی از معناست، زیرا دولتی که نتانیاهو ـ لیبرمن آن را هدایت می‌کنند و یکی از افراطی‌ترین کابینه‌ها در تاریخ دولت عبری را تشکیل می‌دهد، هیچ اهمیتی به صلح با فلسطینی‌ها نمی‌دهد‌. همه اقدامات وحشیانه این کابینه، مصروف توسعه شهرک‌سازی‌ها بوده و هست. از آنجا که دولت خودگردان فلسطین در ضعیف‌ترین حالت خود به‌سر می‌برد و دولت‌های عربی نیز در بدترین شرایط هستند، اسرائیل احساس می‌کند لزومی ندارد که هیچ امتیازی به فلسطینی‌ها بدهد و حتی مثل گذشته دیگر نیازی به آبروداری هم نیست. بنابراین هر مسئول اسرائیلی که به فکر کسب رضایت فلسطینی‌ها باشد به حماقت و کودنی متهم می‌شود و بنیامین نتانیاهو از فلسطینی‌ها جز زانو زدن و تسلیم شدن هیچ انتظار دیگری ندارد.

خبرهایی هم که در روزنامه‌ها منتشر شد،نشان می‌داد وزیر خارجه ما به جای مذاکره برسر فلسطین با نتانیاهو بعد از تناول شام نشسته و مسابقات جام ملت‌های اروپایی (یورو 2016) را مشاهده کرده است. این تردیدی باقی نمی‌گذارد که وزیر خارجه مصر تنها برای مشاهده مسابقه فوتبال به تل‌آویو رفته بود. برخی روزنامه‌های اسرائیلی نوشتند در این دیدار درباره سفر احتمالی نتانیاهو در آینده به مصر و دیدار با السیسی بررسی شده است.

تا آنجا که من می‌دانم هم‌اکنون دو طرح درباره فلسطین وجود دارد، یکی پیشنهاد فرانسه برای تحرک دادن تازه به مذاکرات اسرائیلی و فلسطینی و دوم، تلاش‌های مصر و احیای طرح اعراب و دعوت از اسرائیل برای عقب‌نشینی از مرزهای 1967 که سال 2002 در کنفرانس بیروت ارائه شد.

خلاصه این‌که دو طرح کنونی یکی به دنبال گرم کردن روابط فلسطینی ـ اسرائیلی و دیگری به دنبال گرم کردن روابط اسرائیلی ـ عربی است.

من مطمئن نیستم سفر وزیر خارجه مصر ارتباطی به موضوع دوم داشته باشد، اما این روشن است که در حال حاضر همین طرح دوم است که روی آن کار می‌شود. ممکن است تعامل برخی کشورهای عرب حوزه خلیج فارس با اسرائیل رفته رفته از حالت مخفی به صورت آشکار در آید. کما این‌که انتخاب دبیرکل جدید اتحادیه عرب با این رویکرد کاملا تناسب داشت. پرونده کاری او نیز نشان می‌دهد که از وی باید به عنوان دوست صدیق اسرائیل یاد کرد. (عکس معروفی از ابوالغیط با تزیپی لیونی، وزیر خارجه وقت اسرائیل پیش از حمله به غزه درسال 2008 وجود دارد که این نکته را اثبات می‌کند). وی در همان زمان بارها گفت پای هر کسی را که بخواهد از مرز رفح عبور کند، می‌شکند. مصری‌ها کافی است به یاد داشته باشند که او وزیر دوران حسنی مبارک بود که با انقلاب 25 ژانویه مصر سرنگون شد.

به نظر می‌رسد خیلی چیزها به هم گره خورده و نگران‌کننده شده است. برای همین است که ما اصرار داریم بدانیم دقیقا چه اتفاقی افتاده یا دارد می‌افتد. تعجب‌آور این‌که سفر وزیر خارجه به اسرائیل هیچ بازتابی بین نخبگان مصری نداشت‌. نه یک کمیته‌ای در پارلمان آن را بررسی کرد و نه صدایی از ناصری‌ها، ناسیونالیست‌ها و چپ‌ها... در این باره شنیده شد. افکار عمومی جامعه هم که به کلی از صحنه غایب است.

نوشته: فهمی هویدی

منبع: الشروق

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها