مثالهایش میشود مجموعههایی مانند مدرسه موشها، عطر و گلاب بپاشید، چاق و لاغر و ... . او در سریال «سمندون» هم علاوه بر طراح صحنه و برنامهریز، دستیار اول ناصر هاشمی بوده است. پورشیرازی در دورهای یکی از بازیگران پرکار عرصه تئاتر هم بود اما بعد رخت سفر بربست و به تلویزیون و سریالهایش کوچ کرد؛ به احتمال قریب به یقین از سر دغدغه معیشت و گذران زندگی. فعالیتهایش هم در سینما محدود به چند اثر مشخص و کارگردانهایی خاص و معدود شده است. علاقهمندان هنر هفتم بیشتر او را با بازی در فیلمهای اخیر داریوش مهرجویی همچون مهمان مامان، سنتوری و چه خوبه که برگشتی در ذهن و یاد دارند.
متمرکز بر قاب جادویی
کارنامه تلویزیونی این بازیگر کهنهکار بیش و کم پربار است و وزین. دوستداران قاب جادویی هنوز هم نقشآفرینیهای متفاوت و به یاد ماندنی او را در سریالهایی همچون نرگس در قالب شخصیت شوکت، سفر سبز در شمایل کاراکتر فتاح و مرد رنگرز مختارنامه در حافظه خود دارند. به این فهرست باید مجموعههایی همچون آرایشگاه زیبا و مسافر ری را هم منضم کرد.
حسن پورشیرازی حداقل در چند سال اخیر همه فعالیتهای بازیگری خود را بر حضور در سریالهای تلویزیونی متمرکز کرده است. مجموعههای نمایشی آسمان من، تنهایی لیلا، کیمیا و حالا برادر از جمله سریالهایی است که در دو سال اخیر با بازی او روی آنتن رفته. او همچنین در سریال سرزمین کهن هم به ایفای نقش پرداخته که البته هنوز در نوبت پخش قرار دارد. به نظر میرسد پورشیرازی در سالهای اخیر، کیفیت را فدای کمیت کرده است و به نوعی خود را در آثار نمایشی تلویزیون تکرار میکند. به تعبیری دیگر؛ پرکاری، فرصت تمرکز و گزیدهکاری را از او گرفته است. حضور پیاپی و بیوقفه در سریالهای تلویزیونی و از سر تصویربرداری این اثر به لوکیشن فیلمبرداری آن یکی رفتن، مجال چندانی برای کار کردن و پردازش نقش به او نمیدهد. البته پیشینه تئاتری پورشیرازی و تجربهای که در نقشآفرینیهای متعدد به دست آورده، این توان را نصیبش کرده که هر نقش را در حد استاندارد و قابل قبولی از آب و گل دربیاورد اما انتظار از بازیگری در سطح پورشیرازی، بالاتر از این حرفهاست. برای مثال، نقشهایی که او در سریالهایی همچون نرگس و تنهایی لیلا ایفاگرش بوده، بشدت شبیه هم است و از یک خاستگاه ریشه میگیرد، همچنان که رلهایش در مجموعههای فروشگاه و سفر سبز.
برادر؛همان همیشگی
پورشیرازی در سریال برادر هم در قالب یک تاجر متدین و خوشنام، کاراکتری تکراری را به نمایش میگذارد باز هم تاکید میشود که گویا پرکاری، فرصت و حوصله تمرکز روی نقش و پرداخت مناسب را از او سلب کرده است. تجربه نشان داده که پورشیرازی هر گاه مجال و زمان کافی در اختیار داشته، توانسته شخصیتی متفاوت را بیافریند و نقشی ماندگار را به نام خود ثبت کند. نشانههای این ادعا میشود فیلم مهمان مامان و سنتوری، هر دو متعلق به فیلمساز جریانسازی چون داریوش مهرجویی. حسن پورشیرازی در دو سریال اخیرش، کیمیا و برادر، حرف تازهای برای گفتن ندارد و چیز تازهای را برای مخاطبان قاب کوچک رو نمیکند. او در چمبره نقشهای تکراری و فاقد پیچیدگیها و خصوصیات دراماتیک گرفتار آمده است و به نوعی فقط خود را تکرار میکند. شاید حتی این سوال برای مخاطب پیش آمده باشد که چگونه است در روزگار بیکاری و خانهنشینی بسیاری از بازیگران پرسابقه، او پشت سر هم نقش میگیرد و سریال بازی میکند؟!
سهلگزینی در تلویزیون
اگر در مقام قیاس، مقایسهای داشته باشیم میان نقشهای پورشیرازی در آثار سینمایی و سریالهای تلویزیونی، این شائبه پیش میآید که او بر سر انتخابهای تلویزیونیاش نوعی سادهانگاری و سهلگزینی را در پیش گرفته است. شخصیتهایی که این بازیگر در فیلمهای سینمایی به آنها جان بخشیده است، بهمراتب پیچیدهتر و غامضتر به نظر میرسد. برای نمونه او در فیلم «سنتوری» ایفاگر نقش سخت و دشوار یک معتاد به آخر خط رسیده است که اتفاقا از پس آن خوب برآمده یا در فیلم «مهمان مامان» چقدر ماهرانه و استادانه، ریزهکاریهای شخصیت یک آپاراتچی بیکار شده عشق سینما را از آب و گل درآورده است. چنین سختگیری و نکتهبینیای، کمتر در آثار تلویزیونی پوشیرازی به چشم میخورد. هر چند همانطور که قبلا هم ذکرش رفت، تواناییهای این بازیگر به او امکان داده که گلیم همین نقشها را از آب بیرون بکشد و کار نسبتا قابل قبول و مخاطبپسندی را ارائه کند.
به نظر میرسد اگر حسن پورشیرازی میخواهد مخاطبان و دوستداران خود را ملول نکرده و از چشم آنها نیفتد، باید کمی گزیدهکاری را در پیش گرفته و در انتخاب نقشهایش دقت و وسواس بیشتری را به کار بگیرد. ذکر یک نکته در پایان این نوشتار، لازم و ضروری به نظر میرسد؛ شایسته بود که این بازیگر پیشکسوت حداقل به مناسبت سریالهای پرتعدادی که این اواخر روی آنتن داشته بخصوص، این آخری، برادر، گفتوگویی با روزنامه متعلق به سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران میداشت، اما از آنجا که به هیچ عنوان اهل گپ و گفت نیست و تمام تلاشها و اصرارها برای مصاحبه با او به درهای بسته میخورد، به نوشتن این یادداشت بسنده شد، بناچار و از سر استیصال.
محسن محمدی
رادیو و تلویزیون
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد